< مزامیر 28 >
مزمور داوود. ای خداوند، نزد تو فریاد برمیآورم؛ ای تکیهگاه من، دعایم را بشنو! اگر دعای مرا نشنوی به سرنوشت کسانی دچار خواهم شد که الان در قبرها خفتهاند. | 1 |
Von David. - Ich rufe, Herr, zu Dir. Sei doch nicht taub vor mir, mein Hort! Wenn Du vor mir verstummst, dann gleiche ich ins Grab Gesunkenen.
وقتی دستهای خود را به سوی قُدس تو بلند میکنم و با گریه و زاری از تو کمک میطلبم، مرا اجابت فرما. | 2 |
Mein lautes Flehen hör, wenn ich, zu Dir um Hilfe rufend, zu Deinem Allerheiligsten die Hände breite!
مرا جزو بدکاران و شروران محسوب نکن. آنها در ظاهر با همسایگان خود سخنان دوستانه میگویند، اما در دل خود قصد اذیت و آزارشان را دارند. | 3 |
Nicht lange laß mich sein bei Frevlern und nicht bei Übeltätern! Sie reden freundlich mit dem Nächsten; doch sinnen sie im Herzen Böses.
آنها را برای آنچه که کردهاند مجازات کن! برای کارهای زشتی که مرتکب شدهاند، مزدشان را کف دستشان بگذار! | 4 |
Vergilt Du ihnen ihrer Tat gemäß, nach ihrer bösen Art! Nach ihrer Hände Werk belohne sie! Behandle sie, wie sie's verdienen!
آنها را چنان بر زمین بکوب که دیگر نتوانند بلند شوند، زیرا به آفرینش و کارهای دست تو اهمیت نمیدهند. | 5 |
Sie achten nimmer auf des Herren Taten und nicht auf seiner Hände Werk; sie reißen sie herab und bauen sie nicht auf, -
خداوند را سپاس باد! او فریاد التماس مرا شنیده است. | 6 |
Gepriesen sei der Herr, wenn er mein lautes Flehen hört!
خداوند قوت و سپر من است. از صمیم قلب بر او توکل کردم و او نیز مرا یاری نمود. از این رو، دلم شاد است و با سرود از او تشکر مینمایم. | 7 |
Der Herr ist mir ein Schutz und Schild; auf ihn vertraut mein Herz. Mir wird geholfen; mein Herz frohlockt. Ich danke ihm mit meinem Liede.
خداوند قوم خود را حفظ میکند و از پادشاه برگزیدهٔ خویش حمایت مینماید و او را نجات میبخشد. | 8 |
Der Herr ist seines Volkes Schutzgott, ein Zufluchtsort, wo sein Gesalbter Hilfe findet.
ای خداوند، قوم برگزیدهٔ خود را نجات ده و عزیزان خود را برکت عنایت فرما. تو شبان ایشان باش و تا ابد از ایشان نگهداری کن! | 9 |
Zuhilfe Deinem Volk! Den ewig Deinen spende Segen! Und weide sie und sorge ewiglich für sie!