قصیدۀ ایتانِ اِزراحی. ای خداوند، محبت تو را همواره خواهم ستود و با زبان خود پیوسته از وفاداری تو سخن خواهم گفت، | 1 |
قصیده ایتان ازراحی رحمت های خداوند را تا به ابد خواهم سرایید. امانت تو را به دهان خود نسلابعد نسل اعلام خواهم کرد. | ۱ |
زیرا محبت تو همیشگی است و وفاداری تو چون آسمانها پایدار است. | 2 |
زیرا گفتم رحمت بنا خواهد شد تا ابدالاباد و امانت خویش را درافلاک پایدار خواهی ساخت. | ۲ |
تو با خادم برگزیدهات داوود عهد بستهای و وعده کردهای که | 3 |
با برگزیده خودعهد بستهام. برای بنده خویش داود قسم خوردهام. | ۳ |
تخت سلطنت او را تا ابد، نسل اندر نسل، پایدار خواهی داشت. | 4 |
که ذریت تو را پایدار خواهم ساخت تا ابدالاباد و تخت تو را نسلا بعد نسل بنا خواهم نمود، سلاه. | ۴ |
خداوندا، آسمانها از کارهای شگفتانگیز تو تعریف میکنند و امانت و وفاداری تو را میستایند. | 5 |
و آسمانها کارهای عجیب تو راای خداوند تمجید خواهند کرد و امانت تو را درجماعت مقدسان. | ۵ |
در آسمانها کیست که با تو، ای خداوند، برابری کند؟ در میان موجودات آسمانی چه کسی را میتوان به تو تشبیه کرد؟ | 6 |
زیرا کیست در آسمانها که باخداوند برابری تواند کرد؟ و از فرزندان زورآوران که را با خداوند تشبیه توان نمود؟ | ۶ |
تو در میان مقدّسین مورد ستایش هستی؛ آنان با ترس و احترام گرداگرد تو ایستادهاند. | 7 |
خدا بینهایت مهیب است در جماعت مقدسان و ترسناک است بر آنانی که گرداگرد او هستند. | ۷ |
ای یهوه، خدای لشکرهای آسمان، کیست مانند تو؟ تو در قدرت و امانت بینظیری! | 8 |
ای یهوه خدای لشکرها! کیستای یاه قدیرمانند تو؟ و امانت تو، تو را احاطه میکند. | ۸ |
بر امواج دریاها مسلط هستی و طغیان آنها را آرام میگردانی. | 9 |
برتکبر دریا تو مسلط هستی. چون امواجش بلندمی شود، آنها را ساکن میگردانی. | ۹ |
تو مصر را در هم کوبیدی و با دست توانای خود دشمنانت را تار و مار ساختی. | 10 |
رهب را مثل کشته شده خرد شکستهای. به بازوی زورآورخویش دشمنانت را پراکنده نمودهای. | ۱۰ |
آسمانها و زمین و هر آنچه در جهان است از آن تو میباشند؛ زیرا تو آنها را آفریدهای. | 11 |
آسمان از آن تو است و زمین نیز از آن تو. ربع مسکون وپری آن را تو بنیاد نهادهای. | ۱۱ |
شمال و جنوب را تو به وجود آوردهای. کوه تابور و حرمون، مظهر قدرت تو میباشند. | 12 |
شمال و جنوب راتو آفریدهای. تابور و حرمون به نام تو شادی میکنند. | ۱۲ |
دست تو بسیار تواناست. تو خدای متعال هستی. | 13 |
بازوی تو با قوت است. دست توزورآور است و دست راست تو متعال. | ۱۳ |
فرمانروایی تو بر اساس عدل و انصاف است. در تمام کارهایت محبت و وفاداری مشاهده میشود. | 14 |
عدالت و انصاف اساس تخت تو است. رحمت و راستی پیش روی تو میخرامند. | ۱۴ |
خوشا به حال مردمی که میدانند چگونه تو را تحسین و تمجید کنند، زیرا آنها در نور حضورت راه خواهند رفت. | 15 |
خوشابحال قومی که آواز شادمانی رامی دانند. در نور روی توای خداوند خواهندخرامید. | ۱۵ |
آنها تمام روز به نام تو شادی میکنند و به سبب عدالت تو سربلند میباشند. | 16 |
در نام تو شادمان خواهند شد تمامی روز و در عدالت تو سرافراشته خواهند گردید. | ۱۶ |
تو به ما قدرت میبخشی و به لطف خویش ما را پیروز و سرافراز میگردانی. | 17 |
زیرا که فخر قوت ایشان تو هستی و به رضامندی تو شاخ ما مرتفع خواهد شد. | ۱۷ |
ای خداوند، تو از ما حمایت کردی؛ ای خدای مقدّس اسرائیل، تو به ما پادشاه بخشیدی. | 18 |
زیراکه سپر ما از آن خداوند است و پادشاه ما از آن قدوس اسرائیل. | ۱۸ |
در عالم رویا با نبی خود سخن گفتی و فرمودی: «در میان اسرائیل جوانی را برگزیدهام و او را سرافراز نمودهام تا پادشاه شود؛ | 19 |
آنگاه در عالم رویا به مقدس خود خطاب کرده، گفتی که نصرت را بر مردی زورآور نهادم و برگزیدهای از قوم را ممتاز کردم. | ۱۹ |
او خدمتگزار من داوود است. من او را با روغن مقدّس مسح کردهام | 20 |
بنده خود داود را یافتم و او را به روغن مقدس خود مسح کردم. | ۲۰ |
و او را پایدار و توانا خواهم ساخت. | 21 |
که دست من با او استوارخواهد شد. بازوی من نیز او را قوی خواهدگردانید. | ۲۱ |
دشمنانش بر او پیروز نخواهند شد و آسیبی از مخالفانش به او نخواهد رسید. | 22 |
دشمنی بر او ستم نخواهد کرد و هیچ پسر ظلم بدو اذیت نخواهد رسانید. | ۲۲ |
در برابر چشمان وی بدخواهانش را از بین خواهم برد و آنانی را که از او نفرت داشته باشند هلاک خواهم نمود. | 23 |
و خصمان او را پیش روی وی خواهم گرفت و آنانی را که ازاو نفرت دارند مبتلا خواهم گردانید. | ۲۳ |
از وفاداری و محبت من برخوردار خواهد بود و من او را پیروز و سرافراز خواهم ساخت. | 24 |
و امانت ورحمت من با وی خواهد بود و در نام من شاخ اومرتفع خواهد شد. | ۲۴ |
قلمرو فرمانروایی او را از دریای بزرگ تا رود فرات وسعت خواهم بخشید. | 25 |
دست او را بر دریا مستولی خواهم ساخت و دست راست او را بر نهرها. | ۲۵ |
او مرا پدر خود و خدا و صخرهٔ نجات خویش خواهد خواند. | 26 |
او مرا خواهد خواند که تو پدر من هستی، خدای من و صخره نجات من. | ۲۶ |
من نیز با او چون پسر ارشد خویش رفتار خواهم کرد و او را برتر از تمام پادشاهان جهان خواهم ساخت. | 27 |
من نیز او رانخست زاده خود خواهم ساخت، بلندتر ازپادشاهان جهان. | ۲۷ |
محبت خود را هرگز از او دریغ نخواهم داشت، زیرا عهد من با او عهدی ابدی میباشد. | 28 |
رحمت خویش را برای وی نگاه خواهم داشت تا ابدالاباد و عهد من با اواستوار خواهد بود. | ۲۸ |
نسل او را تا ابد باقی خواهم گذاشت و سلطنت او جاودانی خواهد بود. | 29 |
و ذریت وی را باقی خواهم داشت تا ابدالاباد و تخت او را مثل روزهای آسمان. | ۲۹ |
«اما اگر فرزندانش از دستورهای من سرپیچی کنند و احکام مرا بشکنند، | 30 |
اگر فرزندانش شریعت مرا ترک کنند، و دراحکام من سلوک ننمایند، | ۳۰ |
اگر فرایض مرا زیر پا بگذارند، و احکام مرا نگاه ندارند، | 31 |
اگر فرایض مرابشکنند، و اوامر مرا نگاه ندارند، | ۳۱ |
آنگاه ایشان را تنبیه خواهم نمود. | 32 |
آنگاه معصیت ایشان را به عصا تادیب خواهم نمود وگناه ایشان را به تازیانهها. | ۳۲ |
با این حال او را از محبت خود محروم نخواهم کرد و نسبت به قولی که دادهام، وفادار خواهم ماند. | 33 |
لیکن رحمت خود رااز او برنخواهم داشت و امانت خویش را باطل نخواهم ساخت. | ۳۳ |
آری، عهد خود را نخواهم شکست و آنچه را که گفتهام تغییر نخواهم داد. | 34 |
عهد خود را نخواهم شکست و آنچه را از دهانم صادر شد تغییر نخواهم داد. | ۳۴ |
یک بار به داوود به نام مقدّس خود وعده دادم و هرگز آن را باطل نخواهم کرد | 35 |
یک چیز را به قدوسیت خود قسم خوردم و به داود هرگز دروغ نخواهم گفت. | ۳۵ |
که نسل او تا ابد باقی خواهد ماند و سلطنت وی تا زمانی که خورشید بدرخشد دوام خواهد داشت | 36 |
که ذریت اوباقی خواهد بود تا ابدالاباد و تخت او به حضورمن مثل آفتاب، | ۳۶ |
و مانند ماه که شاهد باوفایی در آسمان است، پایدار خواهد بود.» | 37 |
مثل ماه ثابت خواهد بود تاابدالاباد و مثل شاهد امین در آسمان، سلاه. | ۳۷ |
اما ای خداوند، تو بر پادشاه برگزیدهٔ خود غضبناکی و او را ترک کردهای. | 38 |
لیکن تو ترک کردهای و دور انداختهای و بامسیح خود غضبناک شدهای. | ۳۸ |
آیا عهد خود را با خدمتگزار خویش باطل نمودهای؟ تو تاج او را بر زمین انداختهای و آن را بیحرمت ساختهای! | 39 |
عهد بنده خودرا باطل ساختهای و تاج او را بر زمین انداخته، بیعصمت کردهای. | ۳۹ |
حصار شهر او را شکستهای و قلعههایش را خراب کردهای. | 40 |
جمیع حصارهایش راشکسته و قلعه های او را خراب نمودهای. | ۴۰ |
هر که از راه میرسد اموال او را غارت میکند. او نزد همسایگان خود رسوا شده است. | 41 |
همه راه گذران او را تاراج میکنند و او نزد همسایگان خود عار گردیده است. | ۴۱ |
دشمنانش را بر او پیروز ساختهای. | 42 |
دست راست خصمان او را برافراشته، و همه دشمنانش را مسرورساختهای. | ۴۲ |
شمشیر او را کند کردهای. در جنگ به او کمک نکردهای. | 43 |
دم شمشیر او را نیز برگردانیدهای واو را در جنگ پایدار نساختهای. | ۴۳ |
تخت سلطنتش را واژگون ساخته، به شکوه و عظمتش خاتمه دادهای. | 44 |
جلال او راباطل ساخته و تخت او را به زمین انداختهای. | ۴۴ |
پیری زودرس به سراغش فرستادهای و نزد همه رسوایش کردهای. | 45 |
ایام شبابش را کوتاه کرده، و او را به خجالت پوشانیدهای، سلاه. | ۴۵ |
ای خداوند، تا به کی روی خود را پنهان میکنی؟ آیا تا ابد خشم تو چون آتش افروخته خواهد بود؟ | 46 |
تا به کیای خداوند خود را تا به ابد پنهان خواهی کرد و غضب تو مثل آتش افروخته خواهد شد؟ | ۴۶ |
به یاد آور که عمر انسان چقدر کوتاه است. تو همهٔ انسانها را فناپذیر آفریدهای. | 47 |
به یاد آور که ایام حیاتم چه کم است. چرا تمامی بنی آدم را برای بطالت آفریدهای؟ | ۴۷ |
کیست که بتواند نمیرد و تا ابد زنده بماند؟ (Sheol h7585) | 48 |
کدام آدمی زنده است که موت رانخواهد دید؟ و جان خویش را از دست قبرخلاص خواهد ساخت؟ سلاه. (Sheol h7585) | ۴۸ |
ای خداوند، کجاست محبت نخستین تو؟ کجاست وعدهٔ محبت تو که در نهایتِ وفاداری به داوود دادی؟ | 49 |
ای خداوندرحمت های قدیم تو کجاست؟ که برای داود به امانت خود قسم خوردی. | ۴۹ |
ببین مردم چگونه مرا ملامت میکنند. بار ملامتهای آنها را بر دوش میکشم. | 50 |
ای خداوند ملامت بنده خود را به یاد آور که آن را از قومهای بسیاردر سینه خود متحمل میباشم. | ۵۰ |
دشمنانت پادشاه برگزیدهات را ریشخند میکنند و هر جا پای مینهد به او توهین میکنند. | 51 |
که دشمنان توای خداوند ملامت کردهاند، یعنی آثار مسیح تورا ملامت نمودهاند. | ۵۱ |
شکر و سپاس بر نام خداوند تا ابد! آمین! آمین! | 52 |
خداوند متبارک باد تاابدالاباد. آمین و آمین. | ۵۲ |