برای رهبر سرایندگان. مزمور داوود. خوشا به حال کسانی که به فکر فقیران و درماندگان هستند، زیرا هنگامی که خود در زحمت بیفتند خداوند به یاری ایشان خواهد شتافت. | 1 |
למנצח מזמור לדוד ב אשרי משכיל אל-דל ביום רעה ימלטהו יהוה |
او ایشان را حفظ کرده، زنده نگاه خواهد داشت. آنان در دنیا سعادتمند خواهند بود و خدا نخواهد گذاشت که به دست دشمنانشان بیفتند. | 2 |
יהוה ישמרהו ויחיהו--יאשר (ואשר) בארץ ואל-תתנהו בנפש איביו |
به هنگام بیماری، خداوند ایشان را شفا میبخشد و سلامتی از دست رفته را به آنان باز میگرداند. | 3 |
יהוה--יסעדנו על-ערש דוי כל-משכבו הפכת בחליו |
گفتم: «خداوندا، به تو گناه کردهام؛ بر من رحم کن و مرا شفا ده!» | 4 |
אני-אמרתי יהוה חנני רפאה נפשי כי-חטאתי לך |
دشمنانم با کینه و نفرت دربارهٔ من میگویند: «کی میمیرد و نامش گم میشود؟» | 5 |
אויבי--יאמרו רע לי מתי ימות ואבד שמו |
هنگامی که به عیادتم میآیند، وانمود میکنند که دوستدارانم هستند، و حال آنکه از من نفرت دارند و قصدشان سخنچینی و شایعهسازی است. | 6 |
ואם-בא לראות שוא ידבר--לבו יקבץ-און לו יצא לחוץ ידבר |
همهٔ دشمنانم پشت سرم حرف میزنند و دربارهام بد میاندیشند. | 7 |
יחד--עלי יתלחשו כל-שנאי עלי--יחשבו רעה לי |
آنها میگویند: «به مرض کشندهای مبتلا شده؛ از بستر بیماری بلند نخواهد شد.» | 8 |
דבר-בליעל יצוק בו ואשר שכב לא-יוסיף לקום |
حتی بهترین دوستم نیز که به او اعتماد داشتم و نان و نمک مرا میخورد، دشمن من شده است. | 9 |
גם-איש שלומי אשר-בטחתי בו-- אוכל לחמי הגדיל עלי עקב |
ای خداوند، بر من رحم کن و مرا بر پا بدار تا جواب آنان را بدهم. | 10 |
ואתה יהוה חנני והקימני ואשלמה להם |
یقین دارم که از من راضی هستی و نخواهی گذاشت دشمنانم بر من پیروز شوند. | 11 |
בזאת ידעתי כי-חפצת בי כי לא-יריע איבי עלי |
مرا به سبب درستکاریم حفظ خواهی کرد و تا ابد در حضورت نگاه خواهی داشت. | 12 |
ואני--בתמי תמכת בי ותציבני לפניך לעולם |
سپاس بر خداوند، خدای اسرائیل، از حال تا ابد. آمین! آمین! | 13 |
ברוך יהוה אלהי ישראל--מהעולם ועד העולם אמן ואמן |