< رومیان 8 >
بنابراین، برای کسانی که به مسیح عیسی تعلق دارند، هیچ محکومیتی نیست. | 1 |
There is, therefore, now no condemnation for those who are in union with Christ Jesus;
و چون شما به مسیح عیسی تعلق دارید، قدرت حیاتبخش روحالقدس شما را از سلطهٔ گناه و مرگ آزاد کرده است. | 2 |
for through your union with Christ Jesus, the Law of the life-giving Spirit has set you free from the Law of sin and death.
شریعت موسی به سبب ناتوانی طبیعت گناهآلود ما، قادر نبود ما را نجات بخشد. به همین دلیل، خدا کاری را انجام داد که شریعت قادر به انجامش نبود. او پسر خود را در بدنی شبیه به بدنی که ما گناهکاران داریم، فرستاد. و در آن بدن، پایان سلطۀ گناه بر ما را اعلان داشت، از این طریق که پسر خود را بهعنوان قربانیای برای گناهان ما فرستاد. | 3 |
What Law could not do, in so far as our earthly nature weakened its action, God did, by sending his own Son, with a nature resembling our sinful nature, to atone for sin. He condemned sin in that earthly nature,
پس حال، قادریم احکام و دستورهای خدا را اطاعت کنیم، زیرا ما دیگر از طبیعت گناهآلود خود پیروی نمیکنیم بلکه از روح خدا. | 4 |
so that the requirements of the Law might be satisfied in us who live now in obedience, not to our earthly nature, but to the Spirit.
آنانی که اسیر طبیعت گناهآلود خود هستند، به چیزی جز امور گناهآلود نمیاندیشند، اما آنانی که تابع روح خدا هستند، به اموری فکر میکنند که روحالقدس را خشنود میسازد. | 5 |
They who follow their earthly nature are earthly-minded, while they who follow the Spirit are spiritually minded.
اگر اجازه دهیم طبیعت گناهآلودمان بر فکر و ذهن ما مسلط باشد، نتیجهای جز مرگ حاصل نمیگردد. اما چنانچه اجازه دهیم روحالقدس بر افکارمان مسلط باشد، نتیجهاش حیات و آرامش خواهد بود. | 6 |
To be earthly-minded means death, to be spiritually minded means life and peace;
طرز فکر و ذهنی که تحت سلطۀ طبیعت گناهآلود ما قرار دارد، با خدا دشمنی دارد، و مطیع شریعت خدا نیست، و نمیتواند هم باشد. | 7 |
because to be earthly-minded is to be an enemy to God, for such a mind does not submit to the Law of God, nor indeed can it do so.
از این رو، کسانی که هنوز اسیر طبیعت کهنهٔ گناهآلودشان هستند، نمیتوانند خدا را خشنود سازند. | 8 |
They who are earthly cannot please God.
البته شما زیر حاکمیت طبیعت گناهآلودتان نیستید، بلکه زیر حاکمیت روحالقدس هستید، اگر روح خدا در وجود شما ساکن باشد. به یاد داشته باشید که اگر روح مسیح در وجود کسی ساکن نباشد، او اصلاً مسیحی نیست. | 9 |
You, however, are not earthly but spiritual, since the Spirit of God lives within you. Unless a person has the Spirit of Christ, they do not belong to Christ;
اما اگر مسیح در وجود شما باشد، هرچند بدن شما بهسبب گناه مرده است، اما روح خدا به این دلیل که عادل شمرده شدهاید، به شما حیات میبخشد. | 10 |
but, if Christ is within you, then, though the body is dead as a consequence of sin, the spirit is life as a consequence of righteousness.
و اگر روح خدایی که عیسی مسیح را پس از مرگ زنده کرد، در وجود شما باشد، همان خدا بدنهای فانی شما را نیز پس از مرگ بهوسیلۀ همین روح که در وجود شماست، زنده خواهد کرد. | 11 |
And, if the Spirit of him who raised Jesus from the dead lives within you, he who raised Christ Jesus from the dead will give life even to your mortal bodies, through his Spirit living within you.
پس، ای برادران عزیز، شما دیگر به هیچ وجه مجبور نیستید از امیال طبیعت گناهآلود سابق خود پیروی کنید، | 12 |
So then, friends, we owe nothing to our earthly nature, that we should live in obedience to it.
زیرا در این صورت گمراه و هلاک خواهید شد. اما اگر با قدرت روح خدا، این طبیعت کهنه را با اعمال ناپاکش نابود سازید، زنده خواهید ماند. | 13 |
If you live in obedience to your earthly nature, you will inevitably die; but if, by the power of the Spirit, you put an end to the evil habits of the body, you will live.
زیرا تمام کسانی که از روح خدا پیروی میکنند، فرزندان خدا هستند. | 14 |
All who are guided by the Spirit of God are children of God.
پس همچون بردهها، رفتارمان آمیخته با ترس و لرز نباشد، بلکه مانند فرزندان خدا رفتار نماییم، فرزندانی که به عضویت خانوادهٔ خدا پذیرفته شدهاند و خدا را پدر خود میخوانند. | 15 |
For you did not receive the spirit of a slave, to fill you once more with fear, but the spirit of a child by adoption, which leads us to cry “Abba, our Father.”
زیرا روح خدا در عمق وجود ما، به ما میگوید که ما فرزندان خدا هستیم. | 16 |
The Spirit himself unites with our spirits in bearing witness to our being God’s children,
و اگر فرزندان خدا هستیم، وارثان او نیز خواهیم بود. به عبارت دیگر، خدا تمام آن جلال و شکوهی را که به پسر خود عیسی مسیح خواهد داد، به ما نیز عطا خواهد فرمود. اما اگر میخواهیم در آینده در جلال او شریک شویم، باید اکنون در دردها و رنجهای او نیز شریک گردیم. | 17 |
and if children, then heirs – heirs of God, and joint heirs with Christ, since we share Christ’s sufferings in order that we may also share his glory.
با وجود این، سختیهایی که در زمان حاضر متحمل میشویم، در مقابل جلال و شکوهی که در آینده خدا نصیبمان خواهد ساخت، هیچ است. | 18 |
I do not count the sufferings of our present life worthy of mention when compared with the glory that is to be revealed and bestowed on us.
تمام آفرینش نیز بیصبرانه منتظر آن روزی است که فرزندان خدا ظاهر شوند. | 19 |
All nature awaits with eager expectation the appearing of the sons of God.
زیرا آفرینش تسلیم و تابع بطالت شد، نه به انتخاب خودش، بلکه در اثر ارادۀ او که آن را تسلیم کرد، به این امید | 20 |
For nature was made subject to imperfection – not by its own choice, but owing to him who made it so –
که خود آفرینش نیز از اسارت و بندگیِ تباهی رهایی یابد و به آزادی و جلال فرزندان خدا وارد گردد. | 21 |
yet not without the hope that some day nature, also, will be set free from enslavement to decay, and will attain to the freedom which will mark the glory of the children of God.
چون میدانیم که کلِ آفرینش، تا همین الان از دردی همچون درد زایمان، ناله میکند. | 22 |
We know, indeed, that all nature alike has been groaning in the pains of labour to this very hour.
حتی ما ایمانداران، با اینکه روح خدا را به عنوان نوبری از شکوه و جلال آینده در خود داریم، با آه و ناله در انتظاریم تا از درد و رنج آزاد شویم. بله، ما نیز با اشتیاق بسیار، منتظر روزی هستیم که خدا امتیازات کامل ما را به عنوان فرزندانش، به ما عطا کند. یکی از این امتیازات، طبق وعدهٔ او، بدن تازهای است که نه دچار بیماری میشود و نه مرگ بر آن قدرت دارد. | 23 |
And not nature only; but we ourselves also, though we have already a first gift of the Spirit – we ourselves are inwardly groaning, while we eagerly await our full adoption as sons – the redemption of our bodies.
ما با این امید، نجات یافتهایم؛ و امید یعنی انتظار دریافت چیزی که هنوز نداریم؛ زیرا اگر کسی چیزی را در اختیار داشته باشد، نیازی نیست که به امید آن باشد. | 24 |
By our hope we were saved. But the thing hoped for is no longer an object of hope when it is before our eyes; for who hopes for what is before his eyes?
پس وقتی برای چیزی که هنوز رخ نداده، به خدا امیدواریم، باید با صبر و حوصله منتظر آن بمانیم. | 25 |
But when we hope for what is not before our eyes, then we wait for it with patience.
به همین شکل، روح خدا ما را در ناتوانیمان یاری میدهد. برای مثال، ما نمیدانیم خدا میخواهد برای چه چیزی دعا کنیم. اما روحالقدس با نالههایی که با کلمات قابل بیان نیست، برای ما دعا میکند. | 26 |
So, also, the Spirit supports us in our weakness. We do not even know how to pray as we should; but the Spirit himself pleads for us in sighs that can find no utterance.
و خدا که از دل ما باخبر است، میداند که روحالقدس چه میگوید، زیرا آنچه که او به جای ما دعا میکند، طبق خواست خداست. | 27 |
Yet he who searches all our hearts knows what the Spirit’s meaning is, because the pleadings of the Spirit for Christ’s people are in accordance with his will.
و ما میدانیم که خدا هر چیز را برای خیریت کسانی که او را دوست دارند و فرا خوانده شدهاند تا خواست او را انجام دهند، به کار میبرد. | 28 |
But we do know that God causes all things to work together for the good of those who love him – those who have received the call in accordance with his purpose.
زیرا خدا کسانی را که از پیش شناخت، از پیش نیز برگزید تا به شکل پسر او درآیند، تا مسیح فرزند ارشد از میان برادران بسیار باشد. | 29 |
For those whom God chose from the first he also destined from the first to be transformed into likeness to his Son, so that his Son might be the eldest among many brothers and sisters.
پس هنگامی که ما را برگزید، ما را به نزد خود فرا خواند؛ و چون به حضور او آمدیم، ما را «بیگناه» به حساب آورد و وعده داد که ما را در شکوه و جلال خود شریک سازد! | 30 |
And those whom God destined for this he also called; and those whom he called he also pronounced righteous; and those whom he pronounced righteous he also brought to glory.
پس در مقابل تمام این چیزهای عالی، چه بگوییم؟ اگر خدا با ماست، کیست که بتواند بر ضد ما باشد؟ | 31 |
What are we to say, then, in the light of all this? If God is on our side, who can there be against us?
در جایی که خدا حتی پسر خود را از ما دریغ نکرد بلکه او را فرستاد تا در راه همهٔ ما قربانی شود، آیا همه چیز را به ما نخواهد بخشید؟ | 32 |
God did not withhold his own Son, but gave him up on behalf of us all; will he not, then, with him, freely give us all things?
چه کسی بر آنان که خدا برگزیده، اتهام وارد خواهد ساخت؟ این خداست که عادل میشمارد. | 33 |
Who will bring a charge against any of God’s people? He who pronounces them righteous is God!
پس کیست که محکومشان سازد؟ هیچکس! زیرا مسیحْ عیسی برای ما مُرد و برخیزانیده شد و بر دست راست خدا قرار گرفت، و الان نیز برای ما شفاعت میکند. | 34 |
Who is there to condemn them? He who died for us is Christ Jesus! – or, rather, it was he who was raised from the dead, and who is now at God’s right hand and is even pleading on our behalf!
چه کسی میتواند ما را از محبت مسیح جدا سازد؟ آیا زحمات یا سختیها، یا آزار و اذیتها، یا قحطی، یا عریانی، یا خطرات، یا شمشیر؟ | 35 |
Who is there to separate us from the love of the Christ? Will trouble, or difficulty, or persecution, or hunger, or nakedness, or danger, or the sword?
چنانکه در کتب مقدّس نوشته شده: «به خاطر تو، در تمام طول روز، با مرگ مواجهایم؛ همچون گوسفندانی آمادۀ ذبح هستیم!» | 36 |
Scripture says – “For your sake we are being killed all the day long, We are regarded as sheep to be slaughtered.”
اما با وجود تمام اینها، پیروزی کامل و قطعی همواره از آن ماست! چگونه؟ به یاری عیسی مسیح که آنقدر ما را محبت کرد که جانش را در راه ما فدا ساخت! | 37 |
Yet amid all these things we more than conquer through him who loved us!
زیرا یقین دارم که نه مرگ، نه زندگی، نه فرشتگان و نه ارواح پلید، نه زمان حال و نه آینده، نه هیچ قدرتی، | 38 |
For I am persuaded that neither death, nor life, nor angels, nor archangels, nor the present, nor the future, nor any powers,
و نه آنچه در بالای جهان و نه آنچه پایینتر از جهان است، و نه هیچ چیز دیگر در تمامی خلقت، نمیتواند ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیحْ عیسی است، جدا سازد. | 39 |
nor height, nor depth, nor any other created thing, will be able to separate us from the love of God revealed in Christ Jesus, our Lord!