< مزامیر 121 >
سرود زائران به هنگام بالا رفتن به اورشلیم. چشمان خود را به کوهها دوختهام و در انتظار کمک هستم. | 1 |
मैं अपनी आँखें पहाड़ों की तरफ उठाऊगा; मेरी मदद कहाँ से आएगी?
کمک من از جانب خداوند میآید که آسمان و زمین را آفرید. | 2 |
मेरी मदद ख़ुदावन्द से है, जिसने आसमान और ज़मीन को बनाया।
خداوند نخواهد گذاشت پایم بلغزد و بیفتم. او که از من حمایت میکند، هرگز نمیخوابد. | 3 |
वह तेरे पाँव को फिसलने न देगा; तेरा मुहाफ़िज़ ऊँघने का नहीं।
او که از اسرائیل محافظت میکند، چشمانش به خواب نمیرود. | 4 |
देख! इस्राईल का मुहाफ़िज़, न ऊँघेगा, न सोएगा।
خداوند خودش از تو مراقبت مینماید! او در کنارت است تا از تو حمایت کند. | 5 |
ख़ुदावन्द तेरा मुहाफ़िज़ है; ख़ुदावन्द तेरे दहने हाथ पर तेरा सायबान है।
آفتاب در روز به تو آسیب نخواهد رسانید و نه مهتاب در شب. | 6 |
न आफ़ताब दिन को तुझे नुक़सान पहुँचाएगा, न माहताब रात को।
خداوند، تو را از هر بدی دور نگاه میدارد و جانت را حفظ میکند. | 7 |
ख़ुदावन्द हर बला से तुझे महफूज़ रख्खेगा, वह तेरी जान को महफूज़ रख्खेगा।
خداوند، رفت و آمد تو را زیر نظر دارد و از تو مراقبت مینماید، از حال تا ابد. | 8 |
ख़ुदावन्द तेरी आमद — ओ — रफ़्त में, अब से हमेशा तक तेरी हिफ़ाज़त करेगा।