خوشا به حال آنان که راستکردارند، و مطابق شریعت خداوند رفتار میکنند. | 1 |
אַשְׁרֵי תְמִֽימֵי־דָרֶךְ הַֽהֹלְכִים בְּתוֹרַת יְהוָֽה׃ |
خوشا به حال کسانی که احکام خداوند را بجا میآورند، از صمیم قلب او را اطاعت میکنند | 2 |
אַשְׁרֵי נֹצְרֵי עֵדֹתָיו בְּכָל־לֵב יִדְרְשֽׁוּהוּ׃ |
و به راههای کج نمیروند، بلکه در راههایی گام برمیدارند که خدا نشان داده است. | 3 |
אַף לֹֽא־פָעֲלוּ עַוְלָה בִּדְרָכָיו הָלָֽכוּ׃ |
خداوندا، تو فرمانهای خود را به ما دادهای و فرمودهای که آنها را با جدیت انجام دهیم. | 4 |
אַתָּה צִוִּיתָה פִקֻּדֶיךָ לִשְׁמֹר מְאֹֽד׃ |
چقدر آرزو دارم که در انجام فرایض تو مطیع و وفادار باشم! | 5 |
אַחֲלַי יִכֹּנוּ דְרָכָי לִשְׁמֹר חֻקֶּֽיךָ׃ |
اگر تمام دستورهای تو را پیوسته در نظر داشته باشم، هیچوقت شرمنده نخواهم شد! | 6 |
אָז לֹא־אֵבוֹשׁ בְּהַבִּיטִי אֶל־כָּל־מִצְוֺתֶֽיךָ׃ |
وقتی قوانین منصفانهٔ تو را بیاموزم، از صمیم قلب تو را حمد خواهم گفت! | 7 |
אוֹדְךָ בְּיֹשֶׁר לֵבָב בְּלָמְדִי מִשְׁפְּטֵי צִדְקֶֽךָ׃ |
ای خداوند، فرایض تو را بجا خواهم آورد؛ تو هیچگاه مرا ترک نکن! | 8 |
אֶת־חֻקֶּיךָ אֶשְׁמֹר אַֽל־תַּעַזְבֵנִי עַד־מְאֹֽד׃ |
مرد جوان چگونه میتواند زندگی خود را پاک نگاه دارد؟ بهوسیلۀ خواندن کلام خدا و اطاعت از دستورهای آن! | 9 |
בַּמֶּה יְזַכֶּה־נַּעַר אֶת־אָרְחוֹ לִשְׁמֹר כִּדְבָרֶֽךָ׃ |
خداوندا، با تمام وجودم تو را میجویم، پس نگذار از احکام تو منحرف شوم. | 10 |
בְּכָל־לִבִּי דְרַשְׁתִּיךָ אַל־תַּשְׁגֵּנִי מִמִּצְוֺתֶֽיךָ׃ |
کلام تو را در دل خود حفظ میکنم و به خاطر میسپارم تا مبادا نسبت به تو گناه ورزم! | 11 |
בְּלִבִּי צָפַנְתִּי אִמְרָתֶךָ לְמַעַן לֹא אֶֽחֱטָא־לָֽךְ׃ |
ای خداوند متبارک، فرایض خود را به من بیاموز! | 12 |
בָּרוּךְ אַתָּה יְהוָה לַמְּדֵנִי חֻקֶּֽיךָ׃ |
تمام قوانین تو را با صدای بلند بیان خواهم کرد. | 13 |
בִּשְׂפָתַי סִפַּרְתִּי כֹּל מִשְׁפְּטֵי־פִֽיךָ׃ |
بیش از هر چیز دیگر، از پیروی قوانین تو لذت میبرم! در کلام تو تفکر خواهم کرد و فرمانهایت را به خاطر خواهم سپرد. | 14 |
בְּדֶרֶךְ עֵדְוֺתֶיךָ שַּׂשְׂתִּי כְּעַל כָּל־הֽוֹן׃ |
15 |
בְּפִקֻּדֶיךָ אָשִׂיחָה וְאַבִּיטָה אֹרְחֹתֶֽיךָ׃ |
از فرایض تو لذت میبرم و هرگز آنها را فراموش نخواهم کرد. | 16 |
בְּחֻקֹּתֶיךָ אֶֽשְׁתַּעֲשָׁע לֹא אֶשְׁכַּח דְּבָרֶֽךָ׃ |
خداوندا، به خدمتگزارت احسان نما تا زنده بمانم و کلام تو را اطاعت کنم. | 17 |
גְּמֹל עַֽל־עַבְדְּךָ אֶֽחְיֶה וְאֶשְׁמְרָה דְבָרֶֽךָ׃ |
چشمانم را بگشا تا حقایق شگفتانگیز شریعت تو را ببینم. | 18 |
גַּל־עֵינַי וְאַבִּיטָה נִפְלָאוֹת מִתּוֹרָתֶֽךָ׃ |
من در این دنیا غریب هستم؛ ای خدا، احکام خود را از من مخفی مدار. | 19 |
גֵּר אָנֹכִי בָאָרֶץ אַל־תַּסְתֵּר מִמֶּנִּי מִצְוֺתֶֽיךָ׃ |
اشتیاق به دانستن قوانین تو، همچون آتش همواره جانم را میسوزاند! | 20 |
גָּרְסָה נַפְשִׁי לְתַאֲבָה אֶֽל־מִשְׁפָּטֶיךָ בְכָל־עֵֽת׃ |
تو متکبران ملعون را که از احکام تو منحرف میشوند، مجازات خواهی کرد. | 21 |
גָּעַרְתָּ זֵדִים אֲרוּרִים הַשֹּׁגִים מִמִּצְוֺתֶֽיךָ׃ |
ننگ و رسوایی را از من بگیر، زیرا احکام تو را انجام دادهام. | 22 |
גַּל מֵֽעָלַי חֶרְפָּה וָבוּז כִּי עֵדֹתֶיךָ נָצָֽרְתִּי׃ |
حکمرانان مینشینند و بر ضد من توطئه میچینند، اما من به فرایض تو فکر میکنم. | 23 |
גַּם יָֽשְׁבוּ שָׂרִים בִּי נִדְבָּרוּ עַבְדְּךָ יָשִׂיחַ בְּחֻקֶּֽיךָ׃ |
احکام تو موجب شادی من است و همیشه مرا راهنمایی کرده است. | 24 |
גַּֽם־עֵדֹתֶיךָ שַׁעֲשֻׁעָי אַנְשֵׁי עֲצָתִֽי׃ |
ای خداوند، جانم به خاک چسبیده است؛ مطابق کلامت مرا زنده ساز! | 25 |
דָּֽבְקָה לֶעָפָר נַפְשִׁי חַיֵּנִי כִּדְבָרֶֽךָ׃ |
راههای خود را آشکار کردم و تو مرا اجابت فرمودی. اکنون فرایض خود را به من بیاموز. | 26 |
דְּרָכַי סִפַּרְתִּי וַֽתַּעֲנֵנִי לַמְּדֵנִי חֻקֶּֽיךָ׃ |
فرمانهایت را به من یاد ده تا دربارهٔ کلام شگفتانگیز تو تفکر نمایم. | 27 |
דֶּֽרֶךְ־פִּקּוּדֶיךָ הֲבִינֵנִי וְאָשִׂיחָה בְּנִפְלְאוֹתֶֽיךָ׃ |
جان من از حزن و اندوه پژمرده میشود؛ با کلامت جان مرا تازه ساز! | 28 |
דָּלְפָה נַפְשִׁי מִתּוּגָה קַיְּמֵנִי כִּדְבָרֶֽךָ׃ |
نگذار به راه خطا روم؛ شریعت خود را به من بشناسان. | 29 |
דֶּֽרֶךְ־שֶׁקֶר הָסֵר מִמֶּנִּי וְֽתוֹרָתְךָ חָנֵּֽנִי׃ |
من راه وفاداری را اختیار نمودهام و قوانین تو را از نظر خود دور نداشتهام. | 30 |
דֶּֽרֶךְ־אֱמוּנָה בָחָרְתִּי מִשְׁפָּטֶיךָ שִׁוִּֽיתִי׃ |
خداوندا، احکام تو را بجا میآورم؛ مگذار شرمنده شوم. | 31 |
דָּבַקְתִּי בְעֵֽדְוֺתֶיךָ יְהוָה אַל־תְּבִישֵֽׁנִי׃ |
با اشتیاق فراوان در احکام تو گام برمیدارم، زیرا تو دل مرا از بند رها ساختی. | 32 |
דֶּֽרֶךְ־מִצְוֺתֶיךָ אָרוּץ כִּי תַרְחִיב לִבִּֽי׃ |
ای خداوند، راه اجرای فرایض خود را به من بیاموز و من همیشه آنها را انجام خواهم داد. | 33 |
הוֹרֵנִי יְהוָה דֶּרֶךְ חֻקֶּיךָ וְאֶצְּרֶנָּה עֵֽקֶב׃ |
به من فهم و حکمت بده تا با تمام دل شریعت تو را نگاه دارم. | 34 |
הֲבִינֵנִי וְאֶצְּרָה תֽוֹרָתֶךָ וְאֶשְׁמְרֶנָּה בְכָל־לֵֽב׃ |
مرا در راه احکامت هدایت کن، زیرا از آنها لذت میبرم. | 35 |
הַדְרִיכֵנִי בִּנְתִיב מִצְוֺתֶיךָ כִּי־בוֹ חָפָֽצְתִּי׃ |
دل مرا به سوی احکامت مایل ساز، نه به سوی حرص و طمع! | 36 |
הַט־לִבִּי אֶל־עֵדְוֺתֶיךָ וְאַל אֶל־בָּֽצַע׃ |
مگذار به آنچه بیارزش است توجه کنم؛ مرا با کلامت احیا کن! | 37 |
הַעֲבֵר עֵינַי מֵרְאוֹת שָׁוְא בִּדְרָכֶךָ חַיֵּֽנִי׃ |
طبق وعدهای که به من دادهای عمل نما همان وعدهای که تو به مطیعان خود میدهی! | 38 |
הָקֵם לְעַבְדְּךָ אִמְרָתֶךָ אֲשֶׁר לְיִרְאָתֶֽךָ׃ |
از آن رسوایی که میترسم مرا برهان، زیرا قوانین تو نیکوست! | 39 |
הַעֲבֵר חֶרְפָּתִי אֲשֶׁר יָגֹרְתִּי כִּי מִשְׁפָּטֶיךָ טוֹבִֽים׃ |
خداوندا، مشتاق فرمانهای تو هستم! ای خدای عادل، جان مرا تازه ساز! | 40 |
הִנֵּה תָּאַבְתִּי לְפִקֻּדֶיךָ בְּצִדְקָתְךָ חַיֵּֽנִי׃ |
ای خداوند، بر من محبت فرما و طبق وعدهات مرا نجات ده | 41 |
וִֽיבֹאֻנִי חֲסָדֶךָ יְהוָה תְּשֽׁוּעָתְךָ כְּאִמְרָתֶֽךָ׃ |
تا بتوانم پاسخ مخالفانم را بدهم، زیرا آنان مرا برای اینکه بر تو اعتماد دارم، سرزنش میکنند. | 42 |
וְאֶֽעֱנֶה חֹרְפִי דָבָר כִּֽי־בָטַחְתִּי בִּדְבָרֶֽךָ׃ |
قدرت بیان حقیقت را از من مگیر، زیرا به قوانین تو امید بستهام. | 43 |
וְֽאַל־תַּצֵּל מִפִּי דְבַר־אֱמֶת עַד־מְאֹד כִּי לְמִשְׁפָּטֶךָ יִחָֽלְתִּי׃ |
پیوسته شریعت تو را نگاه خواهم داشت، تا ابدالآباد! | 44 |
וְאֶשְׁמְרָה תוֹרָתְךָ תָמִיד לְעוֹלָם וָעֶֽד׃ |
در آزادی کامل زندگی خواهم کرد، زیرا همیشه مطیع فرمانهایت هستم. | 45 |
וְאֶתְהַלְּכָה בָרְחָבָה כִּי פִקֻּדֶיךָ דָרָֽשְׁתִּי׃ |
احکام تو را در حضور پادشاهان اعلام خواهم کرد و از این کار خود شرمنده نخواهم شد. | 46 |
וַאֲדַבְּרָה בְעֵדֹתֶיךָ נֶגֶד מְלָכִים וְלֹא אֵבֽוֹשׁ׃ |
از اطاعت کردن احکامت لذت میبرم، زیرا آنها را دوست دارم. | 47 |
וְאֶשְׁתַּֽעֲשַׁע בְּמִצְוֺתֶיךָ אֲשֶׁר אָהָֽבְתִּי׃ |
احکام تو را با جان و دل میپذیرم و دربارهٔ فرایض تو تفکر میکنم. | 48 |
וְאֶשָּֽׂא־כַפַּי אֶֽל־מִצְוֺתֶיךָ אֲשֶׁר אָהָבְתִּי וְאָשִׂיחָה בְחֻקֶּֽיךָ׃ |
خداوندا، قولی را که به بندهٔ خود دادهای به یاد آور، زیرا مرا بهوسیلۀ آن امیدوار ساختهای. | 49 |
זְכֹר־דָּבָר לְעַבְדֶּךָ עַל אֲשֶׁר יִֽחַלְתָּֽנִי׃ |
در زمان مصیبت بهوسیلۀ کلامت تسلی یافتم، زیرا وعدهٔ تو حیات به جان من بخشید. | 50 |
זֹאת נֶחָמָתִי בְעָנְיִי כִּי אִמְרָתְךָ חִיָּֽתְנִי׃ |
متکبران مرا بسیار مسخره کردند، اما من هرگز شریعت تو را ترک نکردم. | 51 |
זֵדִים הֱלִיצֻנִי עַד־מְאֹד מִתּֽוֹרָתְךָ לֹא נָטִֽיתִי׃ |
ای خداوند، قوانین تو را که در زمانهای قدیم صادر کرده بودی، به یاد آوردم و بهوسیلۀ آنها خود را دلداری دادم. | 52 |
זָכַרְתִּי מִשְׁפָּטֶיךָ מֵעוֹלָם ׀ יְהוָה וָֽאֶתְנֶחָֽם׃ |
وقتی میبینم بدکاران شریعت تو را میشکنند، بسیار خشمگین میشوم. | 53 |
זַלְעָפָה אֲחָזַתְנִי מֵרְשָׁעִים עֹזְבֵי תּוֹרָתֶֽךָ׃ |
هر جا مسکن گزینم، فرایض تو سرود من خواهند بود. | 54 |
זְמִרוֹת הָֽיוּ־לִי חֻקֶּיךָ בְּבֵית מְגוּרָֽי׃ |
ای خداوند، در شب نیز افکارم متوجهٔ توست و دربارهٔ شریعت تو میاندیشم. | 55 |
זָכַרְתִּי בַלַּיְלָה שִׁמְךָ יְהוָה וָֽאֶשְׁמְרָה תּוֹרָתֶֽךָ׃ |
سعادت من در این است که از فرامین تو اطاعت کنم. | 56 |
זֹאת הָֽיְתָה־לִּי כִּי פִקֻּדֶיךָ נָצָֽרְתִּי׃ |
ای خداوند، تو نصیب من هستی! قول میدهم که کلامت را نگاه دارم. | 57 |
חֶלְקִי יְהוָה אָמַרְתִּי לִשְׁמֹר דְּבָרֶֽיךָ׃ |
با تمام دل خود طالب رضامندی تو میباشم، طبق وعدهات بر من رحم فرما! | 58 |
חִלִּיתִי פָנֶיךָ בְכָל־לֵב חָנֵּנִי כְּאִמְרָתֶֽךָ׃ |
دربارهٔ زندگی خود بسیار اندیشیدم و به سوی تو آمدم تا از احکام تو پیروی کنم. | 59 |
חִשַּׁבְתִּי דְרָכָי וָאָשִׁיבָה רַגְלַי אֶל־עֵדֹתֶֽיךָ׃ |
با شتاب آمدم تا احکام تو را اجرا کنم. | 60 |
חַשְׁתִּי וְלֹא הִתְמַהְמָהְתִּי לִשְׁמֹר מִצְוֺתֶֽיךָ׃ |
بدکاران کوشیدند مرا به گناه بکشانند، اما من شریعت تو را فراموش نکردم. | 61 |
חֶבְלֵי רְשָׁעִים עִוְּדֻנִי תּֽוֹרָתְךָ לֹא שָׁכָֽחְתִּי׃ |
در نیمههای شب برمیخیزم تا تو را به سبب قوانین عادلانهات ستایش کنم. | 62 |
חֲצֽוֹת־לַיְלָה אָקוּם לְהוֹדוֹת לָךְ עַל מִשְׁפְּטֵי צִדְקֶֽךָ׃ |
من دوست همهٔ کسانی هستم که تو را گرامی میدارند و فرمانهایت را انجام میدهند. | 63 |
חָבֵר אָנִי לְכָל־אֲשֶׁר יְרֵאוּךָ וּלְשֹׁמְרֵי פִּקּוּדֶֽיךָ׃ |
ای خداوند، زمین از محبت تو پر است! فرایض خود را به من بیاموز! | 64 |
חַסְדְּךָ יְהוָה מָלְאָה הָאָרֶץ חֻקֶּיךָ לַמְּדֵֽנִי׃ |
خداوندا، همانگونه که وعده دادی، بر بندهات احسان فرمودهای. | 65 |
טוֹב עָשִׂיתָ עִֽם־עַבְדְּךָ יְהוָה כִּדְבָרֶֽךָ׃ |
حکمت و قضاوت صحیح را به من یاد ده، زیرا به احکام تو ایمان دارم. | 66 |
טוּב טַעַם וָדַעַת לַמְּדֵנִי כִּי בְמִצְוֺתֶיךָ הֶאֱמָֽנְתִּי׃ |
پیش از اینکه تو مرا تنبیه کنی، من گمراه بودم، اما اینک پیرو کلام تو هستم. | 67 |
טֶרֶם אֶעֱנֶה אֲנִי שֹׁגֵג וְעַתָּה אִמְרָתְךָ שָׁמָֽרְתִּי׃ |
تو نیک هستی و نیکی میکنی! فرایض خود را به من بیاموز! | 68 |
טוֹב־אַתָּה וּמֵטִיב לַמְּדֵנִי חֻקֶּֽיךָ׃ |
متکبران دروغها دربارهٔ من میگویند، اما من از صمیم قلب مطیع فرمانهایت هستم. | 69 |
טָפְלוּ עָלַי שֶׁקֶר זֵדִים אֲנִי בְּכָל־לֵב ׀ אֱצֹּר פִּקּוּדֶֽיךָ׃ |
دل آنها سخت و بیاحساس است، اما من از شریعت تو لذت میبرم. | 70 |
טָפַשׁ כַּחֵלֶב לִבָּם אֲנִי תּוֹרָתְךָ שִֽׁעֲשָֽׁעְתִּי׃ |
تو مرا تنبیه کردی و این به نفع من تمام شد، زیرا باعث شد فرایض تو را بیاموزم. | 71 |
טֽוֹב־לִי כִֽי־עֻנֵּיתִי לְמַעַן אֶלְמַד חֻקֶּֽיךָ׃ |
شریعت تو برای من از تمام زر و سیم دنیا با ارزشتر است. | 72 |
טֽוֹב־לִי תֽוֹרַת־פִּיךָ מֵאַלְפֵי זָהָב וָכָֽסֶף׃ |
ای خداوند، تو مرا آفریدهای؛ پس به من دانش عطا کن تا احکام تو را بیاموزم. | 73 |
יָדֶיךָ עָשׂוּנִי וַֽיְכוֹנְנוּנִי הֲבִינֵנִי וְאֶלְמְדָה מִצְוֺתֶֽיךָ׃ |
آنان که تو را گرامی میدارند، از دیدن من خوشحال میشوند، زیرا من نیز بر کلام تو توکل دارم. | 74 |
יְרֵאֶיךָ יִרְאוּנִי וְיִשְׂמָחוּ כִּי לִדְבָרְךָ יִחָֽלְתִּי׃ |
ای خداوند، میدانم که قوانین تو عدل است، و مرا منصفانه تنبیه نمودهای. | 75 |
יָדַעְתִּי יְהוָה כִּי־צֶדֶק מִשְׁפָּטֶיךָ וֶאֱמוּנָה עִנִּיתָֽנִי׃ |
اکنون طبق وعدهای که فرمودهای، بگذار محبت تو مایهٔ تسلی من شود. | 76 |
יְהִי־נָא חַסְדְּךָ לְנַחֲמֵנִי כְּאִמְרָתְךָ לְעַבְדֶּֽךָ׃ |
بر من رحم فرما تا جانم تازه شود، زیرا از شریعت تو لذت میبرم! | 77 |
יְבֹאוּנִי רַחֲמֶיךָ וְאֶֽחְיֶה כִּי־תֽוֹרָתְךָ שַֽׁעֲשֻׁעָֽי׃ |
باشد که متکبران شرمنده شوند، زیرا با دروغهای خود مرا آزار رساندند؛ اما من دربارهٔ فرمانهایت تفکر خواهم کرد. | 78 |
יֵבֹשׁוּ זֵדִים כִּי־שֶׁקֶר עִוְּתוּנִי אֲנִי אָשִׂיחַ בְּפִקּוּדֶֽיךָ׃ |
ای خداوند، بگذار آنانی که تو را گرامی میدارند و با احکام تو آشنا هستند، نزد من آیند. | 79 |
יָשׁוּבוּ לִי יְרֵאֶיךָ וידעו וְיֹדְעֵי עֵדֹתֶֽיךָ׃ |
مرا یاری ده که به طور کامل از فرایض تو اطاعت کنم تا شرمنده نشوم! | 80 |
יְהִֽי־לִבִּי תָמִים בְּחֻקֶּיךָ לְמַעַן לֹא אֵבֽוֹשׁ׃ |
خداوندا، آنقدر انتظار کشیدم مرا نجات دهی که خسته و فرسوده شدم؛ اما هنوز به وعدهٔ تو امیدوارم! | 81 |
כָּלְתָה לִתְשׁוּעָתְךָ נַפְשִׁי לִדְבָרְךָ יִחָֽלְתִּי׃ |
از بس منتظر شدم به وعدهٔ خود وفا کنی، چشمانم تار گردید! خداوندا، چه وقت به کمک من خواهی آمد؟ | 82 |
כָּלוּ עֵינַי לְאִמְרָתֶךָ לֵאמֹר מָתַי תְּֽנַחֲמֵֽנִי׃ |
مانند مشک دوده گرفته و چروکیده شدهام؛ اما فرایض تو را فراموش نکردهام. | 83 |
כִּֽי־הָיִיתִי כְּנֹאד בְּקִיטוֹר חֻקֶּיךָ לֹא שָׁכָֽחְתִּי׃ |
تا به کی باید منتظر باشم؟ کی آزاردهندگان مرا مجازات خواهی کرد؟ | 84 |
כַּמָּה יְמֵֽי־עַבְדֶּךָ מָתַי תַּעֲשֶׂה בְרֹדְפַי מִשְׁפָּֽט׃ |
متکبران که با شریعت تو مخالفت میکنند، برای من چاه کندهاند تا مرا گرفتار سازند. | 85 |
כָּֽרוּ־לִי זֵדִים שִׁיחוֹת אֲשֶׁר לֹא כְתוֹרָתֶֽךָ׃ |
ای خداوند، تمام احکام تو قابل اعتماد میباشند. متکبران به ناحق مرا عذاب دادند. خداوندا، به دادم برس! | 86 |
כָּל־מִצְוֺתֶיךָ אֱמוּנָה שֶׁקֶר רְדָפוּנִי עָזְרֵֽנִי׃ |
نزدیک بود مرا از بین ببرند، اما من از فرامین تو غافل نشدم. | 87 |
כִּמְעַט כִּלּוּנִי בָאָרֶץ וַאֲנִי לֹא־עָזַבְתִּי פִקֻּודֶֽיךָ׃ |
خداوندا، تو پر از محبتی؛ به جان من حیات ببخش تا احکامت را بجا آورم. | 88 |
כְּחַסְדְּךָ חַיֵּנִי וְאֶשְׁמְרָה עֵדוּת פִּֽיךָ׃ |
ای خداوند، کلام تو تا ابد در آسمانها پایدار خواهد ماند. | 89 |
לְעוֹלָם יְהוָה דְּבָרְךָ נִצָּב בַּשָּׁמָֽיִם׃ |
وفاداری تو در همهٔ نسلها همچنان پا برجا خواهد بود و مانند زمینی که آفریدهای ثابت خواهد ماند. | 90 |
לְדֹר וָדֹר אֱמֽוּנָתֶךָ כּוֹנַנְתָּ אֶרֶץ וַֽתַּעֲמֹֽד׃ |
همهٔ کاینات به فرمان تو تا به حال باقی ماندهاند، زیرا تمام آنها در خدمت تو هستند. | 91 |
לְֽמִשְׁפָּטֶיךָ עָמְדוּ הַיּוֹם כִּי הַכֹּל עֲבָדֶֽיךָ׃ |
اگر شریعت تو مایهٔ شادمانی من نشده بود، بدون شک تا به حال از غصه مرده بودم! | 92 |
לוּלֵי תוֹרָתְךָ שַׁעֲשֻׁעָי אָז אָבַדְתִּי בְעָנְיִֽי׃ |
فرمانهایت را هرگز فراموش نخواهم کرد، زیرا بهوسیلۀ آنها مرا حیات بخشیدی. | 93 |
לְעוֹלָם לֹא־אֶשְׁכַּח פִּקּוּדֶיךָ כִּי בָם חִיִּיתָֽנִי׃ |
من از آن تو هستم، نجاتم ده. کوشیدهام فرمانهای تو را نگاه دارم. | 94 |
לְֽךָ־אֲנִי הוֹשִׁיעֵנִי כִּי פִקּוּדֶיךָ דָרָֽשְׁתִּי׃ |
بدکاران منتظرند مرا نابود کنند اما من به احکام تو میاندیشم. | 95 |
לִי קִוּוּ רְשָׁעִים לְאַבְּדֵנִי עֵדֹתֶיךָ אֶתְבּוֹנָֽן׃ |
برای هر کمالی انتهایی دیدم، اما حکم تو کامل و بیانتهاست! | 96 |
לְֽכָל תִּכְלָה רָאִיתִי קֵץ רְחָבָה מִצְוָתְךָ מְאֹֽד׃ |
خداوندا، شریعت تو را چقدر دوست دارم! تمام روز در آن تفکر میکنم. | 97 |
מָֽה־אָהַבְתִּי תוֹרָתֶךָ כָּל־הַיּוֹם הִיא שִׂיחָתִֽי׃ |
احکام تو مرا از مخالفانم حکیمتر ساخته است، زیرا همیشه در ذهن و وجود من است. | 98 |
מֵאֹיְבַי תְּחַכְּמֵנִי מִצְוֺתֶךָ כִּי לְעוֹלָם הִיא־לִֽי׃ |
آری، حتی از معلمان خود نیز داناتر شدهام، زیرا همیشه در احکامت تفکر میکنم. | 99 |
מִכָּל־מְלַמְּדַי הִשְׂכַּלְתִּי כִּי עֵדְוֺתֶיךָ שִׂיחָה לִֽֿי׃ |
از ریشسفیدان قوم خود نیز خردمندتر شدهام، زیرا فرمانهای تو را اطاعت کردهام. | 100 |
מִזְּקֵנִים אֶתְבּוֹנָן כִּי פִקּוּדֶיךָ נָצָֽרְתִּי׃ |
از رفتن به راه بد پرهیز کردهام، زیرا خواست من این بوده که کلام تو را اطاعت کنم. | 101 |
מִכָּל־אֹרַח רָע כָּלִאתִי רַגְלָי לְמַעַן אֶשְׁמֹר דְּבָרֶֽךָ׃ |
از قوانین تو دور نشدهام، زیرا تعلیم تو برای من نیک بوده است. | 102 |
מִמִּשְׁפָּטֶיךָ לֹא־סָרְתִּי כִּֽי־אַתָּה הוֹרֵתָֽנִי׃ |
کلام تو برای جان من شیرین است؛ حتی شیرینتر از عسل! | 103 |
מַה־נִּמְלְצוּ לְחִכִּי אִמְרָתֶךָ מִדְּבַשׁ לְפִֽי׃ |
از فرامین تو دانش و حکمت کسب کردم، به همین جهت از هر راه کج بیزار و گریزانم. | 104 |
מִפִּקּוּדֶיךָ אֶתְבּוֹנָן עַל־כֵּן שָׂנֵאתִי ׀ כָּל־אֹרַח שָֽׁקֶר׃ |
کلام تو چراغ راهنمای من است؛ نوری است که راه را پیش پایم روشن میسازد! | 105 |
נֵר־לְרַגְלִי דְבָרֶךָ וְאוֹר לִנְתִיבָתִֽי׃ |
قول دادهام که از قوانین عادلانهٔ تو اطاعت کنم و به قول خود وفادار خواهم ماند. | 106 |
נִשְׁבַּעְתִּי וָאֲקַיֵּמָה לִשְׁמֹר מִשְׁפְּטֵי צִדְקֶֽךָ׃ |
ای خداوند، بسیار درمانده و پریشان هستم؛ همانگونه که وعده فرمودهای، جان مرا حیات ببخش! | 107 |
נַעֲנֵיתִי עַד־מְאֹד יְהוָה חַיֵּנִי כִדְבָרֶֽךָ׃ |
خداوندا، دعای شکرگزاری مرا بپذیر و قوانین خود را به من بیاموز. | 108 |
נִדְבוֹת פִּי רְצֵה־נָא יְהוָה וּֽמִשְׁפָּטֶיךָ לַמְּדֵֽנִי׃ |
جان من دائم در معرض خطر قرار میگیرد؛ اما من شریعت تو را فراموش نمیکنم. | 109 |
נַפְשִׁי בְכַפִּי תָמִיד וְתֽוֹרָתְךָ לֹא שָׁכָֽחְתִּי׃ |
بدکاران بر سر راه من دام مینهند؛ اما من از فرمانهای تو منحرف نمیشوم. | 110 |
נָתְנוּ רְשָׁעִים פַּח לִי וּמִפִּקּוּדֶיךָ לֹא תָעִֽיתִי׃ |
احکام تو تا ابد در خزانهٔ قلبم خواهد ماند، زیرا مایهٔ شادی قلبم میباشد. | 111 |
נָחַלְתִּי עֵדְוֺתֶיךָ לְעוֹלָם כִּֽי־שְׂשׂוֹן לִבִּי הֵֽמָּה׃ |
با خود عهد بستهام که تا دم مرگ فرایض تو را اطاعت کنم! | 112 |
נָטִיתִי לִבִּי לַעֲשׂוֹת חֻקֶּיךָ לְעוֹלָם עֵֽקֶב׃ |
از مردمان دورو و متظاهر بیزارم، اما شریعت تو را دوست دارم. | 113 |
סֵעֲפִים שָׂנֵאתִי וְֽתוֹרָתְךָ אָהָֽבְתִּי׃ |
تو پناهگاه و سپر من هستی؛ امید من به وعدهٔ توست. | 114 |
סִתְרִי וּמָגִנִּי אָתָּה לִדְבָרְךָ יִחָֽלְתִּי׃ |
ای بدکاران، از من دور شوید؛ زیرا من احکام خدای خود را بجا میآورم. | 115 |
סֽוּרוּ־מִמֶּנִּי מְרֵעִים וְאֶצְּרָה מִצְוֺת אֱלֹהָֽי׃ |
خداوندا، طبق وعدهای که به من دادهای قدرت عطا فرما تا زنده بمانم. مگذار امیدم به یاس و نومیدی تبدیل شود. | 116 |
סָמְכֵנִי כְאִמְרָתְךָ וְאֶֽחְיֶה וְאַל־תְּבִישֵׁנִי מִשִּׂבְרִֽי׃ |
از من حمایت کن تا از دست دشمنانم ایمن باشم و به حفظ فرایض تو بپردازم. | 117 |
סְעָדֵנִי וְאִוָּשֵׁעָה וְאֶשְׁעָה בְחֻקֶּיךָ תָמִֽיד׃ |
تو همهٔ کسانی را که فرایض تو را قبول نمیکنند از خود میرانی و تمام نقشههای اغفال کنندهٔ آنها را بیاثر میسازی. | 118 |
סָלִיתָ כָּל־שׁוֹגִים מֵחֻקֶּיךָ כִּי־שֶׁקֶר תַּרְמִיתָֽם׃ |
تمام بدکاران روی زمین را مانند تفاله دور خواهی انداخت، به همین دلیل است که من احکام تو را دوست دارم. | 119 |
סִגִים הִשְׁבַּתָּ כָל־רִשְׁעֵי־אָרֶץ לָכֵן אָהַבְתִּי עֵדֹתֶֽיךָ׃ |
ای خداوند، ترس تو در دل من است و از داوریهای تو هراسانم. | 120 |
סָמַר מִפַּחְדְּךָ בְשָׂרִי וּֽמִמִּשְׁפָּטֶיךָ יָרֵֽאתִי׃ |
خداوندا، مرا به دست دشمنانم تسلیم نکن، زیرا آنچه را که درست و عادلانه بوده است، انجام دادهام. | 121 |
עָשִׂיתִי מִשְׁפָּט וָצֶדֶק בַּל־תַּנִּיחֵנִי לְעֹֽשְׁקָֽי׃ |
به من اطمینان بده که مرا یاری خواهی کرد؛ مگذار متکبران بر من ظلم کنند. | 122 |
עֲרֹב עַבְדְּךָ לְטוֹב אַֽל־יַעַשְׁקֻנִי זֵדִֽים׃ |
آنقدر چشم انتظار ماندم که بیایی و مرا نجات دهی که چشمانم تار شد. | 123 |
עֵינַי כָּלוּ לִֽישׁוּעָתֶךָ וּלְאִמְרַת צִדְקֶֽךָ׃ |
با من طبق محبت خود عمل نما و فرایض خود را به من بیاموز. | 124 |
עֲשֵׂה עִם־עַבְדְּךָ כְחַסְדֶּךָ וְחֻקֶּיךָ לַמְּדֵֽנִי׃ |
من خدمتگزار تو هستم؛ به من دانایی عنایت فرما تا احکامت را درک نمایم. | 125 |
עַבְדְּךָ־אָנִי הֲבִינֵנִי וְאֵדְעָה עֵדֹתֶֽיךָ׃ |
خداوندا، زمان آن رسیده که تو اقدام کنی، زیرا مردم از شریعت تو سرپیچی میکنند. | 126 |
עֵת לַעֲשׂוֹת לַיהוָה הֵפֵרוּ תּוֹרָתֶֽךָ׃ |
من احکام تو را دوست دارم؛ آنها را بیش از طلا و زر خالص دوست دارم. | 127 |
עַל־כֵּן אָהַבְתִּי מִצְוֺתֶיךָ מִזָּהָב וּמִפָּֽז׃ |
همهٔ فرمانهای تو را، در هر موردی، صحیح میدانم؛ اما از هر نوع تعلیم دروغ متنفرم. | 128 |
עַל־כֵּן ׀ כָּל־פִּקּוּדֵי כֹל יִשָּׁרְתִּי כָּל־אֹרַח שֶׁקֶר שָׂנֵֽאתִי׃ |
ای خداوند، احکام تو بسیار عالی است؛ از صمیم قلب آنها را اطاعت میکنم. | 129 |
פְּלָאוֹת עֵדְוֺתֶיךָ עַל־כֵּן נְצָרָתַם נַפְשִֽׁי׃ |
درک کلام تو به انسان نور میبخشد و سادهدلان را خردمند میسازد. | 130 |
פֵּתַח דְּבָרֶיךָ יָאִיר מֵבִין פְּתָיִֽים׃ |
دهان خود را باز میکنم و لَهلَه میزنم، زیرا مشتاق احکام تو هستم. | 131 |
פִּֽי־פָעַרְתִּי וָאֶשְׁאָפָה כִּי לְמִצְוֺתֶיךָ יָאָֽבְתִּי׃ |
همانگونه که بر دوستداران خود رحمت میفرمایی، بر من نیز نظر لطف بیفکن و مرا مورد رحمت خود قرار ده. | 132 |
פְּנֵה־אֵלַי וְחָנֵּנִי כְּמִשְׁפָּט לְאֹהֲבֵי שְׁמֶֽךָ׃ |
با کلامت مرا راهنمایی کن تا مغلوب بدی نشوم. | 133 |
פְּעָמַי הָכֵן בְּאִמְרָתֶךָ וְֽאַל־תַּשְׁלֶט־בִּי כָל־אָֽוֶן׃ |
مرا از دست ظالمان نجات ده تا فرمانهای تو را انجام دهم. | 134 |
פְּדֵנִי מֵעֹשֶׁק אָדָם וְאֶשְׁמְרָה פִּקּוּדֶֽיךָ׃ |
روی خود را بر خادم خود تابان ساز، و فرایض خود را به من بیاموز. | 135 |
פָּנֶיךָ הָאֵר בְּעַבְדֶּךָ וְלַמְּדֵנִי אֶת־חֻקֶּֽיךָ׃ |
اشک همچون سیل از چشمانم سرازیر میشود، زیرا مردم شریعت تو را بجا نمیآورند. | 136 |
פַּלְגֵי־מַיִם יָרְדוּ עֵינָי עַל לֹא־שָׁמְרוּ תוֹרָתֶֽךָ׃ |
ای خداوند، تو عادل هستی و قوانین تو منصفانه است. | 137 |
צַדִּיק אַתָּה יְהוָה וְיָשָׁר מִשְׁפָּטֶֽיךָ׃ |
احکامی را که وضع نمودهای تمام از عدل و انصاف سرشار است. | 138 |
צִוִּיתָ צֶדֶק עֵדֹתֶיךָ וֶֽאֱמוּנָה מְאֹֽד׃ |
آتش خشم من وجود مرا میسوزاند، زیرا دشمنانم به احکام تو بیاعتنایی میکنند. | 139 |
צִמְּתַתְנִי קִנְאָתִי כִּֽי־שָׁכְחוּ דְבָרֶיךָ צָרָֽי׃ |
کلام تو آزموده شده و پاک است؛ خادمت چقدر آن را دوست میدارد! | 140 |
צְרוּפָה אִמְרָתְךָ מְאֹד וְֽעַבְדְּךָ אֲהֵבָֽהּ׃ |
من کوچک و نالایق هستم، اما از اجرای فرمانهای تو غافل نمیشوم. | 141 |
צָעִיר אָנֹכִי וְנִבְזֶה פִּקֻּדֶיךָ לֹא שָׁכָֽחְתִּי׃ |
عدالت تو ابدی است و شریعت تو همیشه راست و درست است. | 142 |
צִדְקָתְךָ צֶדֶק לְעוֹלָם וְֽתוֹרָתְךָ אֱמֶֽת׃ |
من در زحمت و فشار هستم، ولی احکام تو موجب شادی من است! | 143 |
צַר־וּמָצוֹק מְצָאוּנִי מִצְוֺתֶיךָ שַׁעֲשֻׁעָֽי׃ |
احکام تو همیشه عادلانه است، مرا در فهم آنها یاری فرما تا روحم تازه شود! | 144 |
צֶדֶק עֵדְוֺתֶיךָ לְעוֹלָם הֲבִינֵנִי וְאֶחְיֶֽה׃ |
ای خداوند، با تمام قوت خود نزد تو فریاد برمیآورم؛ مرا اجابت فرما تا فرایض تو را بجا آورم. | 145 |
קָרָאתִי בְכָל־לֵב עֲנֵנִי יְהוָה חֻקֶּיךָ אֶצֹּֽרָה׃ |
از تو یاری میخواهم؛ مرا نجات ده تا احکام تو را انجام دهم. | 146 |
קְרָאתִיךָ הוֹשִׁיעֵנִי וְאֶשְׁמְרָה עֵדֹתֶֽיךָ׃ |
پیش از طلوع آفتاب نزد تو دعا و التماس کردم و به انتظار وعدهٔ تو نشستم. | 147 |
קִדַּמְתִּי בַנֶּשֶׁף וָאֲשַׁוֵּעָה לדבריך לִדְבָרְךָ יִחָֽלְתִּי׃ |
تمام شب بیدار ماندم تا در کلام تو تفکر نمایم. | 148 |
קִדְּמוּ עֵינַי אַשְׁמֻרוֹת לָשִׂיחַ בְּאִמְרָתֶֽךָ׃ |
ای خداوند، به سبب محبت خود فریادم را بشنو و طبق قوانین خود جان مرا حفظ کن! | 149 |
קוֹלִי שִׁמְעָה כְחַסְדֶּךָ יְהוָה כְּֽמִשְׁפָּטֶךָ חַיֵּֽנִי׃ |
افراد شرور و بدکار، که بویی از شریعت تو نبردهاند، به من نزدیک میشوند؛ | 150 |
קָרְבוּ רֹדְפֵי זִמָּה מִתּוֹרָתְךָ רָחָֽקוּ׃ |
اما ای خداوند، تو در کنار من هستی. همهٔ احکام تو حقیقت است. | 151 |
קָרוֹב אַתָּה יְהוָה וְֽכָל־מִצְוֺתֶיךָ אֱמֶֽת׃ |
احکام تو را از مدتها پیش آموختهام! تو آنها را چنان تثبیت کردهای که تا ابد پا برجا بمانند. | 152 |
קֶדֶם יָדַעְתִּי מֵעֵדֹתֶיךָ כִּי לְעוֹלָם יְסַדְתָּֽם׃ |
ای خداوند، بر رنجهای من نظر کن و مرا نجات ده، زیرا من نسبت به شریعت تو بیاعتنا نبودهام. | 153 |
רְאֵֽה־עָנְיִי וְחַלְּצֵנִי כִּי־תֽוֹרָתְךָ לֹא שָׁכָֽחְתִּי׃ |
از حق من دفاع کن و مرا آزاد ساز! طبق وعدهات جان مرا حفظ کن. | 154 |
רִיבָה רִיבִי וּגְאָלֵנִי לְאִמְרָתְךָ חַיֵּֽנִי׃ |
بدکاران نجات نخواهند یافت، زیرا فرایض تو را اطاعت نمیکنند. | 155 |
רָחוֹק מֵרְשָׁעִים יְשׁוּעָה כִּֽי־חֻקֶּיךָ לֹא דָרָֽשׁוּ׃ |
خداوندا، رحمت تو عظیم است! بگذار با حفظ قوانینت زنده بمانم! | 156 |
רַחֲמֶיךָ רַבִּים ׀ יְהוָה כְּֽמִשְׁפָּטֶיךָ חַיֵּֽנִי׃ |
دشمنان و آزاردهندگان من بسیارند، اما من از اطاعت نمودن احکام تو غفلت نخواهم کرد. | 157 |
רַבִּים רֹדְפַי וְצָרָי מֵעֵדְוֺתֶיךָ לֹא נָטִֽיתִי׃ |
وقتی به بدکاران که کلام تو را اطاعت نمیکنند، نگاه میکنم، از آنها منزجر میشوم. | 158 |
רָאִיתִי בֹגְדִים וָֽאֶתְקוֹטָטָה אֲשֶׁר אִמְרָתְךָ לֹא שָׁמָֽרוּ׃ |
خداوندا، ملاحظه فرما که چقدر فرمانهای تو را دوست میدارم. طبق محبت خود، جان مرا حفظ کن. | 159 |
רְאֵה כִּי־פִקּוּדֶיךָ אָהָבְתִּי יְהוָה כְּֽחַסְדְּךָ חַיֵּֽנִי׃ |
تمام قوانین تو بر حق و داوریهای تو همیشه عادلانه است. | 160 |
רֹאשׁ־דְּבָרְךָ אֱמֶת וּלְעוֹלָם כָּל־מִשְׁפַּט צִדְקֶֽךָ׃ |
زورمندان با بیانصافی بر من ظلم کردند، اما من کلام تو را گرامی داشتم. | 161 |
שָׂרִים רְדָפוּנִי חִנָּם ומדבריך וּמִדְּבָרְךָ פָּחַד לִבִּֽי׃ |
به سبب وعدههای تو خوشحال هستم، خوشحال مانند کسی که گنج بزرگی یافته باشد! | 162 |
שָׂשׂ אָנֹכִֽי עַל־אִמְרָתֶךָ כְּמוֹצֵא שָׁלָל רָֽב׃ |
از دروغ متنفر و بیزارم، اما شریعت تو را دوست دارم. | 163 |
שֶׁקֶר שָׂנֵאתִי וַאֲתַעֵבָה תּוֹרָתְךָ אָהָֽבְתִּי׃ |
برای قوانین عادلانهٔ تو، روزی هفت بار تو را سپاس میگویم. | 164 |
שֶׁבַע בַּיּוֹם הִלַּלְתִּיךָ עַל מִשְׁפְּטֵי צִדְקֶֽךָ׃ |
آنان که شریعت تو را دوست دارند از سلامتی کامل برخوردارند و هیچ قدرتی باعث لغزش آنان نخواهد شد! | 165 |
שָׁלוֹם רָב לְאֹהֲבֵי תוֹרָתֶךָ וְאֵֽין־לָמוֹ מִכְשֽׁוֹל׃ |
ای خداوند، من احکام تو را اطاعت میکنم و امیدم به توست که مرا نجات دهی. | 166 |
שִׂבַּרְתִּי לִֽישׁוּעָתְךָ יְהוָה וּֽמִצְוֺתֶיךָ עָשִֽׂיתִי׃ |
احکام تو را انجام میدهم و آنها را از صمیم قلب دوست میدارم. | 167 |
שָֽׁמְרָה נַפְשִׁי עֵדֹתֶיךָ וָאֹהֲבֵם מְאֹֽד׃ |
فرامین و احکام تو را نگاه میدارم، زیرا تو ناظر بر همهٔ کارهای من هستی. | 168 |
שָׁמַרְתִּי פִקּוּדֶיךָ וְעֵדֹתֶיךָ כִּי כָל־דְּרָכַי נֶגְדֶּֽךָ׃ |
ای خداوند، فریاد مرا بشنو! طبق وعدهای که دادهای قدرت درک مرا زیاد کن. | 169 |
תִּקְרַב רִנָּתִי לְפָנֶיךָ יְהוָה כִּדְבָרְךָ הֲבִינֵֽנִי׃ |
دعایم را بشنو و طبق وعدهات مرا نجات ده! | 170 |
תָּבוֹא תְחִנָּתִי לְפָנֶיךָ כְּאִמְרָתְךָ הַצִּילֵֽנִי׃ |
همیشه تو را سپاس میگویم، زیرا فرایض خود را به من میآموزی. | 171 |
תַּבַּעְנָה שְׂפָתַי תְּהִלָּה כִּי תְלַמְּדֵנִי חֻקֶּֽיךָ׃ |
کلامت را با سرود ستایش خواهم کرد، زیرا تمام احکام تو عادلانه است! | 172 |
תַּעַן לְשׁוֹנִי אִמְרָתֶךָ כִּי כָל־מִצְוֺתֶיךָ צֶּֽדֶק׃ |
یار و یاور من باش، زیرا مطیع فرامین تو هستم. | 173 |
תְּהִֽי־יָדְךָ לְעָזְרֵנִי כִּי פִקּוּדֶיךָ בָחָֽרְתִּי׃ |
ای خداوند، مشتاق دیدن عمل رهاییبخش تو هستم؛ شریعت تو لذت زندگی من است! | 174 |
תָּאַבְתִּי לִֽישׁוּעָתְךָ יְהוָה וְתֽוֹרָתְךָ שַׁעֲשֻׁעָֽי׃ |
بگذار زنده بمانم و تو را سپاس بگویم! بگذار قوانین تو راهنمای من باشند! | 175 |
תְּֽחִי־נַפְשִׁי וּֽתְהַֽלְלֶךָּ וּֽמִשְׁפָּטֶךָ יַעֲזְרֻֽנִי׃ |
مانند گوسفند گمشده سرگردان هستم! بیا و مرا دریاب، زیرا خادمت احکام تو را فراموش نکرده است. | 176 |
תָּעִיתִי כְּשֶׂה אֹבֵד בַּקֵּשׁ עַבְדֶּךָ כִּי מִצְוֺתֶיךָ לֹא שָׁכָֽחְתִּי׃ |