< مزامیر 48 >
سرود. مزمور پسران قورَح. خداوند بزرگ است و باید او را در کوه مقدّسش در اورشلیم، ستایش کرد. | 1 |
A song or Psalme committed to the sonnes of Korah. Great is the Lord, and greatly to be praysed, in the Citie of our God, euen vpon his holy Mountaine.
چه زیباست صهیون، آن کوه بلند خدا، آن شهر پادشاه بزرگ، که موجب شادی تمام مردم جهان میباشد! | 2 |
Mount Zion, lying Northwarde, is faire in situation: it is the ioy of the whole earth, and the Citie of the great King.
خدا در دژهای اورشلیم است، او خود را همچون محافظ آن نمایان خواهد ساخت. | 3 |
In the palaces thereof God is knowen for a refuge.
پادشاهان جهان متحد شدند تا به اورشلیم حمله کنند. | 4 |
For lo, the Kings were gathered, and went together.
اما وقتی آن را دیدند، شگفتزده شده، گریختند. | 5 |
When they sawe it, they marueiled: they were astonied, and suddenly driuen backe.
در آنجا ترس، آنان را فرا گرفت و همچون زنی در حال زایمان، وحشتزده شدند. | 6 |
Feare came there vpon them, and sorowe, as vpon a woman in trauaile.
تو ای خدا، آنان را مانند کشتیهای تَرشیش که باد شرقی آنها را در هم میکوبد، نابود کردی. | 7 |
As with an East winde thou breakest the shippes of Tarshish, so were they destroyed.
آنچه دربارهٔ کارهای خداوند شنیده بودیم، اینک با چشمان خود در شهر خداوند لشکرهای آسمان میبینیم: او اورشلیم را برای همیشه پایدار نگه خواهد داشت. | 8 |
As we haue heard, so haue we seene in the citie of the Lord of hostes, in the Citie of our God: God will stablish it for euer. (Selah)
ای خدا، ما در داخل خانهٔ تو، به رحمت و محبت تو میاندیشیم. | 9 |
We waite for thy louing kindnes, O God, in the middes of thy Temple.
تو مورد ستایش همهٔ مردم هستی؛ آوازهٔ تو به سراسر جهان رسیده است؛ دست راستت سرشار از عدالت است. | 10 |
O God, according vnto thy Name, so is thy prayse vnto the worlds end: thy right hand is full of righteousnes.
بهسبب داوریهای عادلانهٔ تو ساکنان صهیون شادی میکنند و مردم یهودا به وجد میآیند. | 11 |
Let mount Zion reioyce, and the daughters of Iudah be glad, because of thy iudgements.
ای قوم خدا، صهیون را طواف کنید و برجهایش را بشمارید. | 12 |
Compasse about Zion, and goe round about it, and tell the towres thereof.
به حصار آن توجه کنید و قلعههایش را از نظر بگذرانید. آن را خوب نگاه کنید تا بتوانید برای نسل آینده آن را بازگو کنید و بگویید: | 13 |
Marke well the wall thereof: beholde her towres, that ye may tell your posteritie.
«این خدا، خدای ماست و تا به هنگام مرگ او ما را هدایت خواهد کرد.» | 14 |
For this God is our God for euer and euer: he shall be our guide vnto the death.