< مکاشفه 2 >
«این پیام را برای فرشتۀ کلیسای اَفِسُس بنویس: آنکه هفت ستاره را در دست راست خود دارد و در میان هفت شمعدان طلا قدم میزند، این پیام را برای تو دارد: | 1 |
Dem Engel der Gemeinde in Ephesus schreibe: Das sagt, der die sieben Sterne in seiner Rechten hält, der inmitten der sieben goldenen Leuchter wandelt:
از اعمال نیک و زحمات و صبر تو آگاهم. میدانم که از هیچ گناهی در میان اعضای خود چشمپوشی نمیکنی و ادعای کسانی را که میگویند فرستادهٔ خدایند، به دقت سنجیدهای و پی بردهای که دروغ میگویند. | 2 |
Ich weiß deine Werke und deine Arbeit und deine Geduld, und daß du die Bösen nicht ertragen kannst, und daß du die geprüft hast, die sich Apostel nennen und es nicht sind, und hast sie als Lügner erfunden;
تو به خاطر من رنج و زحمت کشیدهای و مقاومت کردهای. | 3 |
und du hast Ausdauer, und um meines Namens willen hast du getragen und bist nicht müde geworden.
با این حال، ایرادی در تو میبینم: تو محبت نخستین خود را ترک کردهای. | 4 |
Aber ich habe wider dich, daß du deine erste Liebe verlassen hast.
پس به یاد آور از کجا سقوط کردهای. برگرد پیش من و کارهایی را به جا آور که در ابتدا به جا میآوردی. اگر توبه نکنی، خواهم آمد و شمعدان تو را از میان کلیساها برخواهم داشت. | 5 |
Bedenke nun, wovon du abgefallen bist, und tue Buße und tue die ersten Werke! Sonst komme ich über dich und werde deinen Leuchter von seiner Stelle stoßen, wenn du nicht Buße tust!
اما نکتهٔ خوبی در تو هست: تو نیز مانند من از رفتار نیکولاییان متنفر هستی. | 6 |
Aber das hast du, daß du die Werke der Nikolaiten hassest, welche auch ich hasse.
هر که این را میشنود، خوب توجه کند که روح خدا به کلیساها چه میگوید: هر که پیروز شود، به او اجازه خواهم داد از میوهٔ درخت حیات که در باغ خداست بخورد. | 7 |
Wer ein Ohr hat, der höre, was der Geist den Gemeinden sagt: Wer überwindet, dem will ich zu essen geben von dem Baum des Lebens, welcher im Paradiese Gottes ist.
«این پیام را برای فرشتۀ کلیسای اسمیرنا بنویس: این پیام کسی است که اول و آخر است و مُرد ولی اکنون زنده است: | 8 |
Und dem Engel der Gemeinde in Smyrna schreibe: Das sagt der Erste und der Letzte, welcher tot war und lebendig geworden ist:
از سختیها، زحمات و فقر تو آگاهم، ولی تو ثروتمندی! از کفرهایی که مخالفانت میگویند نیز باخبرم. ایشان خود را یهودی میخوانند، اما نیستند، زیرا از کنیسۀ شیطانند. | 9 |
Ich weiß deine Werke und deine Trübsal und deine Armut (du bist aber reich), und die Lästerung von denen, die sagen, sie seien Juden und sind es nicht, sondern eine Synagoge des Satans.
از زحمات و مشکلاتی که در پیش داری، نترس! بهزودی ابلیس بعضی از شما را به زندان خواهد افکند تا شما را بیازماید. شما به مدت ده روز آزار و زحمت خواهید دید، اما تا پای مرگ وفادار بمانید تا تاج زندگی جاوید را بر سر شما بگذارم. | 10 |
Fürchte nichts, was du leiden wirst! Siehe, der Teufel wird etliche von euch ins Gefängnis werfen, damit ihr versucht werdet, und ihr werdet Trübsal haben zehn Tage lang. Sei getreu bis in den Tod, so will ich dir die Krone des Lebens geben!
هر که این را میشنود، خوب توجه کند که روح خدا به کلیساها چه میگوید: هر که پیروز شود، از مرگ دوم آسیبی نخواهد دید. | 11 |
Wer ein Ohr hat, der höre, was der Geist den Gemeinden sagt: Wer überwindet, dem soll kein Leid geschehen von dem zweiten Tod!
«این پیام را برای فرشتۀ کلیسای پِرگاموم بنویس: این پیام کسی است که میداند شمشیر دو دم تیز خود را چگونه به کار برد: | 12 |
Und dem Engel der Gemeinde in Pergamus schreibe: Das sagt, der das scharfe zweischneidige Schwert hat:
میدانم که در شهری به سر میبری که مقرّ حکومت شیطان است و مردم شیطان را میپرستند. با این حال، به من وفادار ماندهای و مرا انکار نکردهای؛ حتی زمانی که آنتیپاس، شاهد وفادار من، به دست هواداران شیطان شهید شد، تو نسبت به من امین ماندی. | 13 |
Ich weiß, was du tust und wo du wohnst, da wo der Thron des Satans ist, und daß du festhältst an meinem Namen und den Glauben an mich nicht verleugnet hast, auch in den Tagen, in welchen Antipas, mein treuer Zeuge, bei euch getötet wurde, da wo der Satan wohnt.
با وجود این، چند ایراد در تو میبینم. تو زیر بار تعالیم غلط کسانی میروی که مانند بلعام هستند که به بالاق یاد داد چگونه قوم اسرائیل را به گناه بکشاند. طبق راهنماییهای بلعام، قوم اسرائیل را به بیعفتی و خوردن خوراکهایی که به بتها تقدیم شده بود، تشویق کردند. | 14 |
Aber ich habe etwas weniges wider dich, daß du daselbst solche hast, die an der Lehre Bileams festhalten, welcher den Balak lehrte, ein Ärgernis vor die Kinder Israel zu legen, Götzenopfer zu essen und Unzucht zu treiben.
در میان شما نیز کسانی از نیکولاییان هستند که از همان تعلیم پیروی میکنند. | 15 |
So hast auch du solche, die an der Lehre der Nikolaiten festhalten, was ich hasse.
پس از گناهت توبه کن، و گرنه ناگهان نزد تو خواهم آمد و با شمشیر دهانم با آنان خواهم جنگید. | 16 |
Tue Buße! Sonst komme ich bald über dich und werde mit ihnen Krieg führen mit dem Schwerte meines Mundes.
هر که این را میشنود، خوب توجه کند که روح خدا به کلیساها چه میگوید: هر که پیروز شود، از”مَنّای“مخفی در آسمان به او خواهم داد؛ و من به او سنگ سفیدی خواهم بخشید که بر آن نام جدیدی نوشته شده است، نامی که هیچکس از آن باخبر نیست، غیر از کسی که آن را دریافت میکند. | 17 |
Wer ein Ohr hat, der höre, was der Geist den Gemeinden sagt: Wer überwindet, dem will ich von dem verborgenen Manna zu essen geben und will ihm einen weißen Stein geben und auf dem Stein geschrieben einen neuen Namen, welchen niemand kennt, als wer ihn empfängt.
«این پیام را برای فرشتۀ کلیسای تیاتیرا بنویس: این پیام پسر خداست که چشمانش همچون شعلههای آتش و پاهایش مانند مس صیقلی است: | 18 |
Und dem Engel der Gemeinde in Thyatira schreibe: Das sagt der Sohn Gottes, der Augen hat wie eine Feuerflamme und dessen Füße gleich schimmerndem Erze sind:
من از اعمال تو، از محبت و ایمان و خدمت و پایداری تو آگاهم. میدانم که در تمام این امور بیش از پیش ترقی میکنی. | 19 |
Ich weiß deine Werke und deine Liebe und deinen Glauben und deinen Dienst und deine Geduld und daß deiner letzten Werke mehr sind als der ersten.
با این حال، ایرادی در تو میبینم: تو، به آن زن، ایزابل که ادعا میکند نبیه است، اجازه میدهی تا تعالیم غلط بدهد و باعث شود که خدمتگزاران من از راه راست منحرف شوند و به بیعفتی کشیده شده، خوراکهایی را بخورند که برای بتها قربانی شدهاند. | 20 |
Aber ich habe wider dich, daß du das Weib Isebel gewähren lässest, die sich eine Prophetin nennt und meine Knechte lehrt und verführt, Unzucht zu treiben und Götzenopfer zu essen.
من به او فرصت دادم تا توبه کرده، راهش را تغییر دهد؛ اما نخواست. | 21 |
Und ich gab ihr Zeit, Buße zu tun, und sie will nicht Buße tun von ihrer Unzucht.
پس او را با تمام مریدان فاسدش، بر بستر بیماری خواهم انداخت و به مصیبتی سخت دچار خواهم ساخت، مگر اینکه به سوی من بازگردند و از گناهانی که با او کردهاند، دست بکشند؛ | 22 |
Siehe, ich werfe sie auf ein Bett und die, welche mit ihr ehebrechen, in große Trübsal, wenn sie nicht Buße tun von ihren Werken.
فرزندانش را نیز از بین خواهم برد. آنگاه همهٔ کلیساها خواهند دانست که من اعماق قلب انسانها را جستجو میکنم و از افکار همه آگاهم. من به هر کس مطابق اعمالش پاداش و جزا خواهم داد. | 23 |
Und ihre Kinder will ich töten, und alle Gemeinden werden erkennen, daß ich es bin, der Nieren und Herzen erforscht. Und ich will euch vergelten, einem jeden nach seinen Werken.
و اما از بقیهٔ شما که در تیاتیرا هستید و به دنبال این تعالیم غلط نرفتهاید، انتظار و درخواست دیگری ندارم. منظورم از تعالیم غلط، همان تعالیمی است که اسمش را”حقایق عمیق“گذاشتهاند، که در واقع، چیزی نیست جز عمقهای شیطان! پس من انتظار دیگری از شما ندارم؛ فقط آنچه دارید محکم نگاه دارید تا بازگردم. | 24 |
Euch aber sage ich, den übrigen in Thyatira, soviele diese Lehre nicht teilen und welche die Tiefen des Satans, wie sie sagen, nicht erkannt haben: Ich lege keine andere Last auf euch;
nur haltet fest, was ihr habt, bis ich komme!
هر که بر این مشکلات پیروز شود و تا زمان بازگشت من، به خواست و ارادهٔ من عمل کند، به او قدرت خواهم بخشید تا بر تمام قومها حکمرانی کند، | 26 |
Und wer überwindet und meine Werke bis ans Ende bewahrt, dem will ich Macht geben über die Heiden.
و با عصای آهنین بر آنان حکومت نماید، همانگونه که پدرم نیز چنین قدرتی به من داد تا بر آنان سلطنت کنم. روزی همهٔ ایشان مانند کوزهٔ گلی خُرد خواهند شد. | 27 |
Und er wird sie mit eisernem Stabe weiden, wie man irdene Gefäße zerschlägt, wie auch ich [solche Macht] von meinem Vater empfangen habe.
همچنین من ستارهٔ صبح را به او خواهم بخشید. | 28 |
Und ich will ihm geben den Morgenstern.
هر که این را میشنود، خوب توجه کند که روح خدا به کلیساها چه میگوید. | 29 |
Wer ein Ohr hat, der höre, was der Geist den Gemeinden sagt!