< مزامیر 126 >

سرود زائران به هنگام بالا رفتن به اورشلیم. هنگامی که خداوند ما را از اسارت به اورشلیم باز آورد، فکر کردیم که خواب می‌بینیم! 1
Als Jahwe Zions Wandrer in die Heimat führte, / Waren wir wie Träumende.
سپس دهان ما از خنده پر شد و سرود شادی سر دادیم! آنگاه قومهای دیگر دربارهٔ ما گفتند: «خداوند برای بنی‌اسرائیل کارهای شگفت‌انگیز کرده است!» 2
Damals war unser Mund voll Lachens / Und unsre Zunge voll Jubels. / Damals sagte man unter den Heiden: / "Großes hat Jahwe an ihnen getan!"
آری خداوندا، تو برای ما کارهای شگفت‌انگیز کرده‌ای و ما شادمانیم! 3
Ja, Großes hat Jahwe an uns getan: / Darüber waren wir fröhlich.
ای خداوند، آنچه را از دست داده‌ایم به ما بازگردان؛ چنانکه باران، آب را به زمین خشک باز می‌گرداند. 4
Wende nun, Jahwe, auch unser Geschick / Gleich Regenbächen im Mittagsland.
بگذار آنانی که با اشک می‌کارند، با شادی درو کنند! 5
Die mit Tränen säen, / Werden mit Jubel ernten.
کسانی که با گریه بیرون رفته بذر می‌افشانند، با شادی محصول خود را باز خواهند آورد. 6
Wohl geht man jetzt mit Weinen dahin, / Indem man den Samen zur Aussaat trägt. / Aber man kommt mit Jubel an, / Indem man trägt seine Garben.

< مزامیر 126 >