< تیتوس 1 >
این نامه از طرف پولس، غلام خدا و رسول عیسی مسیح است. من فرستاده شدهام تا ایمان برگزیدگان خدا را تقویت کنم و به ایشان تعلیم دهم تا حقیقتی را بشناسند که به آنها نشان میدهد چگونه زندگی خداپسندانهای داشته باشند. | 1 |
Paul, a servant of God, and an apostle of Jesus Christ, according to the faith of God's chosen ones, and the knowledge of the truth which is according to godliness,
این حقیقت به ایشان اطمینان میبخشد که از حیات جاویدان برخوردارند، حیاتی که خدایی که دروغ نمیگوید، از ازل وعدهاش را داده بود، (aiōnios ) | 2 |
in hope of everlasting life, which God, who cannot lie, promised before time began; (aiōnios )
و اکنون، درست در زمان مقرّر، آن را از طریق موعظهای که به دستور نجاتدهندۀ ما خدا به من سپرده شده، آشکار ساخته است. | 3 |
but in his own time revealed his word in the message with which I was entrusted according to the commandment of God our Savior;
این نامه را به تیتوس، فرزند راستینم در ایمان مشترکمان، مینویسم: از پدرمان خدا و نجات دهندهمان، مسیحْ عیسی، برای تو خواستار فیض و آرامش هستم. | 4 |
to Titus, my true child according to a common faith: Grace and peace from God the Father and Christ Jesus our Savior.
تو را به این سبب در جزیرهٔ کریت گذاشتم تا به هر آنچه که ناتمام مانده، نظم و ترتیب ببخشی، و در هر شهر، مطابق رهنمودهایی که به تو دادم، مشایخی تعیین کنی. | 5 |
I left you in Crete for this reason, that you would set in order the things that were lacking, and appoint elders in every city, as I directed you;
زندگی شیخ باید بدون عیب باشد، او باید شوهری وفادار برای یگانه همسر خود باشد، و فرزندانش نیز با ایمان باشند و کسی نتواند ایشان را به چشم ولگرد و یاغی نگاه کند. | 6 |
if anyone is blameless, the husband of one wife, having children who believe, who are not accused of loose or unruly behavior.
چرا که شیخ مسئول ادارۀ کار خدا است و از این رو باید زندگی بدون عیب داشته باشد؛ همچنین نباید بیادب و تندخو، مشروبخوار و اهل نزاع باشد. در زمینۀ امور مالی نیز باید از نادرستی و تقلّب دوری کند، | 7 |
For the overseer must be blameless, as God's steward; not self-pleasing, not easily angered, not given to wine, not violent, not greedy for dishonest gain;
و نیز باید مهماننواز و دوستدار اعمال خیر باشد. او باید شخصی روشنبین، منصف، پاک و خویشتندار باشد. | 8 |
but given to hospitality, as a lover of good, self-controlled, upright, holy, and disciplined;
باید به حقایقی که آموخته است، ایمان و اعتقادی راسخ داشته باشد، تا بتواند آنها را به دیگران تعلیم دهد و به کسانی که با آنها مخالفت میکنند، نشان دهد که در اشتباهند. | 9 |
holding to the faithful word which is according to the teaching, that he may be able to exhort in the sound doctrine, and to convict those who contradict him.
زیرا اشخاص سرکش و نافرمان بسیارند، خصوصاً در میان آن دسته از مسیحیان یهودینژاد که معتقدند مسیحیان نیز باید احکام دین یهود را اجرا کنند. اما سخنان ایشان پوچ و گمراه کننده است. | 10 |
For there are many rebellious people, empty talkers and deceivers, especially those of the circumcision,
پس باید دهان ایشان را بست، زیرا خانوادههای بسیاری، در اثر سخنان آنان از راه راست منحرف شدهاند. این معلمین گمراه که چنین تعالیمی میدهند، فقط به فکر کسب منافع مادی میباشند. | 11 |
whose mouths must be silenced; who are upsetting whole families, teaching things which they should not, for the sake of dishonest gain.
حتی یکی از خود ایشان که ادعای پیغمبری هم میکند، دربارهٔ آنان گفته است: «اهالی کریت، همه دروغگویند؛ مانند حیوانات تنبلی هستند که فقط برای شکم زندگی میکنند.» | 12 |
One of them, a prophet of their own, said, "Cretans are always liars, evil beasts, and idle gluttons."
گفتهٔ او درست است. بنابراین، لازم است به مسیحیان کریت خیلی جدی حکم کنی تا در ایمان و اعتقاد خود قوی باشند؛ | 13 |
This testimony is true. For this cause, reprove them sharply, that they may be sound in the faith,
و اجازه نده به افسانههای یهود و سخنان مردمانی که از راستی منحرف شدهاند، گوش فرا دهند. | 14 |
not paying attention to Jewish myths and commandments of people who reject the truth.
کسی که دلش پاک است، همه چیز برایش پاک است؛ اما کسی که دلی سیاه دارد و بیایمان است، هیچ چیز برایش پاک نیست، زیرا هم فکرش فاسد و آلوده است و هم وجدانش. | 15 |
To the pure, all things are pure; but to those who are defiled and unbelieving, nothing is pure; but both their mind and their conscience are defiled.
اینگونه انسانها ادعا میکنند که خدا را میشناسند، اما با کردارشان او را انکار میکنند. آنها نفرتانگیز و یاغیاند و به درد هیچ کار خوبی نمیخورند. | 16 |
They profess that they know God, but by their works they deny him, being abominable, disobedient, and unfit for any good work.