< مزامیر 127 >
سرود زائران به هنگام بالا رفتن به اورشلیم. مزمور سلیمان. اگر خداوند خانه را بنا نکند، بناکنندگانش زحمت بیهوده میکشند؛ اگر خداوند شهر را نگهبانی نکند، نگهبانان بیهوده نگهبانی میکنند. | 1 |
A Song of degrees. Of Solomon. Unless Jehovah build the house, in vain do its builders labour in it; unless Jehovah keep the city, the keeper watcheth in vain:
بیهوده است که شما برای امرار معاش، این همه زحمت میکشید، صبح زود بر میخیزید و شب دیر میخوابید؛ زیرا هنگامی که عزیزان خداوند در خوابند، او برای ایشان تدارک میبیند. | 2 |
It is vain for you to rise up early, to lie down late, to eat the bread of sorrows: so to his beloved one he giveth sleep.
فرزندان هدایایی هستند از جانب خداوند. آنها پاداشی هستند که خداوند به انسان میدهد. | 3 |
Lo, children are an inheritance from Jehovah, [and] the fruit of the womb a reward.
پسرانی که برای مرد جوان متولد میشوند، همچون تیرهای تیزی هستند در دست او. | 4 |
As arrows in the hand of a mighty man, so are the children of youth.
خوشا به حال کسی که ترکش خود را از چنین تیرهایی پر میکند! او در جدل با دشمنان هرگز مغلوب نخواهد شد. | 5 |
Happy is the man that hath filled his quiver with them. They shall not be ashamed when they speak with enemies in the gate.