سخنان الهام بخش مادر لموئیلِ پادشاه به او: | 1 |
ای پسر من، ای پسری که تو را در جواب دعاهایم یافتهام، | 2 |
نیروی جوانی خود را صرف زنان نکن، زیرا آنها باعث نابودی پادشاهان شدهاند. | 3 |
ای لموئیل، شایستهٔ پادشاهان نیست که میگساری کنند، | 4 |
چون ممکن است قوانین را فراموش کرده نتوانند به داد مظلومان برسند. | 5 |
شراب را به کسانی بده که در انتظار مرگند و به اشخاصی که دلتنگ و تلخکام هستند، | 6 |
تا بنوشند و فقر و بدبختی خود را فراموش کنند. | 7 |
دهان خود را باز کن و از حق کسانی که بیزبان و بیچارهاند دفاع کن. | 8 |
دهان خود را باز کن و به انصاف داوری نما و به داد فقیران و محتاجان برس. | 9 |
زن خوب را چه کسی میتواند پیدا کند؟ ارزش او از جواهر هم بیشتر است! | 10 |
او مورد اعتماد شوهرش میباشد و نمیگذارد شوهرش به چیزی محتاج شود. | 11 |
در تمام روزهای زندگی به شوهرش خوبی خواهد کرد، نه بدی. | 12 |
پشم و کتان میگیرد و با دستهای خود آنها را میریسد. | 13 |
او برای تهیه خوراک، مانند کشتیهای بازرگانان به راههای دور میرود. | 14 |
قبل از روشن شدن هوا، بیدار میشود و برای خانوادهاش خوراک آماده میکند و دستورهای لازم را به کنیزانش میدهد. | 15 |
مزرعهای را در نظر میگیرد و پس از بررسیهای لازم آن را میخرد و با دسترنج خود تاکستان ایجاد میکند. | 16 |
او قوی و پرکار است. | 17 |
به امور خرید و فروش رسیدگی مینماید و شبها تا دیر وقت در خانه کار میکند. | 18 |
با دستهای خود نخ میریسد و پارچه میبافد. | 19 |
او دست و دل باز است و به فقرا کمک میکند. | 20 |
از برف و سرما باکی ندارد، چون برای تمام اهل خانهاش لباس گرم بافته است. | 21 |
برای خود نیز لباسهای زیبا از پارچههای نفیس میدوزد. | 22 |
او لباس و کمربند تهیه میکند و به تاجرها میفروشد. شوهر چنین زنی در میان بزرگان شهر مورد احترام خواهد بود. | 23 |
24 |
او زنی است قوی و باوقار و از آینده نمیترسد. | 25 |
سخنانش پر از حکمت و نصایحش محبتآمیز است. | 26 |
او تنبلی نمیکند، بلکه به احتیاجات خانوادهاش رسیدگی مینماید. | 27 |
فرزندانش او را میستایند و شوهرش از او تمجید نموده، میگوید: | 28 |
«تو در میان تمام زنانِ خوب، بینظیر هستی!» | 29 |
زیبایی فریبنده و ناپایدار است، اما زنی که خداترس باشد قابل ستایش است. | 30 |
پاداش کارهایش را به او بدهید و بگذارید همه او را تحسین کنند. | 31 |