سرود زائران به هنگام بالا رفتن به اورشلیم. ای خداوند، داوود و تمام سختیهای او را به یاد آور | 1 |
שִׁ֗יר הַֽמַּ֫עֲלֹ֥ות זְכֹור־יְהוָ֥ה לְדָוִ֑ד אֵ֝ת כָּל־עֻנֹּותֹֽו׃ |
که چگونه برای خداوند قسم خورد و برای قدیرِ یعقوب نذر کرده، گفت: | 2 |
אֲשֶׁ֣ר נִ֭שְׁבַּע לַיהוָ֑ה נָ֝דַ֗ר לַאֲבִ֥יר יַעֲקֹֽב׃ |
«به خانۀ خود نخواهم رفت؛ و در بستر خویش آرام نخواهم گرفت، | 3 |
אִם־אָ֭בֹא בְּאֹ֣הֶל בֵּיתִ֑י אִם־אֶ֝עֱלֶ֗ה עַל־עֶ֥רֶשׂ יְצוּעָֽי׃ |
خواب به چشمانم راه نخواهم داد، و نه سنگینی به مژگانم، | 4 |
אִם־אֶתֵּ֣ן שְׁנַ֣ת לְעֵינָ֑י לְֽעַפְעַפַּ֥י תְּנוּמָֽה׃ |
تا وقتی که مکانی برای ساختن خانهای برای خداوندم بیابم و مسکنی برای قدیرِ یعقوب.» | 5 |
עַד־אֶמְצָ֣א מָ֭קֹום לַיהוָ֑ה מִ֝שְׁכָּנֹ֗ות לַאֲבִ֥יר יַעֲקֹֽב׃ |
در بیتلحم راجع به صندوق عهد تو شنیدیم، و در صحرای یعاریم آن را یافتیم. | 6 |
הִנֵּֽה־שְׁמַֽעֲנ֥וּהָ בְאֶפְרָ֑תָה מְ֝צָאנ֗וּהָ בִּשְׂדֵי־יָֽעַר׃ |
گفتیم: «بیایید به مسکن خداوند وارد شویم، و در پیشگاه او پرستش کنیم.» | 7 |
נָבֹ֥ואָה לְמִשְׁכְּנֹותָ֑יו נִ֝שְׁתַּחֲוֶ֗ה לַהֲדֹ֥ם רַגְלָֽיו׃ |
ای خداوند، برخیز و همراه صندوق عهد خود که نشانهٔ قدرت توست به عبادتگاه خود بیا! | 8 |
קוּמָ֣ה יְ֭הוָה לִמְנוּחָתֶ֑ךָ אַ֝תָּ֗ה וַאֲרֹ֥ון עֻזֶּֽךָ׃ |
باشد که کاهنان تو جامهٔ پاکی و راستی را در بر کنند و قوم تو با شادی سرود خوانند! | 9 |
כֹּהֲנֶ֥יךָ יִלְבְּשׁוּ־צֶ֑דֶק וַחֲסִידֶ֥יךָ יְרַנֵּֽנוּ׃ |
ای خداوند، به خاطر بندهات داوود، پادشاه برگزیدهات را ترک نکن. | 10 |
בַּ֭עֲבוּר דָּוִ֣ד עַבְדֶּ֑ךָ אַל־תָּ֝שֵׁ֗ב פְּנֵ֣י מְשִׁיחֶֽךָ׃ |
تو به داوود وعده فرمودی که از نسل او برتخت سلطنت خواهد نشست، و تو به وعدهات عمل خواهی کرد. | 11 |
נִשְׁבַּֽע־יְהוָ֨ה ׀ לְדָוִ֡ד אֱמֶת֮ לֹֽא־יָשׁ֪וּב מִ֫מֶּ֥נָּה מִפְּרִ֥י בִטְנְךָ֑ אָ֝שִׁ֗ית לְכִסֵּא־לָֽךְ׃ |
و نیز به داوود گفتی که اگر فرزندانش از احکام تو اطاعت کنند، نسل اندر نسل سلطنت خواهند کرد. | 12 |
אִֽם־יִשְׁמְר֬וּ בָנֶ֨יךָ ׀ בְּרִיתִי֮ וְעֵדֹתִ֥י זֹ֗ו אֲלַ֫מְּדֵ֥ם גַּם־בְּנֵיהֶ֥ם עֲדֵי־עַ֑ד יֵ֝שְׁב֗וּ לְכִסֵּא־לָֽךְ׃ |
ای خداوند، تو اورشلیم را برگزیدهای تا در آن ساکن شوی. | 13 |
כִּֽי־בָחַ֣ר יְהוָ֣ה בְּצִיֹּ֑ון אִ֝וָּ֗הּ לְמֹושָׁ֥ב לֹֽו׃ |
تو فرمودی: «تا ابد در اینجا ساکن خواهم بود، زیرا اینچنین اراده نمودهام. | 14 |
זֹאת־מְנוּחָתִ֥י עֲדֵי־עַ֑ד פֹּֽה־אֵ֝שֵׁ֗ב כִּ֣י אִוִּתִֽיהָ׃ |
آذوقهٔ این شهر را برکت خواهم داد و فقیرانش را با نان سیر خواهم نمود. | 15 |
צֵ֭ידָהּ בָּרֵ֣ךְ אֲבָרֵ֑ךְ אֶ֝בְיֹונֶ֗יהָ אַשְׂבִּ֥יעַֽ לָֽחֶם׃ |
کاهنانش را در خدمتی که میکنند برکت خواهم داد، و مردمش با شادی سرود خواهند خواند. | 16 |
וְֽ֭כֹהֲנֶיהָ אַלְבִּ֣ישׁ יֶ֑שַׁע וַ֝חֲסִידֶ֗יהָ רַנֵּ֥ן יְרַנֵּֽנוּ׃ |
«در اینجا قدرت داوود را خواهم افزود و چراغ مسیح خود را روشن نگه خواهم داشت. | 17 |
שָׁ֤ם אַצְמִ֣יחַ קֶ֣רֶן לְדָוִ֑ד עָרַ֥כְתִּי נֵ֝֗ר לִמְשִׁיחִֽי׃ |
دشمنان او را با رسوایی خواهم پوشاند، اما سلطنت او شکوهمند خواهد بود.» | 18 |
אֹ֭ויְבָיו אַלְבִּ֣ישׁ בֹּ֑שֶׁת וְ֝עָלָ֗יו יָצִ֥יץ נִזְרֹֽו׃ |