غزل غزلها 7
| ای شاهزادهٔ من، پاهای تو در صندل، چه زیباست. انحنای رانهایت همچون جواهراتی است که به دست هنرمندان ماهر تراش داده شده باشند. | 1 |
You who are the daughter of a prince/king, you have lovely feet in your sandals. Your curved hips/thighs are like [SIM] jewels that have been made by a (skilled craftsman/man who shapes jewels very well).
| ناف تو مانند جامی است که پر از شراب گوارا باشد. کمر تو همچون خرمن گندمی است که سوسنها احاطه‌اش کرده باشند. | 2 |
Your navel is [like] [MET] a round bowl that is always full of wine mixed [with spices]. Your waist is [like] [SIM] a mound/bundle of wheat with lilies [growing] around it.
| سینه‌هایت مثل بچه غزالهای دوقلو هستند. | 3 |
Your breasts are as [as beautiful] as [SIM] two (fawns/young gazelles).
| گردنت مثل برجی از عاج است و چشمانت مانند آب زلال برکه‌های حشبون نزد دروازهٔ بیت ربیم. بینی تو به زیبایی برج لبنان است که بر سر راه دمشق می‌باشد. | 4 |
Your neck is like [SIM] a tower [made of] ivory. Your eyes [sparkle/shine like] [MET] the pools in Heshbon [city], near the Bath-Rabbim gate. Your nose is [is as lovely] as [SIM] the tower of Lebanon which faces toward Damascus.
| سرت مانند کوه کَرمَل افراشته است و گیسوانت به لطافت اطلس‌اند، و حلقه‌های موهایت پادشاهان را اسیر خود می‌سازند. | 5 |
Your head is [majestic] like [SIM] Carmel Mountain. Your long hair is shiny [SIM] and black; [it is as though] I, your king, am captured by your tresses.
| تو چه زیبایی، ای محبوبهٔ من؛ تو چه شیرین و چه دلپسندی! | 6 |
You whom I love, who have many charming features that attract me, are very beautiful and pleasant/pleasing.
| مانند درخت نخل، بلند قامتی و سینه‌هایت همچون خوشه‌های خرماست. | 7 |
You are stately like [SIM] a palm tree, and your breasts are like [SIM] clusters/bunches of dates/fruit.
| به خود گفتم: «از این درخت نخل بالا خواهم رفت و شاخه‌هایش را خواهم گرفت.» سینه‌هایت مانند خوشه‌های انگور است و نفس تو بوی دل‌انگیز سیب می‌دهد؛ | 8 |
I said [to myself], “I will climb that palm tree and take hold of those clusters of dates.” To me, your breasts are like clusters of grapes [that I can feel] and your breath is like the sweet fragrance of apples
| بوسه‌هایت چون گواراترین شرابها است. محبوبه باشد که این شراب به محبوبم برسد و بر لبان و دهانش به ملایمت جاری شود. | 9 |
and your kisses are like very good wine. My kisses [MTY] go to the one who loves me and flow [like wine] over his lips and his teeth.
| من از آن محبوبم هستم و محبوبم مشتاق من است. | 10 |
I belong to the man who loves me, and he desires me.
| ای محبوب من، بیا تا به دشتها برویم؛ شب را در دهکده‌ای به سر بریم، | 11 |
You who love me, let’s go to the countryside, and sleep among the henna bushes (OR, in one of the villages).
| و صبح زود برخاسته، به میان تاکستانها برویم تا ببینیم که آیا درختان انگور گل کرده و گلهایشان شکفته‌اند؟ ببینیم درختان انار شکوفه کرده‌اند؟ در آنجا من عشق خود را به تو تقدیم خواهم کرد. | 12 |
And let’s go early to the vineyards to see if the grapevines have budded and if there are blossoms on them that have opened, and to see if the pomegranate [trees] are blooming, and there I will make love to you.
| مهر گیاهها رایحهٔ خود را پخش می‌کنند و نزدیک درهای ما همه نوع میوهٔ خوش طمع وجود دارد. من همه نوع لذت نو و کهنه برای تو، ای محبوب من، ذخیره کرده‌ام. | 13 |
The mandrakes/love-apples are producing a fragrant odor, and we are surrounded by delightful [pleasures] [MET, EUP], new ones and old ones, pleasures that I have been saving to give to you, who love me.
