< مزامیر 84 >

برای رهبر سرایندگان: در مایۀ گیتّیت. مزمور پسران قورَح. ای خداوند لشکرهای آسمان، چه دلپذیر است خانهٔ تو! 1
to/for to conduct upon [the] Gittith to/for son: descendant/people Korah melody what? beloved tabernacle your LORD Hosts
دلم هوای صحنهای تو را کرده است! تمام وجودم مشتاق ملاقات توست، ای خدای زنده! 2
to long and also to end: expend soul my to/for court LORD heart my and flesh my to sing to(wards) God alive
ای خداوند لشکرهای آسمان که پادشاه من هستی! در کنار مذبحهای خانهٔ تو، حتی گنجشکها نیز برای خود خانه یافته‌اند و پرستوها آشیانه ساخته‌اند تا بچه‌های خود را در آن بگذارند. 3
also bird to find house: home and swallow nest to/for her which to set: put young her with altar your LORD Hosts king my and God my
خوشا به حال آنانی که در خانهٔ تو ساکنند و پیوسته تو را سپاس می‌گویند! 4
blessed to dwell house: home your still to boast: praise you (Selah)
خوشا به حال کسانی که از تو قوت می‌یابند و از صمیم قلب تو را پیروی می‌کنند. 5
blessed man strength to/for him in/on/with you highway in/on/with heart their
وقتی آنان از بیابان خشک عبور کنند در آنجا چشمه‌ها به وجود خواهند آورد و باران رحمت و برکات بر آن زمین خواهد بارید. 6
to pass in/on/with Valley (of Topheth) [the] (Tophet of) Baca spring to set: make him also blessing to enwrap rain/teacher
آنان از قدرت به قدرت منتقل خواهند شد و سرانجام بر کوه صهیون در حضور تو، ای خدا خواهند ایستاد. 7
to go: went from strength to(wards) strength to see: see to(wards) God in/on/with Zion
ای خداوند، خدای لشکرهای آسمان، دعای مرا اجابت فرما! ای خدای یعقوب، تقاضای مرا بشنو! 8
LORD God Hosts to hear: hear [emph?] prayer my to listen [emph?] God Jacob (Selah)
ای خدایی که سپر ما هستی، بر پادشاه برگزیدهٔ خود نظر لطف بیفکن. 9
shield our to see: see God and to look face anointed your
یک روز در صحنهای خانهٔ تو بودن بهتر است از هزار سال در هر جای دیگر در این دنیا! نوکری در خانهٔ تو را بیشتر می‌پسندم تا اربابی در کاخهای شریران. 10
for pleasant day in/on/with court your from thousand to choose to stand in/on/with house: temple God my from to dwell in/on/with tent wickedness
زیرا تو ای خداوند، نور ما هستی! تو حافظ و نگهدارندهٔ ما هستی! تو به ما فیض و جلال خواهی داد و هیچ چیز نیکو را منع نخواهی کرد از آنانی که به راستی عمل می‌کنند. 11
for sun and shield LORD God favor and glory to give: give LORD not to withhold good to/for to go: walk in/on/with unblemished: blameless
ای خداوند لشکرهای آسمان، خوشا به حال کسی که بر تو توکل دارد! 12
LORD Hosts blessed man to trust in/on/with you

< مزامیر 84 >