שיר המעלות אליך נשאתי את עיני הישבי בשמים׃ | 1 |
سرود زائران به هنگام بالا رفتن به اورشلیم. به سوی تو چشمان خود را برمیافرازم، ای خدایی که در آسمانها نشسته و حکمرانی میکنی! |
הנה כעיני עבדים אל יד אדוניהם כעיני שפחה אל יד גברתה כן עינינו אל יהוה אלהינו עד שיחננו׃ | 2 |
چنانکه غلامان و کنیزان از اربابان خود رحمت و کمک انتظار دارند چشمان ما نیز بر یهوه، خدای ما دوخته شده است تا بر ما رحمت فرماید. |
חננו יהוה חננו כי רב שבענו בוז׃ | 3 |
ای خداوند، بر ما رحمت فرما! بر ما رحمت فرما، زیرا به ما اهانت بسیار شده است. |
רבת שבעה לה נפשנו הלעג השאננים הבוז לגאיונים׃ | 4 |
جانمان به لب رسیده است از تمسخر گستاخان و تحقیر متکبران. |