< مزامیر 95 >
بیایید خداوند را ستایش کنیم و در وصف صخرهٔ نجات خود، با شادی سرود بخوانیم! | 1 |
The praise of a Song by David. Come, let us exult in the Lord; let us make a joyful noise to God our Saviour.
با شکرگزاری به حضور او بیاییم و با سرودهای شاد او را بپرستیم! | 2 |
Let us come before his presence with thanksgiving, and make a joyful noise to him with psalms.
زیرا خداوند، خدای عظیمی است؛ او پادشاهی است که بر همهٔ خدایان فرمان میراند. | 3 |
For the Lord is a great God, and a great king over all gods: for the Lord will not cast off his people.
اعماق زمین در دست خداوند است و بلندی و عظمت کوهها از آن او میباشد. | 4 |
For the ends of the earth are in his hands; and the heights of the mountains are his.
آبها و خشکیها را خدا به وجود آورده و آنها به او تعلق دارند. | 5 |
For the sea is his, and he made it: and is hands formed the dry land.
بیایید در برابر خدا، سر فرود آوریم و او را عبادت کنیم. بیایید در حضور آفرینندهٔ خود زانو بزنیم. | 6 |
Come, let us worship and fall down before him; and weep before the Lord that made us.
ما قوم او هستیم و او خدای ما، ما گلهٔ او هستیم و او شبان ما. امروز، اگر صدای او را میشنوید که میفرماید: | 7 |
For he is our God; and we are the people of his pasture, and the sheep of his hand.
«دل خود را سخت نکنید، همان کاری که نیاکان شما در صحرای مریبا و مَسّا کردند. | 8 |
To-day, if you will hear his voice, harden not your hearts, as in the provocation, according to the day of irritation in the wilderness:
زیرا در آنجا، نیاکان شما، صبر مرا آزمایش و امتحان کردند، با اینکه کارهای مرا دیده بودند. | 9 |
where your fathers tempted me, proved me, and saw my works.
مدت چهل سال، از آنها بیزار بودم، و گفتم:”اینها قومی هستند که دلشان از من برگشته. آنها دیگر مرا اطاعت نمیکنند. | 10 |
Forty years was I grieved with this generation, and said, They do always err in their heart, and they have not known my ways.
پس در خشم خود سوگند خوردم که به آسایش من هرگز راه نخواهند یافت.“» | 11 |
So I sware in my wrath, They shall not enter into my rest.