< مزامیر 120 >

سرود زائران به هنگام بالا رفتن به اورشلیم. وقتی در زحمت بودم، از خداوند کمک خواستم و او به داد من رسید. 1
En mi angustia clamé a Yavé, Y Él me respondió.
ای خداوند مرا از دست دروغگویان و مردم حیله‌گر نجات بده. 2
Oh Yavé, libra mi vida de labios mentirosos, De una lengua engañadora.
ای حیله‌گران، می‌دانید چه در انتظار شماست؟ 3
¿Qué se te dará, O qué más se te hará, Oh lengua engañosa?
تیرهای تیز و اخگرهای داغ! 4
Agudas flechas de guerrero, [Forjadas] con brasas de enebro.
شما مانند مردمان «ماشک» و خیمه نشینان «قیدار» شرور هستید. وای بر من که در بین شما زندگی می‌کنم! 5
¡Ay de mí, porque vivo desterrado en Mesec, Y habito entre las tiendas de Cedar!
از زندگی کردن در میان این جنگ‌طلبان خسته شده‌ام. 6
Mucho tiempo estuvo mi alma Con los que aborrecen la paz.
من صلح را دوست دارم، اما آنان طرفدار جنگ هستند و به سخنان من گوش نمی‌دهند. 7
Yo soy pacífico, pero cuando hablo, Ellos me declaran la guerra.

< مزامیر 120 >