Aionian Verses
Genesis 37:35 (پیدایش 37:35)
(parallel missing)
تمامی اهل خانوادهاش سعی کردند وی را دلداری دهند، ولی سودی نداشت. او میگفت: «سوگوار پیش پسرم به قبر خواهم رفت.» این را میگفت و میگریست. (Sheol ) |
Genesis 42:38 (پیدایش 42:38)
(parallel missing)
ولی یعقوب در جواب او گفت: «پسر من با شما به مصر نخواهد آمد؛ چون برادرش یوسف مرده و از فرزندان مادرش تنها او برای من باقی مانده است. اگر بلایی بر سرش بیاید پدر پیرتان از غصه خواهد مُرد.» (Sheol ) |
Genesis 44:29 (پیدایش 44:29)
(parallel missing)
اگر برادرش را هم از من بگیرید و بلایی بر سرش بیاید، پدر پیرتان از غصه خواهد مُرد.“ (Sheol ) |
Genesis 44:31 (پیدایش 44:31)
(parallel missing)
اگر او ببیند که پسرش همراه ما نیست، از غصه خواهد مُرد. آن وقت ما مسئول مرگ پدر پیرمان خواهیم بود. (Sheol ) |
Numbers 16:30 (اعداد 16:30)
(parallel missing)
اما اگر خداوند معجزهای نموده، زمین باز شود و ایشان را با هر چه که دارند ببلعد و زنده به گور شوند، آنگاه بدانید که این مردان به خداوند اهانت کردهاند.» (Sheol ) |
Numbers 16:33 (اعداد 16:33)
(parallel missing)
پس به این ترتیب، زمین بر ایشان به هم آمد و ایشان زنده به گور شدند و از بین رفتند. (Sheol ) |
Deuteronomy 32:22 (تثنیه 32:22)
(parallel missing)
خشم من افروخته شده، زمین و محصولش را خواهد سوزانید، و تا اعماق زمین فرو رفته، بنیاد کوهها را به آتش خواهد کشید. (Sheol ) |
1 Samuel 2:6 (اول سموئیل 2:6)
(parallel missing)
«خداوند میمیراند و زنده میکند، به گور فرو میبرد و بر میخیزاند. (Sheol ) |
2 Samuel 22:6 (دوم سموئیل 22:6)
(parallel missing)
مرگ برای من دام نهاده بود تا مرا به کام خود بکشد. (Sheol ) |
1 Kings 2:6 (اول پادشاهان 2:6)
(parallel missing)
تو مردی حکیم هستی و میدانی چه باید کرد. اجازه نده او با موی سفید در آرامش به گور فرو رود. (Sheol ) |
1 Kings 2:9 (اول پادشاهان 2:9)
(parallel missing)
ولی تو او را بیگناه نشمار. تو مردی حکیم هستی و میدانی با او چه باید کرد. موی سفیدش را خونآلود به گور بفرست.» (Sheol ) |
Job 7:9 (ایوب 7:9)
(parallel missing)
کسانی که میمیرند مثل ابری که پراکنده و ناپدید میشود، برای همیشه از این دنیا میروند. (Sheol ) |
Job 11:8 (ایوب 11:8)
(parallel missing)
آنها بلندتر از آسمانهاست؛ تو کی هستی؟ و عمیقتر از هاویه؛ تو چه میدانی؟ (Sheol ) |
Job 14:13 (ایوب 14:13)
(parallel missing)
ای کاش مرا تا زمانی که خشمگین هستی در کنار مردگان پنهان میکردی و پس از آن دوباره به یاد میآوردی. (Sheol ) |
Job 17:13 (ایوب 17:13)
(parallel missing)
اگر بمیرم، در تاریکی فرو رفته و قبر را پدر و کرم را مادر و خواهر خود خواهم خواند. (Sheol ) |
Job 17:16 (ایوب 17:16)
(parallel missing)
نه، امیدم با من به گور میرود و با هم در دل خاک خواهیم خوابید! (Sheol ) |
Job 21:13 (ایوب 21:13)
(parallel missing)
آنها روزهای خود را در سعادتمندی به سر میبرند و راحت میمیرند، (Sheol ) |
Job 24:19 (ایوب 24:19)
(parallel missing)
مرگ آنها را میبلعد، آن گونه که خشکی و گرما برف را آب میکند. (Sheol ) |
Job 26:6 (ایوب 26:6)
(parallel missing)
هاویه به حضور خدا عریان است، و اَبَدون را پوششی نیست. (Sheol ) |
Psalms 6:5 (مزامیر 6:5)
(parallel missing)
زیرا مردگان نمیتوانند تو را به یاد آورند. کیست که در قبر تو را ستایش کند؟ (Sheol ) |
Psalms 9:17 (مزامیر 9:17)
(parallel missing)
همهٔ بدکاران و تمام قومهایی که خدا را از یاد میبرند هلاک خواهند شد. (Sheol ) |
Psalms 16:10 (مزامیر 16:10)
(parallel missing)
زیرا تو جان مرا در چنگال مرگ رها نخواهی کرد و نخواهی گذاشت قُدّوسِ تو در قبر بپوسد. (Sheol ) |
Psalms 18:5 (مزامیر 18:5)
(parallel missing)
مرگ برای من دام نهاده بود تا مرا به کام خود بکشد. (Sheol ) |
Psalms 30:3 (مزامیر 30:3)
(parallel missing)
مرا از لب گور برگرداندی و از چنگال مرگ نجاتم دادی تا نمیرم. (Sheol ) |
Psalms 31:17 (مزامیر 31:17)
(parallel missing)
ای خداوند، به تو متوسل شدهام، نگذار سرافکنده شوم. بگذار شریران شرمنده شوند و خاموش به قبرهایشان فرو روند. (Sheol ) |
Psalms 49:14 (مزامیر 49:14)
(parallel missing)
آنها گوسفندانی هستند که به سوی هلاکت پیش میروند زیرا مرگ، آنها را شبانی میکند. صبحگاهان، شروران مغلوب نیکان میشوند و دور از خانههای خود، اجسادشان در عالم مردگان میپوسد. (Sheol ) |
Psalms 49:15 (مزامیر 49:15)
(parallel missing)
اما خداوند جان مرا از عالم مردگان نجات داده، خواهد رهانید. (Sheol ) |
Psalms 55:15 (مزامیر 55:15)
(parallel missing)
باشد که دشمنانم پیش از وقت، زنده به گور شوند، زیرا دلها و خانههایشان پر از شرارت است. (Sheol ) |
Psalms 86:13 (مزامیر 86:13)
(parallel missing)
زیرا محبت تو در حق من بسیار عظیم است؛ تو مرا از خطر مرگ رهانیدهای! (Sheol ) |
Psalms 88:3 (مزامیر 88:3)
(parallel missing)
زندگی من پر از رنج و مصیبت است؛ جانم به لب رسیده است! (Sheol ) |
Psalms 89:48 (مزامیر 89:48)
(parallel missing)
کیست که بتواند نمیرد و تا ابد زنده بماند؟ (Sheol ) |
Psalms 116:3 (مزامیر 116:3)
(parallel missing)
خطر مرگ بر من سایه افکنده بود و مایوس و غمگین بودم، (Sheol ) |
Psalms 139:8 (مزامیر 139:8)
(parallel missing)
اگر به آسمان صعود کنم، تو در آنجا هستی؛ اگر به اعماق زمین فرو روم، تو در آنجا هستی. (Sheol ) |
Psalms 141:7 (مزامیر 141:7)
(parallel missing)
استخوانهایشان مانند سنگهایی که در اثر خیش زدن پخش میشوند، به هر سو پراکنده خواهند شد. (Sheol ) |
Proverbs 1:12 (امثال 1:12)
(parallel missing)
و مانند قبر، آنها را ببلعیم و از هستی ساقط کنیم؛ (Sheol ) |
Proverbs 5:5 (امثال 5:5)
(parallel missing)
زن بدکاره تو را به سوی مرگ و جهنم میکشاند، (Sheol ) |
Proverbs 7:27 (امثال 7:27)
(parallel missing)
خانهٔ او راهی است به سوی مرگ و هلاکت. (Sheol ) |
Proverbs 9:18 (امثال 9:18)
(parallel missing)
آنها نمیدانند که عاقبت کسانی که به خانهٔ او میروند مرگ و هلاکت است. (Sheol ) |
Proverbs 15:11 (امثال 15:11)
(parallel missing)
حتی دنیای مردگان از نظر خداوند پنهان نیست، چه رسد به افکار انسان! (Sheol ) |
Proverbs 15:24 (امثال 15:24)
(parallel missing)
راه دانایان به سوی حیات بالا میرود و آنها را از فرو رفتن به جهنم باز میدارد. (Sheol ) |
Proverbs 23:14 (امثال 23:14)
(parallel missing)
او را با چوب تنبیه کن که جانش را از هلاکت نجات خواهی داد. (Sheol ) |
Proverbs 27:20 (امثال 27:20)
(parallel missing)
همانطور که دنیای مردگان از بلعیدن زندگان سیر نمیشود، خواستههای انسان نیز هرگز ارضا نمیگردد. (Sheol ) |
Proverbs 30:16 (امثال 30:16)
(parallel missing)
دنیای مردگان، رحم نازا، زمین بیآب، آتش مشتعل. (Sheol ) |
Ecclesiastes 9:10 (جامعه 9:10)
(parallel missing)
هر کاری که میکنی آن را خوب انجام بده، چون در عالم مردگان، که بعد از مرگ به آنجا خواهی رفت، نه کار کردن هست، نه نقشه کشیدن، نه دانستن و نه فهمیدن. (Sheol ) |
Song of Solomon 8:6 (غزل غزلها 8:6)
(parallel missing)
عشق مرا در دل خود مهر کن و مرا چون حلقهٔ طلا بر بازویت ببند تا همیشه با تو باشم. عشق مانند مرگ قدرتمند است و شعلهاش همچون شعلههای پرقدرت آتش با بیرحمی میسوزاند و نابود میکند. (Sheol ) |
Isaiah 5:14 (اشعیا 5:14)
(parallel missing)
دنیای مردگان با ولع زیاد دهان خود را باز کرده، تا آنها را به کام خود فرو برد. بزرگان و اشرافزادگان اورشلیم همراه مردم عادی که شادی میکنند، همگی طعمهٔ مرگ خواهند شد. (Sheol ) |
Isaiah 7:11 (اشعیا 7:11)
(parallel missing)
«ای آحاز، از من علامتی بخواه تا مطمئن شوی که دشمنانت را شکست خواهم داد. هر علامتی که بخواهی، چه در زمین باشد چه در آسمان، برایت انجام خواهد شد.» (Sheol ) |
Isaiah 14:9 (اشعیا 14:9)
(parallel missing)
«دنیای مردگان آماده میشود تا به استقبال تو بیاید. رهبران و پادشاهان دنیا که سالها پیش مردهاند، آنجا در انتظار تو هستند. (Sheol ) |
Isaiah 14:11 (اشعیا 14:11)
(parallel missing)
حشمت تو از دست رفته است و نوای دلنشین بربطهای کاخ تو دیگر به گوش نمیرسد. اکنون تشک تو کرمها هستند و لحافت موریانهها.“ (Sheol ) |
Isaiah 14:15 (اشعیا 14:15)
(parallel missing)
اما تو به دنیای مردگان که در قعر زمین است، سرنگون شدی. (Sheol ) |
Isaiah 28:15 (اشعیا 28:15)
(parallel missing)
شما با فخر میگویید: «با مرگ معامله کردهایم و با دنیای مردگان قرارداد بستهایم. اطمینان داریم که هرگاه مصیبتی رخ دهد هیچ گزندی به ما نخواهد رسید؛ زیرا با دروغ و فریب برای خود مخفیگاه ساختهایم.» (Sheol ) |
Isaiah 28:18 (اشعیا 28:18)
(parallel missing)
قراردادی که با مرگ و دنیای مردگان بستهاید باطل خواهد شد، بنابراین وقتی مصیبت بیاید شما را از پای درمیآورد. (Sheol ) |
Isaiah 38:10 (اشعیا 38:10)
(parallel missing)
فکر میکردم در بهار عمر خویش زندگی را بدرود خواهم گفت، و به دنیای مردگان خواهم شتافت. (Sheol ) |
Isaiah 38:18 (اشعیا 38:18)
(parallel missing)
کسی در دنیای مردگان نمیتواند تو را تمجید کند، و یا به وفاداریت توکل کند. (Sheol ) |
Isaiah 57:9 (اشعیا 57:9)
(parallel missing)
با عطر و روغن به حضور بت «مولک» میروید تا آنها را تقدیمش کنید. به سفرهای دور و دراز میروید، حتی به جهنم هم پا میگذارید، تا شاید خدایان تازهای بیابید و به آنها دل ببندید. (Sheol ) |
Ezekiel 31:15 (حِزِقیال 31:15)
(parallel missing)
خداوند یهوه میفرماید: «وقتی مصر سقوط کند دریاها را برمیانگیزم تا برایش ماتم گیرند و از حرکت باز ایستند. لبنان را سیاهپوش میکنم و تمام درختان، پژمرده میشوند. (Sheol ) |
Ezekiel 31:16 (حِزِقیال 31:16)
(parallel missing)
وقتی مصر و تمام کسانی را که مانند وی هستند به دنیای مردگان بفرستم، قومها از صدای افتادنش وحشت خواهند کرد. تمام درختان عدن، مرغوبترین و بهترین درختان لبنان که همیشه سیراب بودند، وقتی ببینند که مصر هم در دنیای مردگان در کنار آنهاست، خوشحال خواهند شد. (Sheol ) |
Ezekiel 31:17 (حِزِقیال 31:17)
(parallel missing)
تمام همپیمانان او نیز که در زیر سایهاش بودند هلاک شده، همراه وی به دنیای مردگان خواهند رفت. (Sheol ) |
Ezekiel 32:21 (حِزِقیال 32:21)
(parallel missing)
وقتی همراه همپیمانانش به دنیای مردگان وارد شود، جنگاوران بزرگ خواهند گفت که مصر و همپیمانانش آمدهاند تا در کنار کسانی که تحقیر کرده و کشتهاند قرار گیرند. (Sheol ) |
Ezekiel 32:27 (حِزِقیال 32:27)
(parallel missing)
آنها مانند سرداران نامور که با سلاحها، شمشیرها و سپرهای خود، باشکوه فراوان به خاک سپرده میشوند، دفن نشدهاند بلکه مثل اشخاص عادی دفن شده و به دنیای مردگان رفتهاند، زیرا در زمان حیات خود باعث رعب و وحشت بودند. (Sheol ) |
Hosea 13:14 (هوشع 13:14)
(parallel missing)
آیا او را از چنگال گور برهانم؟ آیا از مرگ نجاتش بدهم؟ ای مرگ، بلاهای تو کجاست؟ و ای گور هلاکت تو کجاست؟ من دیگر بر این قوم رحم نخواهم کرد. (Sheol ) |
Amos 9:2 (عاموس 9:2)
(parallel missing)
اگر به دوزخ بروند، دست خود را دراز کرده آنها را از آنجا بیرون خواهم کشید و اگر به آسمانها فرار کنند، ایشان را به زیر خواهم آورد. (Sheol ) |
Jonah 2:2 (یونس 2:2)
(parallel missing)
«به هنگام سختی، خداوند را خواندم و او مرا اجابت فرمود. از عالم مرگ فریاد برآوردم و تو ای خداوند، به داد من رسیدی! (Sheol ) |
Habakkuk 2:5 (حبقوق 2:5)
(parallel missing)
به درستی که ثروت، خیانتکار است و این بابِلیهای متکبر را به دام خواهد انداخت. آنها با حرص و ولع، مانند مرگ، قومها را یکی پس از دیگری به کام خود میکشند و اسیر میسازند و هرگز سیر نمیشوند. (Sheol ) |
Mas eu lhes digo que qualquer um que estiver com raiva do seu irmão será considerado culpado. Quem chamar seu irmão de idiota deverá responder ao conselho, mas quem verbalmente abusar dos outros estará sujeito ao fogo da Geena. (Geenna )
اما من میگویم که حتی اگر نسبت به برادر خود خشمگین شوی، مورد محاکمه قرار خواهی گرفت؛ و اگر به کسی بگویی”ابله“، در دادگاه پاسخگو خواهی بود. اگر به دوستت ناسزا بگویی، سزاوار آتش جهنم خواهی بود. (Geenna ) |
Se o seu olho direito o fizer pecar, então, arranque-o e jogue-o fora, pois é melhor perder uma parte do seu corpo do que todo o seu corpo arder no fogo da Geena. (Geenna )
پس اگر چشم راستت باعث لغزش تو میگردد، آن را از حدقه درآور و دور انداز، زیرا بهتر است بخشی از بدنت را از دست بدهی، تا این که تمام وجودت به دوزخ انداخته شود. (Geenna ) |
Se a sua mão direita o fizer pecar, então, corte-a e jogue-a fora, pois é melhor perder um dos seus membros do que todo o seu corpo arder no fogo da Geena. (Geenna )
و اگر دست راستت باعث لغزش تو میشود، آن را قطع کن و دور بینداز، زیرا بهتر است بخشی از بدنت را از دست بدهی، تا اینکه تمام وجودت به دوزخ انداخته شود. (Geenna ) |
Não tenham medo das pessoas que podem matá-los fisicamente, mas não podem matá-los espiritualmente. Ao contrário, tenham medo daquele que pode destruí-los física e espiritualmente nas fogueiras da Geena. (Geenna )
«نترسید از کسانی که میتوانند فقط جسمتان را بکُشند، اما نمیتوانند به روحتان آسیبی برسانند. فقط از خدا بترسید که قادر است هم بدن و هم روح شما را در جهنم هلاک کند. (Geenna ) |
E você, cidade de Cafarnaum? Acha que será elevada até os céus? Não, você será jogada no mundo dos mortos! Se os milagres feitos entre vocês tivessem sido realizados na cidade de Sodoma, ela ainda existiria hoje. (Hadēs )
و تو ای کَفَرناحوم، آیا به آسمان بالا خواهی رفت؟ هرگز! تو به عالَم مردگان پایین خواهی رفت، زیرا اگر معجزاتی که در تو بهعمل آوردم، در شهر فاسدِ سُدوم انجام داده بودم، تا به امروز باقی میماند. (Hadēs ) |
Quem disser algo contra o Filho do Homem será perdoado. Mas quem disser algo contra o Espírito Santo não será perdoado, nem nesta vida e nem na próxima. (aiōn )
هر سخنی که برضد پسر انسان گفته شود، قابل بخشایش است، اما هر که برضد روحالقدس سخن گوید، هرگز آمرزیده نخواهد شد، نه در این دنیا، و نه در دنیای بعد. (aiōn ) |
As sementes que caíram entre os espinhos são as pessoas que ouvem a mensagem, mas, então, as preocupações da vida e a tentação do dinheiro sufocam a mensagem, fazendo com que elas não produzam frutos. (aiōn )
زمینی که از خارها پوشیده شده بود، حالت کسی را نشان میدهد که کلام را میشنود، اما نگرانیهای زندگی و زرق و برق ثروت، کلام خدا را در او خفه میکنند، و هیچ ثمری به بار نمیآید. (aiōn ) |
O inimigo que semeou as sementes de erva daninha é o diabo. A colheita é o fim do mundo. Os que trabalham na colheita são os anjos. (aiōn )
دشمنی که علفهای هرز را لابلای گندمها کاشت، ابلیس است. فصل درو، آخر زمان است، و دروگرها، فرشتگاناند. (aiōn ) |
Da mesma maneira que as ervas daninhas são colhidas e queimadas, no fim do mundo acontecerá o mesmo. (aiōn )
«همانطور که علفهای هرز را جمع کردند و در آتش سوزاندند، در آخر زمان نیز همینطور خواهد شد. (aiōn ) |
Assim acontecerá quando o fim do mundo chegar. Os anjos sairão e separarão as pessoas ruins das boas. (aiōn )
در آخر دنیا نیز همینطور خواهد شد. فرشتگان آمده، بدکاران را از درستکاران جدا خواهند کرد (aiōn ) |
Eu também lhe digo que você é Pedro, e sobre esta rocha, eu construirei a minha igreja e nem a morte a irá vencer. (Hadēs )
و من نیز میگویم که تویی پطرس، یعنی”صخره“، و من بر روی این صخره، کلیسای خود را بنا میکنم، و قدرتهای جهنم هرگز قادر به نابودی آن نخواهند بود. (Hadēs ) |
Se a sua mão ou o seu pé fizer você pecar, corte-o e jogue-o fora. É melhor que você entre na vida eterna aleijado, do que com as duas mãos ou com os dois pés ser jogado no fogo eterno. (aiōnios )
اگر دستت یا پایت باعث لغزش تو میشود، آن را قطع کن و دور انداز، زیرا بهتر است با یک دست و یک پا وارد حیات شوی، تا اینکه با دو دست و دو پا به آتش ابدی انداخته شوی. (aiōnios ) |
Se os seus olhos fazem você pecar, tire-os e jogue-os fora. É melhor você entrar na vida eterna com um olho, do que ter os dois olhos e ser jogado no fogo da Geena. (Geenna , questioned)
و اگر چشمت باعث لغزش تو میگردد، آن را از حدقه درآور و دور انداز، زیرا بهتر است با یک چشم وارد حیات جاوید شوی تا اینکه با دو چشم در آتش دوزخ انداخته شوی. (Geenna ) |
Um homem se aproximou de Jesus e lhe perguntou: “Mestre, o que devo fazer de bom para conseguir a vida eterna?” (aiōnios )
در همان روزها، شخصی نزد عیسی آمد و پرسید: «استاد، من چه کار نیکی انجام دهم تا بتوانم زندگی جاوید داشته باشم؟» (aiōnios ) |
Todos aqueles que por mim tiverem deixado suas casas, seus irmãos, suas irmãs, seu pai, sua mãe, seus filhos e seus campos, receberão cem vezes mais e também receberão a vida eterna. (aiōnios )
هر که به خاطر من از برادر و خواهر، پدر و مادر و فرزند، خانه و زمین چشم بپوشد، صد چندان بیشتر خواهد یافت و زندگی جاوید را نیز به دست خواهد آورد. (aiōnios ) |
Ele viu uma figueira na beira da estrada. Então, ele foi até ela, mas não encontrou frutos, apenas folhas. Ele disse à figueira: “Nunca mais dê figos!” Imediatamente, a figueira secou. (aiōn )
کنار جاده درخت انجیری دید؛ جلو رفت تا میوهای از آن بچیند. اما جز برگ چیز دیگری بر درخت نیافت. پس گفت: «باشد که دیگر هرگز از تو میوهای بهعمل نیاید!» بلافاصله درخت خشک شد. (aiōn ) |
Ai de vocês, educadores religiosos e fariseus, hipócritas! Pois vocês viajam por terra e por mar para converter uma pessoa para a sua religião. E quando conseguem, fazem dele duas vezes um filho da Geena como vocês mesmos. (Geenna )
وای به حال شما ای علمای دین و فریسیان! شما همه جا را زیر پا میگذارید تا کسی را پیدا کنید که مرید شما شود؛ و وقتی موفق شدید، او را دو برابر بدتر از خودتان سزاوار جهنم میسازید. (Geenna ) |
Cobras, ninhada de serpentes! Como vocês escaparão do julgamento da Geena? (Geenna )
ای مارهای خوش خط و خال! چگونه میتوانید از مجازات جهنم جان به در ببرید؟ (Geenna ) |
Quando Jesus se sentou no monte das Oliveiras, os discípulos chegaram perto dele e, em particular, lhe pediram: “Por favor, diga-nos quando isso irá acontecer e qual será o sinal da sua chegada e do fim do mundo.” (aiōn )
ساعاتی بعد، وقتی او در دامنهٔ کوه زیتون نشسته بود، شاگردانش آمده، از او پرسیدند: «به ما بگو این وقایع در چه زمانی روی خواهند داد؟ نشانۀ بازگشت تو و آخر دنیا چیست؟» (aiōn ) |
Ele também dirá aos que estão à sua esquerda: ‘Afastem-se de mim! Vocês estão condenados ao fogo eterno, preparado para o diabo e os seus anjos! (aiōnios )
«سپس به کسانی که در طرف چپ من قرار دارند، خواهم گفت:”ای لعنت شدگان از اینجا بروید و به آتش ابدی داخل شوید که برای ابلیس و فرشتگان او آماده شده است. (aiōnios ) |
Estes irão para o castigo eterno. Mas, aqueles que são bons entrarão na vida eterna.” (aiōnios )
«و این اشخاص به مجازات جاودان خواهند رسید، ولی نیکوکاران به زندگی جاوید خواهند پیوست.» (aiōnios ) |
Ensinem para que eles cumpram todos os mandamentos que eu lhes dei. Lembrem-se de que eu estou sempre com vocês, até o fim do mundo.” (aiōn )
و به ایشان تعلیم دهید که تمام دستورهایی را که به شما دادهام، اطاعت کنند. مطمئن باشید هر جا که بروید، حتی اگر دورترین نقطه دنیا باشد، من همیشه همراه شما هستم!» (aiōn ) |
Mas se as pessoas insultarem o Espírito Santo, elas nunca poderão ser perdoadas, pois são culpadas de um pecado eterno.” (aiōn , aiōnios )
اما هر که به روحالقدس کفر گوید، هرگز آمرزیده نخواهد شد و بار این گناه تا ابد بر دوش او خواهد ماند.» (aiōn , aiōnios ) |
mas as preocupações deste mundo, a tentação da riqueza e outras distrações sufocam o crescimento da palavra, e ela se torna improdutiva. (aiōn )
اما نگرانیهای زندگی، زرق و برق ثروت و هوس چیزهای دیگر در او رسوخ کرده، کلام خدا را در او خفه میکنند، و هیچ ثمری به بار نمیآید. (aiōn ) |
Se a sua mão faz com que você peque, corte-a! É melhor você entrar na vida eterna aleijado do que ir com as duas mãos para a Geena, para o fogo que não se apaga. (Geenna , questioned)
«اگر دستت باعث لغزش تو میشود، آن را قطع کن، زیرا بهتر است با یک دست به حیات وارد شوی، تا اینکه با دو دست به دوزخ بروی، جایی که آتش آن هرگز خاموش نمیشود. (Geenna ) |
Se o seu pé o faz pecar, corte-o! É melhor entrar na vida eterna manco do que ter os dois pés e ser jogado na Geena. (Geenna , questioned)
و اگر پایت باعث لغزش تو میشود، آن را قطع کن و دور انداز، زیرا بهتر است با یک پا به حیات وارد شوی، تا اینکه با دو پا به دوزخ انداخته شوی. (Geenna ) |
Se o seu olho o faz pecar, tire-o! Pois é melhor entrar no Reino de Deus apenas com um olho do que ter os dois olhos e ser jogado na Geena. (Geenna )
«اگر چشمت باعث لغزش تو میگردد، آن را از حدقه درآور، زیرا بهتر است با یک چشم وارد ملکوت خدا شوی تا اینکه با دو چشم به دوزخ انداخته شوی. (Geenna ) |
Quando Jesus começava a sua jornada, um homem veio correndo e se ajoelhou diante dele. Ele perguntou: “Bom mestre, o que eu devo fazer para garantir a vida eterna?” (aiōnios )
وقتی عیسی عازم سفر بود، شخصی با عجله آمده، نزد او زانو زد و پرسید: «ای استاد نیکو، چه باید بکنم تا زندگی جاوید نصیبم شود؟» (aiōnios ) |
receberá, no devido tempo, cem vezes mais casas, irmãos e irmãs, filhos e terras, assim como perseguições. E no mundo que está por vir, receberá a vida eterna. (aiōn , aiōnios )
خدا به او صد برابر بیشتر خانه، برادر، خواهر، مادر و فرزند و زمین خواهد داد، همراه با رنج و زحمت. و در عالم آینده نیز زندگی جاوید نصیب او خواهد شد. (aiōn , aiōnios ) |
Ele disse para a árvore: “Ninguém nunca mais comerá qualquer fruto seu!” E seus discípulos ouviram isso. (aiōn )
عیسی به درخت فرمود: «باشد که دیگر هرگز کسی از تو میوه نخورد!» و شاگردانش این را شنیدند. (aiōn ) |
e ele reinará sobre a casa de Jacó para sempre. Seu Reino nunca se acabará.” (aiōn )
تا برای همیشه بر نسل یعقوب سلطنت کند، سلطنتی که هرگز پایانی نخواهد داشت!» (aiōn ) |
E se lembrou de demonstrar piedade para Abraão e seus descendentes para sempre.” (aiōn )
بله، او که وعدهٔ ابدی خود را که به ابراهیم و فرزندانش داده بود، به یاد آورده است.» (aiōn ) |
exatamente como tinha prometido, por intermédio dos seus santos profetas, muito tempo atrás. (aiōn )
چنانکه از دیرباز، از زبان انبیای مقدّس خود وعده میداد (aiōn ) |
Eles imploraram para que Jesus não ordenasse que eles fossem para o Abismo. (Abyssos )
سپس ارواح پلید به عیسی التماس کردند که آنها را به هاویه نفرستد. (Abyssos ) |
E você, cidade de Cafarnaum? Acha que subirá até o céu? Você será lançada no mundo dos mortos! (Hadēs )
و تو ای کَفَرناحوم، آیا به آسمان بالا خواهی رفت؟ هرگز! تو به عالَم مردگان پایین خواهی رفت!» (Hadēs ) |
Certa vez, um especialista na lei religiosa se levantou e, tentando pegar Jesus em uma armadilha, disse: “Mestre, o que eu preciso fazer para conseguir a vida eterna?” (aiōnios )
روزی یکی از علمای دین که میخواست اعتقادات عیسی را امتحان کند، از او پرسید: «استاد، چه باید بکنم تا زندگی جاوید نصیبم شود؟» (aiōnios ) |
Deixem-me dizer de quem vocês devem ter medo: vocês devem temer aquele que, depois de ter matado, ainda tem o poder de lançá-los na Geena. É dele que vocês devem ter medo. (Geenna )
اما به شما خواهم گفت از که بترسید: از خدایی بترسید که هم قدرت دارد بکُشَد و هم به جهنم بیندازد. بله، از او باید ترسید. (Geenna ) |
O homem rico elogiou seu administrador desonesto por sua esperteza. Os filhos deste mundo são mais espertos uns com os outros do que os filhos da luz. (aiōn )
«آن مرد ثروتمند، مباشر متقلب را تحسین کرد، زیرا با زیرکی عمل کرده بود! در واقع، مردمان این دنیا در روابط خود با دنیای پیرامون خود، زیرکتر از فرزندان نور هستند. (aiōn ) |
Eu lhes digo: usem as riquezas deste mundo para fazer amigos. Assim, quando ela acabar, vocês serão bem recebidos no lar eterno. (aiōnios )
به شما میگویم که از مال و منال دنیایی خود استفاده کنید تا دوستانی برای خود بیابید. آنگاه وقتی اموال زمینیتان از میان رفت، در مَسکنهای جاودانی پذیرفته خواهید شد. (aiōnios ) |
No mundo dos mortos, onde passava por grande sofrimento, ele olhou para cima e viu Abraão bem longe, com Lázaro ao lado dele. (Hadēs )
اما روحش به دنیای مردگان رفت. در آنجا، در همان حالی که عذاب میکشید، به بالا نگاه کرد و از دور ابراهیم را دید که ایلعازر در کنارش ایستاده است. (Hadēs ) |
Um dos líderes se aproximou de Jesus e lhe perguntou: “Bom Mestre, o que eu preciso fazer para ganhar a vida eterna?” (aiōnios )
روزی یکی از سران قوم یهود از عیسی پرسید: «ای استاد نیکو، چه باید بکنم تا زندگی جاوید نصیبم شود؟» (aiōnios ) |
receberá muito mais nesta vida, e a vida eterna no futuro.” (aiōn , aiōnios )
در همین دنیا چندین برابر به او عوض داده خواهد شد و در عالم آینده نیز زندگی جاوید را خواهد یافت.» (aiōn , aiōnios ) |
Jesus explicou: “Nesta época, as pessoas se casam e são dadas em casamento. (aiōn )
عیسی جواب داد: «ازدواج، برای مردم فانی این دنیاست؛ (aiōn ) |
Mas, aquelas que são consideradas merecedoras de ter parte na época que chegará e na ressurreição não se casarão e nem serão dadas em casamento. (aiōn )
اما کسانی که شایسته شمرده شوند که به عالَم آینده و قیامت مردگان برسند، نه زن خواهند گرفت و نه شوهر خواهند کرد، (aiōn ) |
para que todos os que acreditam nele tenham a vida eterna. (aiōnios )
تا هر که به او ایمان آوَرَد، حیات جاویدان یابد. (aiōnios ) |
Pois Deus amou tanto o mundo, que deu o seu único Filho, para que todos os que acreditam nele não morram, mas, sim, tenham a vida eterna. (aiōnios )
زیرا خدا به قدری مردم جهان را دوست دارد که یگانه پسر خود را فرستاده است، تا هر که به او ایمان آورد، هلاک نشود بلکه زندگی جاوید بیابد. (aiōnios ) |
Quem crê no Filho tem a vida eterna. Porém, quem se recusar a crer no Filho não terá a vida eterna, mas sofrerá o castigo de Deus. (aiōnios )
هر که به پسر خدا ایمان بیاورد، حیات جاویدان دارد. اما هر که از پسر خدا اطاعت نکند، هرگز حیات جاویدان را تجربه نخواهد کرد، بلکه خشم خدا بر او باقی میماند.» (aiōnios ) |
Mas, aquele que beber da água que eu lhe der nunca mais sentirá sede. A água que eu lhe der se tornará nele uma fonte de água e trará a vida eterna a essa pessoa.” (aiōn , aiōnios )
ولی کسی که از آبی که من میدهم بنوشد، هرگز تشنه نخواهد شد، بلکه آن آب در او تبدیل به چشمهای جوشان خواهد شد و به او زندگی جاوید خواهد بخشید.» (aiōn , aiōnios ) |
Quem colhe está sendo pago e está colhendo, como resultado do seu trabalho, a vida eterna. Dessa forma, tanto aquele que semeia quanto aquele que colhe poderão comemorar juntos. (aiōnios )
دروگران مزد خوبی میگیرند تا این محصول را در انبارهای آسمانی ذخیره کنند. چه برکت عظیمی نصیب کارنده و دروکننده میشود! (aiōnios ) |
Eu lhes digo que isto é verdade: quem segue o que eu digo, e tem fé naquele que me enviou, tem a vida eterna. E não será condenado, mas já passou da morte para a vida. (aiōnios )
«حقیقت را به شما میگویم: هر که به کلام من گوش دهد و به خدا که مرا فرستاده است ایمان بیاورد، زندگی جاوید دارد و هرگز به خاطر گناهانش بازخواست نخواهد شد، بلکه از همان لحظه از مرگ نجات پیدا کرده، به زندگی جاوید پیوسته است. (aiōnios ) |
Vocês estudam as Sagradas Escrituras porque pensam que, por meio delas, ganharão a vida eterna. E são exatamente elas que testemunham a meu favor. (aiōnios )
«شما کتب مقدّس را به دقّت بررسی میکنید، چون عقیده دارید که به شما زندگی جاوید میدهد. در صورتی که همان کتاب به من اشاره میکند و مرا به شما معرفی مینماید. (aiōnios ) |
Não se preocupem com a comida que se estraga; pelo contrário, concentrem-se na comida que dura para a vida eterna e que o Filho do Homem dará a vocês, pois Deus, o Pai, colocou o seu selo de aprovação no Filho.” (aiōnios )
اینقدر در فکر چیزهای زودگذر این دنیا نباشید، بلکه نیروی خود را در راه کسب زندگی جاوید صرف کنید. این زندگی جاوید را پسر انسان به شما میبخشد، زیرا خدای پدر مُهر تأییدش را بر او زده است.» (aiōnios ) |
O que o meu Pai quer é que todos que veem o Filho e têm fé nele tenham a vida eterna e, também, que eu os ressuscite no último dia.” (aiōnios )
چون خواست خدا این است که هر که پسر او را دید و به او ایمان آورد، زندگی جاوید بیابد، و من در روز قیامت او را برخواهم خیزانید.» (aiōnios ) |
Eu lhes digo que isto é verdade: qualquer um que crê em mim tem a vida eterna. (aiōnios )
«براستی به شما میگویم که هر که به من ایمان آورد، از همان لحظه، زندگی جاوید دارد. (aiōnios ) |
Eu sou o pão vivo que desceu do céu, e quem comer desse pão viverá para sempre. O pão é minha carne, que eu dou para que o mundo possa viver.” (aiōn )
آن نان زنده که از آسمان نازل شد، منم. هر که از این نان بخورد، تا ابد زنده میماند. این نان همان بدن من است که فدا میکنم تا جهان حیات بیابد.» (aiōn ) |
Aqueles que comem a minha carne e bebem o meu sangue têm a vida eterna e serão ressuscitados no último dia. (aiōnios )
ولی کسی که بدنم را بخورد و خونم را بنوشد زندگی جاوید دارد، و من در روز قیامت او را زنده خواهم ساخت. (aiōnios ) |
Este é o pão que desceu do céu, não do tipo de pão que os seus antepassados comeram e mesmo assim morreram. Todos que comerem deste pão viverão para sempre.” (aiōn )
نان واقعی منم که از آسمان آمدهام. نانی که اجداد شما در بیابان خوردند، نتوانست ایشان را برای همیشه زنده نگه دارد. اما هر که از این نان بخورد، برای همیشه زنده خواهد ماند.» (aiōn ) |
Simão Pedro respondeu: “Senhor, quem nós seguiríamos? Você é o único que tem as palavras da vida eterna. (aiōnios )
شمعون پطرس جواب داد: «سرور ما، نزد که برویم؟ فقط تویی که با سخنانت به انسان زندگی جاوید میبخشی. (aiōnios ) |
Um escravo não tem lugar permanente na família, mas o filho sempre será parte da família. (aiōn )
برده جایگاهی دائمی در خانواده ندارد، اما پسر برای همیشه متعلق به آن خانواده است. (aiōn ) |
Eu lhes digo que isto é verdade: aquele que seguir as minhas palavras nunca morrerá.” (aiōn )
این که میگویم عین حقیقت است: هر که احکام مرا اطاعت کند، هرگز نخواهد مرد.» (aiōn ) |
“Agora nós temos certeza de que você está possuído pelo demônio”, os judeus disseram. “Abraão e os profetas morreram; mas você nos diz que: ‘Aquele que seguir as minhas palavras nunca morrerá’! (aiōn )
سران یهود گفتند: «حالا دیگر برای ما ثابت شد که تو دیوزدهای. ابراهیم و تمام پیامبران بزرگ خدا مردند؛ حال، تو ادعا میکنی که هر که از تو اطاعت کند، هرگز نخواهد مرد؟ (aiōn ) |
Desde que o mundo existe, nunca se ouviu dizer que alguém tenha curado alguém que nasceu cego. (aiōn )
از آغاز جهان تا به حال هیچوقت کسی پیدا نشده که بتواند چشمان کور مادرزاد را باز کند. (aiōn ) |
Eu dou para elas a vida eterna. Elas nunca morrerão, e ninguém poderá tomá-las de mim. (aiōn , aiōnios )
من به ایشان زندگی جاوید میبخشم تا هرگز هلاک نشوند. هیچکس نیز نمیتواند ایشان را از دست من بگیرد. (aiōn , aiōnios ) |
E quem vive e crê em mim não morrerá, eternamente. Você acredita nisso?” (aiōn )
و چون به من ایمان دارد، زندگی جاوید یافته، هرگز هلاک نخواهد شد. مارتا! آیا به این گفتۀ من ایمان داری؟» (aiōn ) |
Se vocês amam a sua própria vida, a perderão. Mas, se não amam a própria vida, neste mundo, vocês a manterão para a vida eterna. (aiōnios )
اگر کسی جان خود را دوست بدارد، آن را از دست خواهد داد. اما کسی که در این جهان از جان خود بگذرد، آن را برای حیات جاویدان حفظ خواهد کرد. (aiōnios ) |
A multidão respondeu: “A Lei nos diz que o Messias irá viver para sempre. Então, como você pode dizer que o Filho do Homem será ‘levantado da terra’? Quem é esse ‘Filho do Homem’?” (aiōn )
مردم پرسیدند: «تو از مرگ سخن میگویی؟ تا جایی که ما میدانیم مسیح باید همیشه زنده بماند و هرگز نمیرد. پس چرا تو میگویی که مسیح باید بمیرد؟ اصلاً دربارهٔ که صحبت میکنی؟» (aiōn ) |
Eu sei que o seu mandamento traz a vida eterna. Então, qualquer coisa que eu diga é o que o Pai me disse.” (aiōnios )
و میدانم که احکام او انسان را به زندگی جاوید میرساند. پس من هر چه میگویم، همان است که خدا به من میفرماید.» (aiōnios ) |
“Não!”, Pedro protestou. “Você nunca lavará os meus pés!” Jesus respondeu: “Se eu não fizer isso, você não será mais meu discípulo!” (aiōn )
پطرس بار دیگر با اصرار گفت: «نه، هرگز نمیگذارم پاهای مرا بشویی.» عیسی فرمود: «اگر پاهای تو را نشویم تو به من تعلق نخواهی داشت.» (aiōn ) |
Eu pedirei ao Pai, e ele lhes dará outro Consolador, o Espírito da verdade, que sempre estará com vocês. (aiōn )
و من از پدرم درخواست خواهم کرد تا پشتیبان و تسلیبخش دیگری به شما عطا نماید که همیشه با شما بماند. (aiōn ) |
Pois você deu ao seu Filho autoridade sobre todas as pessoas, para que ele possa dar vida eterna a todos aqueles que o Senhor deu a ele. (aiōnios )
زیرا تو اختیار زندگی تمام مردم دنیا را به دست او سپردهای؛ و او به آن عدهای که به او عطا کردهای، زندگی جاوید میبخشد. (aiōnios ) |
E a vida eterna significa conhecê-lo, o único Deus verdadeiro, e conhecer Jesus Cristo, aquele que você enviou. (aiōnios )
و حیات جاویدان این است که تو را که یگانه خدای راستین هستی، و عیسی مسیح را که فرستادهای، بشناسند. (aiōnios ) |
Pois eu não serei abandonado pelo senhor na hora de minha morte, nem ele permitirá que o seu Santo apodreça. (Hadēs )
زیرا تو جان مرا در چنگال مرگ رها نخواهی کرد و نخواهی گذاشت قُدّوسِ تو در قبر بپوسد. (Hadēs ) |
Davi viu o que aconteceria e falou sobre a ressurreição do Cristo, pois Ele não foi abandonado na morte, nem o seu corpo apodreceu. (Hadēs )
داوود به آیندهٔ دور نگاه میکرد و زنده شدن مسیح را میدید و میگفت که خدا جان او را در چنگال مرگ رها نخواهد کرد و نخواهد گذاشت بدنش در قبر بپوسد. (Hadēs ) |
Pois Jesus precisa ficar no céu até que chegue o tempo em que tudo seja renovado, exatamente como Deus anunciou há muito tempo, pelos seus santos profetas. (aiōn )
چون همانطور که خدا از زمانهای قدیم به زبان انبیای مقدّس خود فرموده بود، او باید در آسمان بماند، تا زمانی فرا برسد که خدا همه چیز را اِحیا کند و به حالت اول برگرداند. (aiōn ) |
Então, cheios de coragem, Paulo e Barnabé disseram: “Nós precisávamos anunciar a palavra de Deus primeiro a vocês. Mas, já que a rejeitam, vocês mesmos estão decidindo que não são dignos da vida eterna e, por isso, iremos anunciar a mensagem de Deus para os não-judeus. (aiōnios )
آنگاه پولس و برنابا با دلیری گفتند: «لازم بود که پیغام خدا را اول به شما یهودیان برسانیم. ولی حالا که شما آن را رد کردید، آن را به غیریهودیان اعلام خواهیم کرد، چون شما نشان دادید که لایق حیات جاودانی نیستید. (aiōnios ) |
Quando os não-judeus ouviram o que os apóstolos disseram, eles ficaram muito felizes e começaram a louvar a palavra do Senhor. E, todos os que foram escolhidos para ter a vida eterna creram em Deus. (aiōnios )
وقتی غیریهودیان این را شنیدند، بسیار شاد شدند و خداوند را برای پیامش سپاس گفتند، و آنان که برای حیات جاودانی تعیین شده بودند، ایمان آوردند. (aiōnios ) |
Foi assim que o Senhor falou, anunciando essas coisas há muito tempo.’ (aiōn )
اموری که از دیرباز معلوم بوده است. (aiōn ) |
Desde que o mundo foi criado, os aspectos invisíveis de Deus, tanto o seu poder eterno quanto a sua natureza divina, são claramente visíveis para os seres humanos, por meio do que Deus criou. Não há desculpa para essas pessoas, (aïdios )
انسان از ابتدا، آسمان و زمین و چیزهایی را که خدا آفریده، دیده است و با دیدن آنها میتواند به وجود خدا و قدرت ابدی او که نادیدنی هستند پی ببرد. پس وقتی در روز داوری در حضور خدا میایستد، برای بیایمانی خود هیچ عذر و بهانهای ندارد. (aïdios ) |
Elas trocaram a fé em Deus por uma mentira, servindo e adorando as criaturas, em vez de servirem e adorarem o próprio Criador, o qual sempre merece ser louvado. Amém! (aiōn )
ایشان حقایق الهی را با دروغ معاوضه کردند و بدینسان، مخلوقات را به جای خدا پرستش کردند – خدایی که شایستۀ ستایش ابدی است! آمین. (aiōn ) |
As pessoas que continuaram tentando fazer o que é bom e certo receberão glória, honra e vida eterna. (aiōnios )
او زندگی جاوید را به کسانی میبخشد که با صبر و تحمل، آنچه را که راست است، به عمل میآورند و خواستار جلال و احترام و بقایی هستند که خدا عطا میکند. (aiōnios ) |
Assim como o pecado nos dominou e nos trouxe a morte, agora a graça governa o mundo e nos torna justos diante de Deus, trazendo a vida eterna para nós, por meio de Jesus Cristo, o nosso Senhor. (aiōnios )
به این طریق، همانطور که گناه بر مردمان فرمانروایی میکرد و ایشان را به سوی مرگ سوق میداد، اکنون نیز فیض شگفتانگیز خدا به جای آن حکومت میکند، و ما را وارد رابطهای درست با خدا میسازد، که منتهی به حیات جاویدان در خداوند ما عیسی مسیح میشود. (aiōnios ) |
Mas, agora que se libertaram do pecado e se tornaram escravos de Deus, os resultados serão uma vida pura e, no fim, a vida eterna. (aiōnios )
اما الان شما از قدرت گناه آزاد شدهاید و در خدمت خدا هستید؛ بنابراین، او نیز شما را هر روز پاکتر و شایستهتر میسازد تا سرانجام زندگی جاوید نصیبتان گردد. (aiōnios ) |
Porque o salário do pecado é a morte, mas o presente de Deus, que nada cobra em troca, é a vida eterna, por meio de Cristo Jesus, o nosso Senhor. (aiōnios )
زیرا هر که گناه کند، تنها دستمزدی که خواهد یافت، مرگ است؛ اما هر که به خداوند ما عیسی مسیح ایمان آورد، پاداش او از خدا زندگی جاوید است. (aiōnios ) |
Eles são nossos antepassados, ancestrais humanos de Cristo, aquele que governa tudo, Deus eternamente bendito. Amém! (aiōn )
مردان بزرگ خدا، اجداد شما بودند. مسیح نیز که اکنون بر همه چیز حاکم است، از لحاظ طبیعت بشری خود، مانند شما یهودی بود. خدا را تا ابد سپاس باد! (aiōn ) |
e nem diga: “‘Quem descerá ao mundo dos mortos?’, isto é, para ressuscitar Cristo.” (Abyssos )
و نیز نگو”چه کسی به ژرفاها پایین خواهد رفت؟“(به این منظور که مسیح را به زندگی بازگردانَد).» (Abyssos ) |
Pois Deus tratou a todos como prisioneiros da desobediência, para que ele pudesse ser misericordioso com todos. (eleēsē )
زیرا خدا همه را در بند نافرمانی قرار داد تا بتواند بر همه یکسان رحم کند. (eleēsē ) |
Tudo vem dele e tudo existe por meio dele e para ele. Glória a Deus para sempre! Amém! (aiōn )
هر چه هست از خداست؛ وجود همه چیز به قدرت او وابسته است و همه چیز برای شکوه و جلال اوست. ستایش بیپایان بر او باد! آمین. (aiōn ) |
Não sigam os caminhos deste mundo. Em vez disso, sejam transformados pela renovação espiritual de sua mente, para que possam demonstrar que a vontade de Deus realmente é boa, agradável e perfeita. (aiōn )
رفتار و کردار و شیوهٔ زندگی مردم دنیا را تقلید نکنید، بلکه بگذارید خدا افکار و طرز فکرتان را دگرگون کند تا به انسانی جدید تبدیل شوید. آنگاه قادر خواهید شد ارادهٔ خدا را درک کرده، آنچه را که خوب و کامل و مورد پسند اوست، کشف کنید. (aiōn ) |
Agora, para aquele que pode fortalecê-los por meio das boas novas que eu compartilho e da mensagem de Jesus Cristo, de acordo com o mistério da verdade que foi revelado, o mistério da verdade, oculto pela eternidade (aiōnios )
اکنون تمام جلال بر خدا باد که قادر است طبق انجیلی که من بشارت میدهم، شما را استوار سازد. این پیام دربارۀ عیسی مسیح نقشۀ او را برای نجات شما غیریهودیان، که در زمانهای گذشته به صورت رازی مخفی بود، اکنون آشکار ساخته است. (aiōnios ) |
e que agora se revelou por meio daquilo que os profetas escreveram, e seguindo as orientações do Deus eterno, o mistério da verdade agora é conhecido por todas as pessoas, em todos os lugares, para que elas possam crer e obedecer a ele. (aiōnios )
اکنون طبق پیشگویی انبیا و به فرمان خدای ابدی، این پیام در همه جا اعلام میشود تا مردم در سراسر جهان به مسیح ایمان بیاورند و از او اطاعت کنند. (aiōnios ) |
Ao Deus único e sábio, por meio de Jesus Cristo, seja dada glória para sempre! Amém! (aiōn )
بر آن خدایی که دانای یکتاست، بهوسیلۀ عیسی مسیح تا ابد جلال باد! آمین. (aiōn ) |
Onde estão os sábios, os escritores e os filósofos desta época? Porventura, Deus não transformou a sabedoria deste mundo em loucura? (aiōn )
پس کجایند این خردمندان و علمای دین و فلاسفه که دربارهٔ مسائل عمیق دنیا به بحث میپردازند؟ خدا ایشان را جاهل ساخته و نشان داده است که عقل و حکمت آنان پوچ و باطل است. (aiōn ) |
No entanto, devemos usar palavras de sabedoria ao falarmos com aqueles que são espiritualmente maduros, mas não a sabedoria deste mundo ou a sabedoria dos que o governam, pois esses logo saem de cena. (aiōn )
با این حال، وقتی در میان مسیحیان باتجربه هستم، در سخنانم از حکمت و فلسفه استفاده میکنم، اما نه از حکمت و فلسفهای که مورد پسند دنیا و حاکمان آن است، حاکمانی که محکوم به نابودیاند. (aiōn ) |
Em vez disso, anunciamos a sabedoria de Deus como um mistério revelado, que antes estava oculto e que foi planejado por Deus, desde a eternidade, para a nossa glória. (aiōn )
سخنان ما خردمندانه است، زیرا از جانب خدا و دربارهٔ نقشهٔ خردمندانۀ اوست، نقشهای که هدفش رساندن ما به حضور پرجلال خداست. اگرچه خدا این نقشه را پیش از آفرینش جهان برای نجات ما طرح کرده بود، اما در گذشته آن را بر هیچکس آشکار نساخته بود. (aiōn ) |
Nenhum dos governantes deste mundo conseguiu compreender o que isso significa. Se por acaso eles tivessem compreendido, o Senhor da glória não teria sido crucificado. (aiōn )
حتی حاکمان این دنیا نیز آن را درک نکردند، زیرا اگر درک میکردند، خداوندِ جلال را بر صلیب نمیکشیدند. (aiōn ) |
Não se enganem. Se houver alguém entre vocês que pensa ser sábio de acordo com a sabedoria humana, então, precisa se tornar louco, para que possa ser verdadeiramente sábio. (aiōn )
دیگر خود را فریب ندهید. اگر طبق معیارهای این جهان، خود را صاحب هوش و خرد فوقالعادهای میدانید، اول باید نادان شوید تا بتوانید حکیم واقعی باشید، (aiōn ) |
Então, se o comer alimentos sacrificados aos ídolos faz com que meus irmãos tropecem, eu nunca mais comerei carne novamente. Assim, eu não serei motivo de ofensa para nenhum irmão. (aiōn )
پس اگر خوردن گوشتی که برای بت قربانی شده است، باعث گناه کردن برادر من میشود، من تا عمر دارم از آن نخواهم خورد، مبادا باعث لغزش او شوم. (aiōn ) |
Todas as coisas que aconteceram a eles são exemplos para nós e foram escritas para nos alertar, pois estamos vivendo no fim dos tempos. (aiōn )
تمام اتفاقات و بلایایی که بر سر قوم ما آمد، برای این نوشته شد که ما بخوانیم و همان اشتباهات را تکرار نکنیم، تا در این روزهای آخر که دنیا به پایان خود نزدیک میشود، درس عبرتی بگیریم. (aiōn ) |
Onde está, ó Morte, a sua vitória? Onde está, ó Morte, o seu poder de espalhar a dor?” (Hadēs )
ای گور، پیروزی تو کجاست؟ ای مرگ، نیش تو کجاست؟» (Hadēs ) |
O deus deste mundo cegou as mentes daqueles que não creem em Deus. Eles não podem ver a luz que vem do evangelho que revela a glória de Cristo, o qual é a imagem de Deus. (aiōn )
شیطان که حاکم این دنیای پر از گناه است، چشمان این اشخاص بیایمان را بسته است تا نتوانند نور پرجلال انجیل را ببینند و معنی پیام ما را درباره جلال مسیح که چهرهٔ قابل رویت خدای نادیده است، درک کنند. (aiōn ) |
Pois essas pequenas inquietações que surgem duram pouco, mas produzem para nós uma glória que não para de crescer. (aiōnios )
زیرا رنجهای سبک و زودگذر ما جلالی ابدی برایمان پدید میآورند، جلالی که با آن رنجها قابل مقایسه نیست. (aiōnios ) |
Nós não nos preocupamos com o que pode ser visto, pois olhamos para a frente, para o que não pode ser visto. O que vemos é temporário, mas o que não conseguimos ver é eterno. (aiōnios )
پس ما به چیزهایی چشم میدوزیم که نادیدنی هستند، نه به چیزهای دیدنی، زیرا آنچه دیدنی است، زودگذر است، حال آنکه امور نادیدنی جاودانی هستند. (aiōnios ) |
Sabemos que, se essa “tenda” terrena, na qual vivemos, for destruída, temos uma casa preparada por Deus, que não é feita por mãos humanas. Ela é eterna e está no céu. (aiōnios )
زیرا میدانیم وقتی این خیمۀ زمینی که اکنون در آن زندگی میکنیم فرو ریزد، یعنی وقتی بمیریم و این بدنهای خاکی را ترک گوییم، در آسمان خانهها یعنی بدنهایی جاودانی خواهیم داشت که به دست خدا برای ما ساخته شده است، نه به دست انسان. (aiōnios ) |
Como está escrito nas Sagradas Escrituras: “Ele dá generosamente aos pobres, e a sua generosidade é eterna.” (aiōn )
چنانکه نوشته شده است: «او با گشادهدستی به نیازمندان کمک میکند و محبت و نیکوکاریاش همواره مایهٔ افتخارش خواهد بود.» (aiōn ) |
O Deus e Pai do Senhor Jesus, que ele seja louvado para sempre, sabe que eu não estou mentindo. (aiōn )
خدا که پدر خداوند ما عیسی مسیح است و تا ابد شایستهٔ تمجید و ستایش میباشد، میداند که راست میگویم. (aiōn ) |
Jesus morreu pelos nossos pecados, para nos libertar deste mundo de maldade, cumprindo, assim, a vontade de nosso Deus e Pai, (aiōn )
زیرا مسیح، به خواست پدر ما خدا، جان خود را فدا کرد و مُرد تا گناهان ما بخشیده شود و از این دنیای آلوده به گناه نجات یابیم. (aiōn ) |
a quem seja dada glória, agora e sempre! Amém! (aiōn )
خدا را تا به ابد جلال و عزت باد. آمین. (aiōn ) |
Se plantar de acordo com a natureza humana pecadora irá colher, dessa natureza, a morte. Mas, se plantar de acordo com o Espírito, do Espírito irá colher a vida eterna. (aiōnios )
هر که برای ارضای خواستههای طبیعت گناهآلود خود بذر بکارد، از این طبیعت گناهآلود تباهی و مرگ روحانی را خواهد درَوید. اما هر که برای خرسندی روحالقدس بذر بکارد، حیات جاودانی را از همان روح درو خواهد کرد. (aiōnios ) |
muito acima de qualquer outro governante, autoridade, poder ou senhor, ou qualquer líder com todos os seus títulos, não apenas neste mundo, mas, também, no mundo que está por vir. (aiōn )
در جایگاهی بس برتر از منزلتِ هر حاکمیت، اقتدار، قدرت، سلطنت، و هر صاحبمنصبی در آسمان که مردمان به او متوسّل میگردند، چه در این عالَم و چه در عالَم آینده. (aiōn ) |
vivendo de acordo com os caminhos do mundo, sob o controle do diabo, cujo espírito está trabalhando naqueles que desobedecem a Deus. (aiōn )
شما در گناه زندگی میکردید، آن هنگام که از روشهای این دنیا و از فرمانروای قدرت هوا پیروی مینمودید، یعنی همان روحی که هم اکنون در طغیانگران عمل میکند. (aiōn ) |
Assim, Deus demonstrou a grandeza da sua graça, ao nos revelar a sua bondade, por meio de Cristo Jesus, por toda a eternidade que está por vir. (aiōn )
تا از این طریق، بتواند عظمت وصفناپذیرِ فیض خود در مسیح عیسی را در اعصار آینده، به همه نشان دهد، فیضی که در مهربانیاش نسبت به ما تجلی یافته است. (aiōn ) |
e para fazer com que todos vissem o mistério, desde o início escondido em Deus, aquele que tudo fez. (aiōn )
و برای همه روشن سازم که خدا این راز را چگونه به اجرا درمیآوَرَد، رازی که در قرون و اعصار گذشته، در خدای آفرینندۀ همه چیز پنهان نگاه داشته شده بود. (aiōn ) |
Isso foi feito de acordo com o eterno propósito de Deus, que ele realizou em Cristo Jesus, o nosso Senhor. (aiōn )
و این درست همان طرح ابدی او بوده که آن را توسط خداوندِ ما، مسیحْ عیسی، عملی ساخته است. (aiōn ) |
possa ser glorificado na igreja e em Cristo Jesus, por todas as gerações, para todo o sempre! Amém! (aiōn )
او را در کلیسا و در مسیحْ عیسی در جمیع نسلها، تا ابدالآباد جلال باد. آمین. (aiōn ) |
Nós não estamos lutando contra forças humanas, mas, sim, contra poderes sobrenaturais, contra os senhores das trevas, que dominam este mundo de escuridão, contra as forças espirituais do mal, que vivem nas alturas. (aiōn )
بدانید که جنگ ما با انسانها نیست، انسانهایی که گوشت و خون دارند؛ بلکه ما با موجودات نامرئی میجنگیم که بر دنیای نامرئی حکومت میکنند، یعنی بر موجودات شیطانی و فرمانروایان شرور تاریکی. بله، جنگ ما با اینها است، با لشکرهایی از ارواح شرور که در دنیای ارواح زندگی میکنند. (aiōn ) |
Glória seja dada a Deus, o Pai, para todo o sempre! Amém! (aiōn )
از حال تا ابد، پدر ما خدا را جلال باد، آمین. (aiōn ) |
Este é o mistério que ficou escondido por tanto tempo e por tantas gerações, mas que agora é revelado para o povo de Deus. (aiōn )
یعنی این راز را که طی اعصار و نسلهای متمادی مخفی نگاه داشته شده بود، اما اکنون بر مقدّسین او آشکار گردیده است. (aiōn ) |
Eles serão castigados com a destruição eterna, separados da presença do Senhor e do seu poder glorioso. (aiōnios )
ایشان به مجازات جاودانی خواهند رسید، و تا ابد از حضور خداوند دور خواهند ماند و هرگز شکوه و عظمت قدرت او را نخواهند دید. (aiōnios ) |
Que, o próprio Senhor Jesus Cristo e Deus, o Pai, que nos ama, e que na sua bondade nos deu tanto confiança eterna quanto uma esperança boa, (aiōnios )
خود خداوند ما عیسی مسیح و پدر ما خدا، که ما را محبت نمود و از روی لطف بیپایان خویش، تسلی و امید جاودانی به ما بخشید، (aiōnios ) |
Por essa razão, Deus me mostrou misericórdia. Por eu ser o pior dos pecadores, Jesus Cristo pôde demonstrar sua infinita paciência, como um exemplo para aqueles que escolhem crer nele e ganhar a vida eterna. (aiōnios )
اما خدا بر من رحم کرد، تا به این ترتیب عیسی مسیح بتواند مرا به عنوان نمونهای برای دیگران به کار ببرد و نشان دهد که حتی نسبت به بدترین گناهکاران صبور است، تا دیگران نیز دریابند که میتوانند زندگی جاوید داشته باشند. (aiōnios ) |
Honra e glória para todo o sempre ao Rei eterno, imortal, invisível e único Deus! Amém! (aiōn )
جلال و حرمت شایستهٔ خدایی است که پادشاه تمام دورانهاست. او نادیدنی و غیرفانی است. تنها او خداست، و اوست دانای کل. آمین! (aiōn ) |
Lute a boa luta, pois você crê em Deus. Agarre-se firme à vida eterna, para a qual você foi chamado. Foi isso que você prometeu fazer diante de muitas testemunhas. (aiōnios )
در جنگ نیکوی ایمان بهخوبی بجنگ و به دست آور آن زندگی جاوید را که خدا تو را به آن فراخواند، آن هنگام که در حضور گواهان بسیار، اعتراف نیکو کردی. (aiōnios ) |
Ele é o único imortal e vive na luz, impossível de ser alcançada. Ninguém o viu ou consegue vê-lo. Toda a honra e todo o poder eterno são dele! Amém! (aiōnios )
تنها اوست که فناناپذیر است، و در نوری سکونت دارد که کسی را یارای نزدیک شدن به آن نیست، و هیچ بشری او را ندیده و نخواهد دید. عزت و قدرت تا به ابد بر او باد. آمین. (aiōnios ) |
Alerte aqueles que são ricos no mundo atual a não se sentirem orgulhosos por isso. Diga a eles para não colocarem a sua fé na riqueza, que é tão insegura e, sim, em Deus que, sem nada cobrar, deu-nos tudo para a nossa satisfação. (aiōn )
به کسانی که در این دنیا ثروتی دارند بگو که مغرور نشوند و به آن امید نبندند چون دیر یا زود از بین خواهد رفت، بلکه امیدشان به خدا باشد که هر چه لازم داریم سخاوتمندانه برای ما فراهم میسازد تا از آنها لذّت ببریم. (aiōn ) |
Ele é aquele que nos salvou e nos chamou para viver uma vida santa; não por causa do que fazemos, mas pelo próprio plano de Deus e por sua graça. (aiōnios )
این خداست که ما را نجات داد و برای زندگی مقدّس برگزید، نه به دلیل لیاقت ما، بلکه به سبب اینکه پیش از آفرینش جهان اراده فرموده بود فیض خود را بهوسیلۀ عیسی مسیح به ما نشان دهد. (aiōnios ) |
Apesar disso, eu suporto tudo pelo bem do povo de Deus. Assim, eles podem conseguir a salvação de Cristo Jesus, que é a glória eterna. (aiōnios )
اما من حاضرم در راه برگزیدگان خدا بیش از اینها زحمت ببینم تا ایشان نیز نجات و جلال جاودانی را از عیسی مسیح بیابند. (aiōnios ) |
Pois Demas me abandonou, porque ele amou mais as coisas deste mundo e foi embora para a cidade de Tessalônica. Crescente foi para Galácia e Tito para a Dalmácia. (aiōn )
زیرا دیماس مرا ترک کرده است؛ او به خاطر علائق و دلبستگیهایش به امور این دنیا، به تسالونیکی رفته است. در ضمن کریسکیس به غلاطیه و تیتوس به دلماتیه رفتهاند. (aiōn ) |
O Senhor irá me livrar de todo o mal. E me levará a salvo para o seu Reino Celestial. A ele seja dada a glória para todo o sempre! Amém! (aiōn )
بله، خداوند مرا از هر اتفاق بدی حفظ خواهد کرد و سلامت به ملکوت آسمانی خود خواهد رساند. جلال تا ابد از آن خداوند باد. آمین. (aiōn ) |
É isso que traz a esperança da vida eterna que Deus, que não mente, prometeu antes dos tempos eternos. (aiōnios )
این حقیقت به ایشان اطمینان میبخشد که از حیات جاویدان برخوردارند، حیاتی که خدایی که دروغ نمیگوید، از ازل وعدهاش را داده بود، (aiōnios ) |
Ela nos ensina a rejeitar uma vida sem fé, entregue aos desejos deste mundo. Devemos, ao contrário, viver de uma forma prudente, equilibrada, que seja correta diante de Deus, no mundo de hoje, (aiōn )
و به ما میآموزد که از زندگی بیبند و بار و خوشگذرانیهای گناهآلود دست بکشیم و زندگی پاک و خداپسندانهای در این دنیا داشته باشیم. (aiōn ) |
Agora que nos tornamos justos por sua graça temos a esperança de herdar a vida eterna. (aiōnios )
تا به فیض او، بیگناه به شمار بیاییم، و اطمینان داشته باشیم که زندگی ابدی را به ارث خواهیم برد. (aiōnios ) |
Talvez você tenha ficado sem a presença de Onésimo por algum tempo, para que, assim, possa tê-lo de volta para sempre. (aiōnios )
شاید او به این دلیل برای مدتی کوتاه از تو جدا شد تا برای همیشه نزد تو بازگردد، (aiōnios ) |
nestes últimos dias, tem falado conosco por meio do seu Filho. Deus escolheu o Filho para ser o herdeiro de tudo o que existe e fez o universo por meio dele. (aiōn )
اما در این ایام آخر، توسط پسرش با ما سخن گفت. خدا در واقع، اختیار همه چیز را به پسر خود سپرده و جهان و تمام موجودات را بهوسیله او آفریده است. (aiōn ) |
Porém, em relação ao Filho, ele diz: “O seu trono, ó Deus, dura para todo o sempre e, em seu Reino, a justiça é o cetro que representa o seu poder. (aiōn )
اما دربارهٔ پسرش میفرماید: «ای خدا، سلطنت تو تا ابد برقرار است؛ اساس حکومت تو، بر عدل و راستی است؛ (aiōn ) |
Em outra passagem das Sagradas Escrituras, Deus diz: “Você será sacerdote para sempre, seguindo a ordem de Melquisedeque.” (aiōn )
همچنین، در جای دیگر به او گفت: «تو تا ابد کاهن هستی، کاهنی همانند مِلکیصِدِق.» (aiōn ) |
Quando a sua experiência aqui chegou ao fim, ele se tornou a fonte da salvação eterna para todos os que lhe obedecem. (aiōnios )
پس از گذراندن این تجربه بود که نشان داد به حد کمال رسیده و میتواند نجات ابدی را نصیب آنانی سازد که از او اطاعت مینمایند؛ (aiōnios ) |
ou os ensinamentos sobre o batismo. Também não é necessário relembrarmos o ato de pôr as mãos sobre os cristãos, a ressurreição dos mortos e o julgamento eterno. (aiōnios )
دیگر نیازی نیست بیش از این، دربارهٔ غُسلها، دستگذاریها، قیامت مردگان، و مجازات ابدی، شما را تعلیم دهیم. (aiōnios ) |
e conhecido a boa palavra de Deus e o poder dos novos tempos que virão, (aiōn )
و نیکویی کلام خدا را چشیدند و قدرتهای عالَم آینده را نیز تجربه کردند، (aiōn ) |
E é lá que Jesus entrou, pelo nosso bem, pois ele se tornou um grande sacerdote, de acordo com a ordem de Melquisedeque. (aiōn )
اما عیسی جلوتر از ما وارد این جایگاه شده، تا در مقام کاهن اعظم، همانند مِلْکیصِدِق، برای ما شفاعت کند. (aiōn ) |
É por isso que se diz: “Você é um sacerdote para sempre, de acordo com a ordem do sacerdócio de Melquisedeque.” (aiōn )
در مزامیر نیز به همین موضوع اشاره شده که: «تو تا ابد کاهن هستی، کاهنی همانند مِلکیصِدِق.» (aiōn ) |
Mas ele se tornou um sacerdote com um juramento, porque Deus lhe disse: “O Senhor fez uma promessa solene e não mudará de ideia: Você é um sacerdote para sempre.” (aiōn )
اما کهانت عیسی با سوگند همراه بود، زیرا خدا به او گفت: «خداوند سوگند خورده است و از آن برنخواهد گشت، که تو تا ابد کاهن هستی.» (aiōn ) |
Mas, por Jesus viver para sempre, o seu sacerdócio é para sempre. (aiōn )
اما عیسی، از آنجا که تا ابد زنده است، برای همیشه کاهن میباشد و نیازی به جانشین ندارد. (aiōn ) |
A lei escolhe homens imperfeitos como grandes sacerdotes, mas Deus fez a sua promessa solene depois da lei e escolheu o seu Filho, perfeito para sempre. (aiōn )
کاهنان اعظم که مطابق شریعت موسی به این مقام میرسند، افرادی ضعیف میباشند که نمیتوانند خود را از گناه دور نگاه دارند. اما مدتها بعد از اعطای شریعت، خدا پسر خود را که برای همیشه کامل میباشد، در مقام کاهن اعظم تعیین کرد و در این خصوص سوگند یاد کرد. (aiōn ) |
Ele não entrou por meio do sangue de bodes e de bezerros, mas pelo seu próprio sangue. Ele entrou apenas uma vez, para todo o sempre, no Santuário, fazendo com que ficássemos livres para sempre. (aiōnios )
او یکبار و برای همیشه به مقدّسترین جایگاه وارد شد و خون قربانی را بر تخت رحمت پاشید، اما نه خون بز یا گوساله، بلکه خون خود را، که با آن نجات ابدی ما را فراهم ساخت. (aiōnios ) |
imaginem, então, o que o sangue de Cristo não faz! Por meio do Espírito eterno, Jesus se ofereceu a Deus como sacrifício sem defeito. E o sangue de Jesus purifica a consciência de vocês daquela vida antiga entregue aos pecados, para que, assim, possam servir ao Deus vivo. (aiōnios )
پس ببینید چقدر بیشتر خون مسیح وجدان ما را از اعمال منتهی به مرگ پاک خواهد ساخت تا بتوانیم خدای زنده را خدمت و عبادت کنیم. زیرا مسیح بهواسطۀ روح ابدی خدا، خود را بدون عیب به خدا تقدیم کرد. (aiōnios ) |
É por isso que ele é o mediador de uma nova relação combinada entre os homens e Deus. Por ter ocorrido morte para libertá-los dos pecados cometidos na primeira relação combinada, os que são chamados agora podem receber a herança eterna prometida por Deus. (aiōnios )
به این ترتیب، مسیح با این پیمان جدید آمد تا تمام کسانی که از جانب خدا دعوت شدهاند، بتوانند به سوی او آمده، برکات ابدی موعود را بیابند؛ زیرا مسیح در راه گناهان ایشان فدا شد تا ایشان را از مجازات گناهانی که در چارچوب شریعت قدیم مرتکب شدهاند، آزاد سازد. (aiōnios ) |
Caso contrário, Cristo teria sofrido muitas vezes desde a criação do mundo. Não! Apenas desta vez, no fim desta era, ele veio para tirar os pecados por meio do seu próprio sacrifício. (aiōn )
اگر چنین چیزی لازم میبود، مسیح مجبور میشد از ابتدای عالم تا حال دائماً جان خود را فدا کند. اما چنین نیست. مسیح یک بار و برای همیشه در اواخر عالم آمد تا جان خود را در راه ما فدا کند و تا ابد قدرت گناه را ریشهکن سازد. (aiōn ) |
Por meio de nossa fé em Deus, compreendemos que todo o universo foi criado pela palavra de Deus, e que aquilo que pode ser visto foi criado a partir daquilo que não conseguimos ver. (aiōn )
با ایمان است که درمییابیم عالَم هستی به امر خدا شکل گرفت، به گونهای که آنچه دیدنی است، از آنچه قابل دیدن بود، ساخته نشد. (aiōn ) |
Jesus Cristo é o mesmo ontem, hoje e sempre. (aiōn )
عیسی مسیح دیروز و امروز و تا ابد همان است. (aiōn ) |
Que o Deus da paz, que ressuscitou o nosso Senhor Jesus, o grande pastor das ovelhas, com o sangue de um acordo eterno, (aiōnios )
و حال دعا میکنم به حضور خدایی که منشاء آرامش است، به حضور خدایی که خداوند ما عیسی را که شبان اعظم گوسفندان است پس از مرگ زنده کرد و با خون او، پیمان ابدی را تأیید نمود؛ (aiōnios ) |
dê-lhes tudo o que é bom. Assim vocês poderão fazer a vontade dele. E que Ele, por meio Jesus Cristo, faça em nós tudo o que Lhe agrada. Glória a Cristo para todo o sempre! Amém! (aiōn )
و از او میخواهم که شما را با آنچه نیاز دارید مجهز سازد تا ارادهٔ او را بجا آورید، و نیز به قدرت عیسی مسیح آنچه را که پسندیدهٔ اوست، در ما عملی سازد. شکوه و جلال تا ابد از آن مسیح باد. آمین. (aiōn ) |
E a língua é como um fogo! A língua pode se tornar um mundo de maldade entre as partes do corpo. Ela pode fazer com que todo o seu ser caia em desgraça, destruindo a sua vida por completo, pois ela é inflamada pelo fogo da Geena. (Geenna )
زبان نیز همچون آتش است، و دنیایی از ناراستی در میان اندامهای بدن، که سر تا پای آن را آلوده میسازد، و کل مسیر زندگیمان را به آتش میکِشَد، و خودش نیز به آتش دوزخ خواهد سوخت. (Geenna ) |
Vocês renasceram, não como um produto de uma “semente” mortal, mas, sim, imortal, por meio da mensagem viva e eterna que vem de Deus. (aiōn )
زیرا تولد تازه یافتهاید، نه از تخم فانی بلکه از تخم غیرفانی که به شما زندگی جاودان میبخشد، یعنی از کلام خدا که زنده و باقی است. (aiōn ) |
mas a palavra do Senhor permanece para sempre.” Essa é a mensagem que o evangelho trouxe a vocês. (aiōn )
اما کلام خدا تا ابد پا برجا میماند.» این کلام، همان پیام نجاتبخش انجیل است که به شما نیز بشارت داده شده است. (aiōn ) |
Quem anuncia a mensagem deve fazer isso de acordo com a palavra de Deus. Quem quer ajudar os outros deve fazê-lo por meio da força que Deus dá, para que em tudo Deus possa ser louvado, por meio de Jesus Cristo, a quem pertencem a glória e o poder para todo o sempre! Amém! (aiōn )
کسی که عطای موعظه کردن دارد، پیام موعظهاش را از خدا دریافت کند. کسی که عطای خدمت دارد، مطابق قدرتی که خدا میبخشد خدمت نماید؛ تا خدا بهوسیلۀ عیسی مسیح جلال و تمجید یابد، زیرا که جلال و قدرت تا ابد برازندهٔ اوست. آمین. (aiōn ) |
Após vocês terem sofrido por algum tempo, o Deus de toda a graça, que os chamou para fazerem parte de sua eterna glória, em Cristo, irá renová-los, apoiá-los e lhes dará força e inabalável segurança. (aiōnios )
بنابراین، پس از آنکه مدتی کوتاه این زحمات را تحمل کردید، خدا خودش شما را کامل و توانا و استوار خواهد ساخت. او خدای پر مهر و رحمت است و به خاطر ایمانمان به عیسی مسیح، ما را خوانده تا در جلال و شکوه او شریک گردیم. (aiōnios ) |
A ele seja dado o poder para todo o sempre! Amém! (aiōn )
جلال و قدرت تا به ابد از آن اوست. آمین. (aiōn ) |
Vocês serão muito bem recebidos no Reino eterno do nosso Senhor e Salvador Jesus Cristo. (aiōnios )
و خدا نیز دروازههای آسمان را به روی شما خواهد گشود تا وارد ملکوت جاودانی خداوند و نجاتدهندهٔمان عیسی مسیح گردید. (aiōnios ) |
Pois Deus não poupou nem os anjos, quando eles pecaram. Ele os jogou no Tártaro, mantendo todos eles em abismos escuros, prontos para serem julgados. (Tartaroō )
خدا حتی از سر تقصیر فرشتگانی که گناه کردند نگذشت، بلکه ایشان را در ظلمت جهنم محبوس فرمود تا زمان داوری فرا رسد. (Tartaroō ) |
Que a graça e o conhecimento a respeito do nosso Senhor e Salvador Jesus Cristo, que vocês já têm, desenvolvam-se cada vez mais! Glória a ele agora e sempre! Amém! (aiōn )
بلکه در فیض و شناخت خداوند و نجات دهندهمان عیسی مسیح ترقی نمایید، که هر چه جلال و شکوه و عزت هست، تا ابد برازندهٔ اوست. آمین. (aiōn ) |
Essa Vida nos foi revelada; nós a vimos e damos o nosso testemunho a respeito dela. Estamos lhes escrevendo a respeito daquele que é a Vida Eterna, que estava com o Pai e que nos foi revelado. (aiōnios )
این کلمهٔ حیاتبخش از جانب خدا آمد و خود را بر ما آشکار فرمود؛ و ما شهادت میدهیم که او را دیدهایم، یعنی عیسی مسیح را. بله، او حیات جاودانی است. او نزد خدای پدر بود، اما بعد خود را بر ما آشکار ساخت. (aiōnios ) |
O mundo e seus desejos perversos estão chegando ao fim, mas aqueles que cumprem a vontade de Deus viverão para sempre. (aiōn )
دنیا نابود خواهد شد و چیزهای گناهآلود آن نیز از بین خواهند رفت، اما هر که طبق خواست خدا زندگی کند، همیشه برقرار خواهد ماند. (aiōn ) |
E o que ele nos prometeu foi a vida eterna! (aiōnios )
و زندگی جاوید که او وعده داده است، نصیب شما خواهد شد. (aiōnios ) |
Todos aqueles que odeiam seus irmãos cristãos são assassinos, e vocês sabem que nenhum assassino tem em si a vida eterna. (aiōnios )
هر که از برادر خود نفرت داشته باشد، در واقع قاتل است؛ و میدانید که هر کس قصد قتل کسی را داشته باشد، هرگز به زندگی ابدی دست نخواهد یافت. (aiōnios ) |
A prova é esta: Deus nos deu a vida eterna e temos essa vida por meio do seu Filho. (aiōnios )
اما خدا چه شهادتی داده است؟ شهادت خدا این است که او به ما حیات جاوید بخشیده و این حیات در پسر او عیسی مسیح است. (aiōnios ) |
Eu estou escrevendo para garantir aos que creem no nome do Filho de Deus que vocês terão a vida eterna. (aiōnios )
این نامه را نوشتم تا شما که به پسر خدا ایمان دارید، بدانید که از هم اکنون، از حیات جاوید برخوردارید. (aiōnios ) |
Também sabemos que o Filho de Deus veio e nos deu entendimento para que possamos reconhecer aquele que é verdadeiro. Nós vivemos unidos ao Deus verdadeiro e unidos também ao seu Filho Jesus Cristo. Ele é o Deus verdadeiro e a vida eterna. (aiōnios )
میدانیم که پسر خدا آمده و به ما بینش داده تا خدای حقیقی را بشناسیم. و حالا ما در خدا هستیم، زیرا در پسرش عیسی مسیح قرار گرفتهایم. اوست تنها خدای حقیقی و حیات جاودانی. (aiōnios ) |
Nós os amamos por causa da verdade que permanece em nós e estará conosco para sempre. (aiōn )
این محبت به خاطر آن راستی است که در وجود ما قرار دارد و تا ابد در ما خواهد ماند. (aiōn ) |
Mesmo aqueles anjos que não estavam satisfeitos com as posições que Deus lhes tinha dado e que abandonaram o lugar onde moravam, foram colocados por Deus nas correntes eternas das trevas, até o grande Dia do Julgamento. (aïdios )
همچنین به یاد آورید فرشتگانی را که در محدودۀ اختیارات خود نماندند، بلکه جایگاه خود را ترک کردند، و خدا آنها را در تاریکی مطلق محبوس فرمود تا روز عظیم داوری فرا برسد. (aïdios ) |
Exatamente da mesma maneira, Sodoma e Gomorra e as cidades próximas, que continuavam a praticar atos de imoralidade e de sexo pervertido se tornam exemplo daqueles que sofrem a punição pelo fogo eterno. (aiōnios )
در ضمن، شهرهای «سدوم» و «عموره» را نیز به یاد داشته باشید. اهالی آنجا و شهرهای مجاور، به انواع شهوات و انحرافات جنسی آلوده بودند. بنابراین، همهٔ آنها نابود شدند تا برای ما درس عبرتی باشند و بدانیم که آتش ابدی وجود دارد که در آنجا گناهکاران مجازات میشوند. (aiōnios ) |
Elas são como as ondas violentas no oceano, espumando em sua própria desgraça. São estrelas falsas, perdidas para sempre na mais completa escuridão. (aiōn )
تنها چیزی که از خود برجای میگذارند، ننگ و رسوایی است، درست مانند کف ناپاک دریا که از موجهای خروشان بر ساحل باقی میماند. درخشان همچون ستارگان، اما سرگردان هستند و به سوی ظلمت و تاریکی مطلق ابدی میشتابند. (aiōn ) |
e mantenham-se seguros no amor de Deus, aguardando a misericórdia do nosso Senhor Jesus Cristo, que traz a vida eterna. (aiōnios )
و منتظر رحمت خداوند عیسی مسیح باشید، که شما را به حیات جاویدان خواهد رساند. بدین ترتیب شما خود را در محبت خدا محفوظ نگاه خواهید داشت. (aiōnios ) |
ao único Deus, nosso Salvador, por meio de Jesus Cristo, o nosso Senhor, sejam dados glória, majestade, poder e autoridade desde todos os tempos, agora e para sempre! Amém! (aiōn )
تمامی جلال بر آن خدای یکتا و نجاتدهندۀ ما، به واسطۀ عیسی مسیح، خداوند ما، باد. تمامی جلال، شکوه، توانایی و اقتدار از ازل، حال، و تا ابد برازندۀ اوست! آمین. (aiōn ) |
e que nos tornou sacerdotes em seu Reino, para servirmos ao seu Deus e Pai. A Jesus sejam dadas a glória e a autoridade, para todo o sempre! Amém! (aiōn )
او ما را در پادشاهی خود، کاهنان منصوب کرده تا خدا یعنی پدر او را خدمت نماییم. او را تا ابد قدرت و جلال باد! آمین. (aiōn ) |
Revelation 1:17 (مکاشفه 1:17)
(parallel missing)
وقتی چشمم به او افتاد، مانند مرده جلوی پای او افتادم. اما او دست راست خود را بر من گذاشت و فرمود: «نترس! من ابتدا و انتها هستم! من زنده بودم و مُردم، و حال تا به ابد زندهام، و کلیدهای مرگ و عالم مردگان را در دست دارم. (aiōn , Hadēs ) |
sou aquele que vive. Estive morto, mas olhe! Agora, estou vivo para todo o sempre e tenho as chaves da morte e do mundo dos mortos. (aiōn , Hadēs )
Cada vez que os seres viventes glorificavam, honravam e agradeciam ao que está sentado no trono, que vive para todo o sempre, (aiōn )
هر بار که این موجودات زنده به آنکه بر تخت نشسته بود و تا ابد زنده است، جلال و حرمت و سپاس میفرستند، (aiōn ) |
os vinte e quatro anciãos se ajoelhavam diante daquele que está sentado no trono. Eles adoravam aquele que vive para todo o sempre e lançavam suas coroas diante do trono. Eles diziam: (aiōn )
آن بیست و چهار پیر نزد او سجده نموده، او را که تا ابد زنده است، پرستش میکنند، و تاجهای خود را پیش تخت او انداخته، (aiōn ) |
Então, eu ouvi cada uma das criaturas no céu, na terra, no mar e até mesmo debaixo da terra, cada criatura, em toda a parte, responder: “Para aquele que está sentado no trono e ao Cordeiro, sejam o louvor, a honra, a glória e o poder, para todo o sempre.” (aiōn )
آنگاه صدای تمام موجودات آسمان و زمین و زیر زمین و دریاها را شنیدم که میسرودند و میگفتند: «ستایش و حرمت، جلال و قوت تا ابد از آنِ برّه و آنکه بر تخت نشسته است باد.» (aiōn ) |
Eu olhei e havia um cavalo amarelo. O cavaleiro se chamava Morte, e o Hades o seguia. Eles receberam poder sobre um quarto da terra para matar as pessoas por meio de guerras, fome, doenças e animais selvagens. (Hadēs )
نگاه کردم و دیدم اسب رنگ پریدهای ظاهر شد که سوارش مرگ نام داشت. به دنبال او، اسب دیگری میآمد که نام سوارش دنیای مردگان بود. به آن دو، اختیار و قدرت داده شد تا یک چهارم زمین را بهوسیلۀ جنگ، قحطی، بیماری و جانوران وحشی نابود کنند. (Hadēs ) |
Eles disseram: “Amém! A Deus pertencem para todo o sempre o louvor, a glória, a sabedoria, a gratidão, a honra, o poder e a força. Amém!” (aiōn )
و گفتند: «آمین! حمد و جلال و حکمت، سپاس و حرمت، قدرت و قوت از آن خدای ما باد، تا به ابد. آمین!» (aiōn ) |
O quinto anjo tocou a sua trombeta. Eu vi uma estrela vinda do céu cair na terra. Ela recebeu a chave que abria o Abismo. (Abyssos )
هنگامی که فرشتهٔ پنجم شیپورش را به صدا درآورد، دیدم که «ستارهای» از آسمان بر زمین افتاد. به این ستاره، کلید چاهی را دادند که انتها نداشت. (Abyssos ) |
Ela abriu a porta de entrada do Abismo e, de lá, saiu fumaça como a de uma imensa fornalha. O sol e o céu ficaram na mais completa escuridão, por causa da fumaça que tinha saído do Abismo. (Abyssos )
وقتی با آن کلید، چاه را باز کرد، دودی مانند دود کورهای بزرگ برخاست، به طوری که آفتاب و هوا از دود چاه تیره و تار شد. (Abyssos ) |
O rei que os governava era o anjo do Abismo, chamado Abadom, em hebraico, e Apolião, em grego. (Abyssos )
پادشاه آنها، همان فرشتهٔ چاه بیانتهاست، که به زبان عبری او را «اَبَدون» و به یونانی «اپولیون» مینامند، و معنی آن، «نابود کننده» میباشد. (Abyssos ) |
Ele fez um juramento sagrado para aquele que vive para todo o sempre, que criou o céu, a terra, o mar e tudo que há neles. Ele disse: “Não vai demorar mais!” (aiōn )
و به کسی که تا به ابد زنده است و آسمان را با تمام موجودات آنها، و زمین را با تمام موجودات آنها، و دریا را با تمام موجودات آنها آفرید، قسم خورد که دیگر تأخیری پیش نخواهد آمد، (aiōn ) |
Quando elas acabarem de dar o seu testemunho, o monstro que virá do Abismo atacará as testemunhas, irá derrotá-las e as matará. (Abyssos )
وقتی آن دو نفر دورهٔ سه سال و نیمهٔ شهادت خود را به پایان برسانند، آن وحش که از چاه بیانتها بیرون میآید، به ایشان اعلان جنگ خواهد داد و ایشان را شکست داده، خواهد کشت. (Abyssos ) |
O sétimo anjo tocou a sua trombeta, e vozes bem altas gritaram no céu: “O reino do mundo se tornou de nosso Senhor e do seu Cristo, e ele reinará para todo o sempre.” (aiōn )
درست در همین هنگام که فرشتهٔ هفتم شیپور خود را به صدا درآورد، از آسمان صداهای بلندی به گوش رسید که میگفت: «سلطنت جهان از آنِ خداوند ما و مسیح او شد و او تا ابد سلطان است.» (aiōn ) |
E, então, eu vi outro anjo voando no meio do céu. Ele tinha as boas novas eternas para anunciar para aqueles que vivem na terra, para todas as nações, tribos, línguas e povos. (aiōnios )
آنگاه فرشتهٔ دیگری را دیدم که در وسط آسمان پرواز میکرد و پیغام شاد انجیل جاودانی را برای اهالی زمین میبرد تا به گوش هر قوم و قبیله، از هر زبان و نژاد برساند. (aiōnios ) |
A fumaça que vem do fogo que os atormenta sobe para todo o sempre. Aqueles que adoram o monstro e a sua imagem e que recebem o sinal do seu nome não têm alívio nem de dia e nem de noite.” (aiōn )
دود آتشی که ایشان را عذاب خواهد داد تا ابد بالا خواهد رفت، به طوری که شب و روز آسایش نخواهند داشت، زیرا آن وحش و مجسمهاش را پرستیدند و علامت نام او را بر بدن خود گذاشتند. (aiōn ) |
Um dos quatro seres viventes deu para os sete anjos sete taças de ouro cheias do julgamento de Deus, Aquele que vive para todo o sempre. (aiōn )
یکی از آن چهار موجود زنده، به هر یک از فرشتگان جامی زرّین داد که پر از غضب خدای زندهٔ ابدی بود. (aiōn ) |
O monstro que você viu, certa vez foi, mas agora não é mais e logo sairá do Abismo. E quando isso acontecer, ele será completamente destruído. Aqueles que vivem na terra, que não têm os seus nomes escritos no Livro da Vida, ficarão espantados, quando virem o monstro que uma vez foi, mas que agora não é mais e que ainda irá retornar. (Abyssos )
آن وحش که دیدی، زمانی بود، ولی حالا دیگر نیست. با وجود این، از چاه بیانتها به زودی بالا میآید و در فنای ابدی فرو خواهد رفت. مردم دنیا، غیر از کسانی که نامشان در دفتر حیات نوشته شده است، وقتی آن وحش پس از مرگ، دوباره ظاهر شود، مات و مبهوت خواهند ماند. (Abyssos ) |
E eles gritaram de novo: “Aleluia! A fumaça da destruição da grande cidade sobe aos céus para todo o sempre.” (aiōn )
ایشان بارها و بارها سراییده، میگفتند: «هَلِلویاه، خدا را شکر! دود از خاکستر این شهر تا ابد بالا خواهد رفت!» (aiōn ) |
O monstro foi capturado, juntamente com o falso profeta, que realizava milagres em sua presença. E era por meio desse profeta que ele enganava aqueles que tinham recebido o sinal do monstro e aqueles que adoravam a imagem do monstro. Tanto o monstro quanto o falso profeta foram jogados vivos no lago de fogo que queima com enxofre. (Limnē Pyr )
اما وحش با پیامبر دروغینش گرفتار شدند و هر دو زندهزنده به دریاچهٔ آتش که با گوگرد میسوزد انداخته شدند؛ بله، همان پیامبری که از جانب وحش معجزات خیره کننده انجام میداد تا تمام کسانی را که علامت وحش را داشتند و مجسمهاش را میپرستیدند، فریب دهد. (Limnē Pyr ) |
Eu vi um anjo descendo do céu, que tinha a chave do Abismo e uma grande corrente em sua mão. (Abyssos )
سپس، فرشتهای را دیدم که از آسمان پایین آمد. او کلید چاه بیانتها را همراه میآورد و زنجیری محکم نیز در دست داشت. (Abyssos ) |
Revelation 20:2 (مکاشفه 20:2)
(parallel missing)
او اژدها را گرفت و به زنجیر کشید و برای مدت هزار سال به چاه بیانتها افکند. سپس درِ چاه را بست و قفل کرد، تا در آن هزار سال نتواند هیچ قومی را فریب دهد. پس از گذشت این مدت، اژدها برای مدت کوتاهی باید آزاد گذاشته شود. اژدها، همان مار قدیم است که ابلیس و شیطان نیز نامیده میشود. (Abyssos ) |
O anjo o jogou no Abismo, trancou e selou a porta, para que ele não pudesse mais enganar as nações por mil anos. Depois disso, ele precisa ser libertado por algum tempo. (Abyssos )
O diabo, que os tinha enganado, foi jogado no lago de fogo e enxofre, em que o monstro e o falso profeta já tinham sido jogados também. E eles todos serão atormentados dia e noite, pelos séculos dos séculos. (aiōn , Limnē Pyr )
سپس ابلیس که ایشان را فریب داده بود، به دریاچهٔ آتش افکنده خواهد شد. دریاچهٔ آتش همان جایی است که با گوگرد میسوزد و آن وحش و پیامبر دروغین او شبانه روز، تا به ابد، در آنجا عذاب خواهند کشید. (aiōn , Limnē Pyr ) |
O mar entregou os mortos que estavam nele, assim como também a morte e o Hades entregaram os seus mortos. E todos eles foram julgados de acordo com o que tinham feito. (Hadēs )
بنابراین، دریا و زمین و قبرها، مردههایی را که در خود داشتند، تحویل دادند تا مطابق اعمالشان محاکمه شوند. (Hadēs ) |
Depois, a morte e o Hades foram jogados no lago de fogo. Esse lago de fogo é a segunda morte. (Hadēs , Limnē Pyr )
آنگاه مرگ و دنیای مردگان به دریاچهٔ آتش افکنده شد. این است مرگ دوم، یعنی همان دریاچهٔ آتش. (Hadēs , Limnē Pyr ) |
Todos que não tinham os seus nomes escritos no Livro da Vida foram jogados no lago de fogo. (Limnē Pyr )
هر که نامش در دفتر حیات نبود، به دریاچهٔ آتش افکنده شد. (Limnē Pyr ) |
Mas qualquer um que se mostre covarde, que não tenha fé em mim, que cometa atos repugnantes, que seja assassino, que seja imoral, que pratique feitiçaria, que adore ídolos, ou que minta, já tem o seu lugar designado. Ele será jogado no lago que queima com fogo e enxofre. Esta é a segunda morte.” (Limnē Pyr )
ولی ترسوها و بیایمانان و مفسدان و قاتلان و زناکاران و جادوگران و بتپرستان و همۀ دروغگویان – جای همه در دریاچهای است که با آتش و گوگرد میسوزد. این همان مرگ دوم است.» (Limnē Pyr ) |
Não mais haverá noite, e eles não precisarão mais da luz de um lampião ou da luz do sol, pois o Senhor Deus lhes dará toda a luz que precisarem. Eles irão reinar para todo o sempre. (aiōn )
در آنجا دیگر شب نخواهد بود. احتیاجی هم به چراغ و خورشید نخواهد بود، چون خداوند بزرگ نور ایشان خواهد بود و ایشان تا ابد سلطنت خواهند کرد. (aiōn ) |
Jesus respondeu: “Por que você me pergunta a respeito do que é bom? Há apenas um que é bom. Mas, se você quiser conseguir a vida eterna, então, cumpra os mandamentos.” ()
Depois que eles ouviram a explicação de Pedro, não discutiram mais com ele e louvaram a Deus, dizendo: “Deus agora deu a oportunidade para que não-judeus também se arrependam e ganhem a vida eterna.” ()
E que a graça de Deus esteja com todos aqueles que amam o nosso Senhor Jesus com um amor eterno! ()
Essa herança é eterna e nunca será destruída ou se acabará e está reservada no céu para vocês. ()
Pessoas como essas são fontes sem água e como névoa que o vento sopra para longe. Elas estão destinadas a viver nas mais densas trevas para sempre. ()