سپاس بر خداوند! خداوند را سپاس گویید، زیرا او نیکوست و محبتش ابدی. |
کیست که بتواند تمام کارهای بزرگی را که خداوند انجام داده است بیان کند و شکر و سپاس او را آنچنان که باید و شاید، بجا آورد؟ |
خوشا به حال آنانی که با انصاف هستند و همیشه آنچه را راست است انجام میدهند. |
ای خداوند، هنگامی که بر قوم خود رحمت میفرمایی و آنها را نجات میدهی مرا نیز به یاد آور و نجات بده تا سعادت برگزیدگان تو را ببینم و با قوم تو شادی کنم و در فخر آنها شریک باشم. |
ما نیز مانند اجداد خود گناه کردهایم؛ شرور و بدکار بودهایم. |
اجدادمان معجزات تو را در مصر درک ننمودند. آنها محبتهای تو را فراموش کردند و در کنار دریای سرخ از اطاعت تو سر باز زدند. |
اما تو، به خاطر نام خود، آنها را نجات دادی و بدین وسیله قدرت خود را آشکار ساختی. |
دریای سرخ را امر فرمودی و خشک گردید و بنیاسرائیل را هدایت کردی تا از میان دریا که همچون بیابان، خشک شده بود گذر کنند. |
آنها را از دست دشمنانشان رهانیدی و آزاد ساختی. |
همه دشمنان آنها در دریا غرق شدند و حتی یکی از آنها نیز زنده نماند. |
آنگاه قوم خداوند، به وعدههای او ایمان آوردند و او را با سرود ستایش کردند. |
ولی طولی نکشید که معجزاتش را فراموش کردند و بدون مشورت با او به راه خود ادامه دادند. |
آنها با خواستههای نفسانی خود، خدا را در صحرا امتحان کردند. |
خدا هم آنچه را که خواستند به ایشان داد، ولی آنها را به بیماری سختی مبتلا ساخت. |
بنیاسرائیل در صحرا به موسی و هارون، پیشوایان برگزیده خداوند، حسد بردند. |
آنگاه زمین دهان گشود و «داتان» و «ابیرام» را با خاندانشان فرو برد، |
و آتش از آسمان بر طرفداران ایشان افروخته شد و آن مردم شرور را سوزانید. |
بنیاسرائیل در دامنه کوه سینا بُتی گوساله شکل از طلا ساختند و آن را پرستش کردند. |
آنها به جای عبادت خدای پرجلال، مجسمه گاو را پرستش نمودند. |
آنها خدای نجات دهنده خود را خوار شمردند و کارهای شگفتانگیز او را در مصر سرزمین حام و دریای سرخ فراموش کردند. |
آنگاه خداوند خواست ایشان را هلاک کند، ولی خادم برگزیده او موسی به شفاعت برخاست و التماس نمود که از نابود کردن آنها بگذرد. |
بنیاسرائیل نمیخواستند وارد سرزمین موعود شوند، چون به وعده خدا که گفته بود آن زمین را به ایشان میدهد، ایمان نداشتند. |
آنها در خیمههای خود پیوسته غرغر میکردند و به دستورهای خداوند گوش نمیدادند. |
از این رو، خداوند خواست ایشان را در صحرا نابود کند، |
و فرزندانشان را در سرزمینهای بیگانه پراکنده و آواره سازد. |
بنیاسرائیل در «فغور» به پرستش بت بعل پرداختند و از گوشت قربانیهایی که به بتهای بیجان تقدیم میشد، خوردند. |
با این رفتار خود، خشم خداوند را برانگیختند که به سبب آن بیماری وبا دامنگیر آنها شد. |
آنگاه «فینحاس» برخاسته، افراد مقصر را مجازات نمود و وبا قطع گردید. |
این کار نیک فینحاس در نزد خدا هرگز فراموش نخواهد شد و تمام نسلها او را به نیکی یاد خواهند کرد. |
بنیاسرائیل در کنار چشمهٔ «مریبه»، خداوند را خشمگین ساختند، چنانکه حتی موسی به خاطر آنها از ورود به سرزمین کنعان محروم شد. |
زیرا چنان موسی را به ستوه آوردند که او غضبناک شده، سخن ناشایست به زبان راند. |
آنها، قومهایی را که خداوند گفته بود از بین ببرند، نکشتند، |
بلکه با آنها وصلت نمودند و از کارهای بد ایشان پیروی کردند. |
بتهای آنها را پرستش نمودند و با این کار، خود را محکوم به مرگ کردند. |
اسرائیلیها، پسران و دختران خود را برای بتها قربانی کردند. |
خون فرزندان بیگناه خود را برای بتهای کنعان ریختند و زمین موعود را با خون آنها ناپاک ساختند. |
با این کارها، خود را آلوده کردند و به خدا خیانت ورزیدند. |
بنابراین، خشم خداوند بر بنیاسرائیل افروخته شد و او از آنها بیزار گردید. |
آنها را به دست قومهایی که از ایشان نفرت داشتند، سپرد تا بر آنها حکمرانی کنند. |
دشمنانشان بر آنها ظلم کردند و ایشان را خوار و ذلیل ساختند. |
خداوند بارها بنیاسرائیل را از دست دشمنانشان نجات بخشید، ولی آنها هر بار بر ضد او شوریدند و در گناهان خود بیشتر غرق شدند. |
با وجود این، هنگامی که فریاد برآوردند، خداوند به داد ایشان رسید و به درماندگی آنها توجه نمود. |
او وعدهای را که به ایشان داده بود، به یاد آورد و به سبب محبت فراوانش، آنها را مجازات نکرد. |
او دل اسیرکنندگان آنها را به رقت آورد تا به آنها رحم کنند. |
ای یهوه، خدای ما، ما را نجات ده. ما را از میان قومها جمع کن، تا نام مقدّس تو را سپاس گوییم و در ستایش تو فخر کنیم. |
متبارک باد یهوه، خدای اسرائیل، از ازل تا ابد. و همه مردم بگویند «آمین!» سپاس بر خداوند! |