کسی را که ایمانش ضعیف است، در جمع خود بپذیرید، و با او دربارۀ اموری که نظری قطعی در خصوصشان نیست، جرّ و بحث نکنید. | 1 |
برای مثال، ایمان یک شخص به او اجازه میدهد هر چیزی را بخورد، اما شخصی دیگر که وجدانش حساس است، فقط سبزیجات میخورد. | 2 |
پس آنانی که خوردن چنین گوشتی را بلامانع میدانند، آنانی را که نمیخورند تحقیر نکنند؛ و آنانی که نمیخورند، از کسانی که میخورند ایراد نگیرند، زیرا خدا ایشان را نیز به فرزندی پذیرفته است. | 3 |
آنان بندگان خدا هستند، نه بندگان شما؛ آنان فقط به خدا پاسخگو هستند، نه به شما. بنابراین، بگذارید خدا درستی یا نادرستی عقیدهشان را به ایشان نشان دهد؛ و البته خدا قادر است کمکشان کند که راه صحیح را در پیش گیرند. | 4 |
بعضی نیز تصور میکنند که مسیحیان باید روزهای مقدّس یهودیان را به عنوان روزهای مخصوص عبادت خدا نگه دارند اما بعضی دیگر چنین کاری را بیهوده میدانند و معتقدند که همهٔ روزها به طور یکسان از آن خدا هستند. در مورد این گونه مسائل، هر کس باید برای خودش تصمیم بگیرد. | 5 |
آنانی که در روزهایی خاص خداوند را عبادت میکنند، به منظور تکریم او چنین میکنند. آنان نیز که هر نوع غذایی را میخورند، به منظور تکریم خداوند چنین میکنند، زیرا پیش از خوردن، خدا را سپاس میگویند. و آنان نیز که از خوردن بعضی خوراکها پرهیز میکنند، میخواهند خداوند را خشنود سازند و خدا را سپاس میگویند. | 6 |
به هر حال نباید فراموش کنیم که ما صاحب اختیار خود نیستیم و نمیتوانیم هر طور که میخواهیم زندگی کنیم و یا هر طور که میخواهیم، بمیریم. | 7 |
چه در زندگی و چه در مرگ، ما از خداوند پیروی میکنیم و متعلق به او هستیم. | 8 |
مسیح نیز به همین منظور مرد و زنده شد تا بتواند هم در طول زندگی و هم در زمان مرگمان، خداوند و صاحب اختیار ما باشد. | 9 |
بنابراین، چرا برادر یا خواهر خود را مورد قضاوت قرار میدهی؟ یا چرا با نظر تحقیر به او نگاه میکنی؟ به یاد داشته باشید که هر یک از ما باید به تنهایی در مقابل تخت داوری خدا بایستیم. | 10 |
زیرا نوشته شده است: «خداوند میگوید: به حیات خود قسم که هر زانویی در برابر من خم خواهد شد و هر زبانی مرا ستایش خواهد کرد.» | 11 |
بله، هر یک از ما باید به خدا حساب پس بدهیم. | 12 |
پس، از محکوم ساختن یکدیگر دست بکشیم و در عوض، بکوشید رفتارتان به گونهای باشد که باعث لغزش و افتادن ایمانداران دیگر نگردید. | 13 |
من خود، به سبب اختیاری که عیسای خداوند به من داده است، یقین دارم که خوردن هیچ خوراکی به خودی خود نادرست نیست. اما اگر کسی معتقد باشد که این کار اشتباه است، در این صورت، برای چنین شخصی نادرست است. | 14 |
همچنین اگر میبینید که آنچه میخورید موجب آزردگی وجدان برادرتان میشود، باید از این کار دست بکشید، در غیر این صورت بر اساس محبت رفتار نمیکنید. اجازه ندهید خوردن شما باعث از بین رفتن ایمان کسی شود که مسیح در راه او جانش را فدا کرد. | 15 |
پس کاری نکنید که برای آن از شما ایراد بگیرند، حتی اگر آن کار به نظر خودتان درست باشد. | 16 |
چون ملکوت خدا که هدف زندگی ما مسیحیان است، خوردن و نوشیدن نیست بلکه بهرهمند شدن از نیکی و آرامش و شادی است که روحالقدس عطا میفرماید. | 17 |
اگر مسیح را اینچنین خدمت کنید، باعث خشنودی خدا خواهید شد، و مورد تأیید دیگران نیز خواهید بود. | 18 |
پس هدف شما این باشد که با سایر ایمانداران در صلح و صفا به سر ببرید تا باعث تقویت ایمانشان گردید. | 19 |
برای یک تکه گوشت، کار خدا را خراب نکنید. باز تکرار میکنم، اشکالی در گوشت وجود ندارد، اما اگر خوردن آن باعث لغزش و سستی ایمان کسی شود، طبیعتاً این عمل گناه به حساب میآید. | 20 |
کار درست این است که از خوردن گوشت یا نوشیدن شراب و یا هر کار دیگری که باعث آزردگی و لغزش دیگران میشود، پرهیز کنید. | 21 |
بنابراین، هر باوری که در خصوص این امور دارید، آن را بین خودتان و خدا نگاه دارید. خوشا به حال کسی که به خاطر انجام آنچه که درست میپندارد، خود را محکوم و سرزنش نکند. | 22 |
اما کسی که وجدانش از آنچه میکند ناراحت است، به هیچ وجه نباید به آن کار دست بزند، چون در این صورت مرتکب گناه شده است، زیرا وجدانش آن کار را گناه میداند. پس اگر قصد انجام کاری را دارید که آن را گناه میپندارید، آن را انجام ندهید، زیرا کاری که با وجدان ناراحت انجام شود، گناه است. | 23 |