< غزل غزلها 1 >
مرا با لبانت ببوس، زیرا عشق تو دلپذیرتر از شراب است. | 2 |
願君以熱吻與我接吻! 因為你的愛撫甜於美酒。
تو خوشبو هستی و نامت رایحهٔ عطرهای دلانگیز را به خاطر میآورد؛ عجیب نیست که دختران شیفتهٔ تو میشوند. | 3 |
你的香氣芳怡人,你的令名香液四射,為此少女都愛慕你。
مرا با خود بِبَر، بیا تا از اینجا دور شویم. پادشاه مرا به حجلۀ خود ببرد. دوستان تو مایۀ شادی و سرور ما هستی؛ عشق تو را بیش از شراب میستاییم. محبوبه شایسته است که تو را تحسین کنند. | 4 |
願你拉著我隨你奔跑! 君王,願你引我進你的內室;我們都要因你歡樂踴躍,讚歎你那詌於酒的愛撫;怪不得眾少女都愛慕你!
ای دختران اورشلیم، من سیاه اما زیبا هستم، همچون چادرهای قیدار و خیمههای سلیمان. | 5 |
耶路撒冷女郎! 我雖黑,郤秀麗,有如刻達爾的帳棚,又似撒耳瑪的營幕。
به من که سیاه هستم اینچنین خیره مشوید، زیرا آفتاب مرا سوزانیده است. برادرانم بر من خشمگین شده مرا فرستادند تا در زیر آفتاب سوزان از تاکستانها نگاهبانی کنم، و من نتوانستم از تاکستان خود مراقبت نمایم. | 6 |
你們不要怪我黑,是太陽曬黑了我。我母親的兒子向我發怒,派我去看守葡萄園,我郤沒有去看守。
ای محبوب من، به من بگو امروز گلهات را کجا میچرانی؟ هنگام ظهر گوسفندانت را کجا میخوابانی؟ چرا برای یافت تو، در میان گلههای دوستانت سرگردان شوم؟ | 7 |
我心愛的! 請告訴我:你在那兒放羊﹖中午又在那兒臥羊﹖別令我在你伴侶的羊群間,獨自徘徊!◆耶京女郎:
ای زیباترین زن دنیا، اگر نمیدانی، رد گلهها را بگیر و به سوی خیمههای چوپانان بیا و در آنجا بزغالههایت را بچران. | 8 |
女中的佳麗! 妳若不知道,出去跟蹤羊群的足跡,靠近牧人的帳棚,牧放妳的小羊。◆新郎:
ای محبوبهٔ من، تو همچون مادیان ارابهٔ فرعون، زیبا هستی. | 9 |
我的愛卿! 我看妳好似牝馬,套在法郎的御車上。
گونههایت با گوشوارههایت چه زیباست، گردنت با جواهراتش چه دلرباست. | 10 |
妳的雙頰配以耳環,妳的頸項繞以珠鏈,何其美麗!
ما برایت گوشوارههای طلا با آویزههای نقره خواهیم ساخت. | 11 |
我們要為妳製造金鏈,嵌上銀珠。◆新娘:
آنگاه که پادشاه بر سفرۀ خویش نشسته بود، اتاق از رایحۀ عطر من پر شد. | 12 |
君王正在坐席的時候,我的香膏已放出清香。
محبوب من که در سینههایم آرمیده، رایحهای چون مُر خوشبو دارد. | 13 |
我的的愛人有如沒藥囊,常繫在我的胸前;
محبوب من مانند شکوفههای حنا است که در باغهای عِین جِدی میرویند. | 14 |
我的愛人有如鳳仙花,生在恩革狄葡萄園中。◆新郎:
تو چه زیبایی، ای محبوبهٔ من! چشمانت به زیبایی و لطافت کبوتران است. | 15 |
我的愛卿,妳多麼美麗! 妳的雙眼有如鴿眼。◆新娘:
ای محبوب من، تو چه جذاب و دوست داشتنی هستی! سبزهزارها بستر ما هستند | 16 |
我的愛人,你多麼英俊,多麼可愛! 我們的未床榻,是青綠的草地。◆新郎:
و درختان سرو و صنوبر بر ما سایه میافکنند. | 17 |
香松作我們的屋樑,扁柏作我們的屋椽。