خداوند از تقلب و کلاهبرداری متنفر است، ولی درستکاری و صداقت را دوست دارد. | 1 |
الْمِيزَانُ الْمَغْشُوشُ رِجْسٌ لَدَى الرَّبِّ، وَالْمِكْيَالُ الْوَافِي يَحُوزُ رِضَاهُ. | ١ |
تکبر باعث سرافکندگی میشود، پس دانا کسی است که فروتن باشد. | 2 |
حِينَمَا تُقْبِلُ الْكِبْرِيَاءُ يُقْبِلُ مَعَهَا الْهَوَانُ، أَمَّا الْحِكْمَةُ فَتَأْتِي مَعَ الْمُتَوَاضِعِينَ. | ٢ |
صداقت مرد درستکار راهنمای اوست، اما نادرستی شخص بدکار، او را به نابودی میکشاند. | 3 |
كَمَالُ الْمُسْتَقِيمِينَ يَهْدِيهِمْ، وَاعْوِجَاجُ الْغَادِرِينَ يُدَمِّرُهُمْ. | ٣ |
در روز داوری مال و ثروت به داد تو نمیرسد، اما عدالت تو میتواند تو را از مرگ برهاند. | 4 |
لَا يُجْدِي الْغِنَى فِي يَوْمِ قَضَاءِ الرَّبِّ، أَمَّا الْبِرُّ فَيُنَجِّي مِنَ الْمَوْتِ. | ٤ |
عدالت درستکاران راهشان را هموار میکند، اما بدکاران در زیر بار سنگین گناهان خود از پا در میآیند. | 5 |
بِرُّ الْكَامِلِ يُقَوِّمُ طَرِيقَهُ، أَمَّا الشِّرِّيرُ فَيَسْقُطُ فِي حُفْرَةِ شَرِّهِ. | ٥ |
عدالت نیکان آنها را نجات میدهد، ولی بدکاران در دام خیانت خود گرفتار میشوند. | 6 |
بِرُّ الْمُسْتَقِيمِ يُنَجِّيهِ، وَالْغَادِرُونَ يُؤْخَذُونَ بِفُجُورِهِمْ. | ٦ |
آدم خدانشناس وقتی بمیرد همهٔ امیدهایش از بین میرود وانتظاری که از قدرتش داشت نقش بر آب میشود. | 7 |
إِذَا مَاتَ الشِّرِّيرُ يَفْنَى رَجَاؤُهُ، وَأَمَلُ الأَثَمَةِ يَبِيدُ. | ٧ |
مرد عادل از تنگنا رهایی مییابد و مرد بدکار به جای او گرفتار میشود. | 8 |
الصِّدِّيقُ يَنْجُو مِنَ الضِّيقِ، وَفِي مَكَانِهِ يَحِلُّ الشِّرِّيرُ. | ٨ |
سخنان مرد خدانشناس انسان را به هلاکت میکشاند، اما حکمت شخص درستکار او را از هلاکت میرهاند. | 9 |
يُدَمِّرُ الْمُنَافِقُ صَاحِبَهُ بِأَقْوَالِهِ، وَيَنْجُو الصِّدِّيقُ بِالْمَعْرِفَةِ. | ٩ |
مردمان شهر برای موفقیت عادلان شادی میکنند و از مرگ بدکاران خوشحال میشوند. | 10 |
تَتَهَلَّلُ الْمَدِينَةُ لِفَلاحِ الأَبْرَارِ، وَيَشِيعُ هُتَافُ الْبَهْجَةِ لَدَى مَوْتِ الأَشْرَارِ. | ١٠ |
از برکت وجود خداشناسان شهر ترقی میکند، اما شرارت بدکاران موجب تباهی آن میشود. | 11 |
بِبَرَكَةِ الْمُسْتَقِيمِينَ تَتَعَظَّمُ الْمَدِينَةُ، وَتُهْدَمُ بِسَبَبِ أَقْوَالِ الأَشْرَارِ. | ١١ |
کسی که دربارهٔ دیگران با تحقیر صحبت میکند آدم نادانی است. آدم عاقل جلوی زبان خود را میگیرد. | 12 |
مَنْ يَحْتَقِرُ جَارَهُ يَفْتَقِرُ إِلَى الإِدْرَاكِ السَّلِيمِ، وَذُو الْفِطْنَةِ يَعْتَصِمُ بِالصَّمْتِ. | ١٢ |
خبرچین هر جا میرود اسرار دیگران را فاش میکند، ولی شخص امین، اسرار را در دل خود مخفی نگه میدارد. | 13 |
الْوَاشِي يُفْشِي السِّرَّ، وَالأَمِينُ النَّفْسِ يَكْتُمُهُ. | ١٣ |
بدون رهبری خردمندانه، مملکت سقوط میکند؛ اما وجود مشاوران زیاد امنیت کشور را تضمین میکند. | 14 |
يَسْقُطُ الشَّعْبُ حَيْثُ تَنْعَدِمُ الْهِدَايَةُ، وَبِكَثْرَةِ الْمُشِيرِينَ يَتَحَقَّقُ الْخَلاصُ. | ١٤ |
ضامن شخص غریب نشو چون ضرر خواهی دید. اگر میخواهی گرفتار نشوی ضامن کسی نشو. | 15 |
مَنْ يَضْمَنُ الْغَرِيبَ يَتَعَرَّضُ لأَشَدِّ الأَذَى، وَمَنْ يَمْقُتُ الضَّامِنِينَ بِصَفْقِ الأَيْدِي يَطْمَئِنُّ. | ١٥ |
زن نیکو سیرت، عزت و احترام به دست میآورد، اما مردان بیرحم فقط میتوانند ثروت به چنگ آورند. | 16 |
الْمَرْأَةُ الرَّقِيقَةُ الْقَلْبِ تَحْظَى بِالْكَرَامَةِ، وَالْعُنَفَاءُ لَا يَحْصُلُونَ إِلّا عَلَى الْغِنَى. | ١٦ |
مرد رحیم به خودش نفع میرساند، اما آدم ستمگر به خودش لطمه میزند. | 17 |
الرَّحِيمُ يُحْسِنُ إِلَى نَفْسِهِ، وَالْقَاسِي يُؤْذِي ذَاتَهُ. | ١٧ |
ثروت شخص بدکار، موقتی و ناپایدار است، ولی اجرت شخص عادل جاودانی است. | 18 |
الشِّرِّيرُ يَكْسَبُ أُجْرَةَ غِشٍّ زَائِلَةً، أَمَّا زَارِعُ الْبِرِّ فَلَهُ ثَوَابٌ أَكِيدٌ دَائِمٌ. | ١٨ |
شخص درستکار از حیات برخوردار میشود، اما آدم بدکار به سوی مرگ میرود. | 19 |
الْمُتَشَبِّثُ بِالْبِرِّ يَحْيَا، وَمَنْ يَتْبَعُ الشَّرَّ يَمُوتُ. | ١٩ |
خداوند از افراد بدسرشت متنفر است، ولی از درستکاران خشنود میباشد. | 20 |
ذَوُو الْقُلُوبِ الْمُعْوَجَّةِ رِجْسٌ لَدَى الرَّبِّ، وَبِذَوِي السِّيرَةِ الْمُسْتَقِيمَةِ مَرْضَاتُهُ. | ٢٠ |
مطمئن باش بدکاران مجازات خواهند شد، اما درستکاران رهایی خواهند یافت. | 21 |
الشِّرِّيرُ لَا يُفْلِتُ حَتْماً مِنَ الْعِقَابِ، أَمَّا ذُرِّيَّةُ الصِّدِّيقِينَ فَتَنْجُو. | ٢١ |
زیبایی در زن نادان مانند حلقهٔ طلا در پوزهٔ گراز است. | 22 |
الْمَرْأَةُ الْجَمِيلَةُ الْمُجَرَّدَةُ مِنَ الْحِكْمَةِ كَخِزَامَةٍ مِنْ ذَهَبٍ فِي أَنْفِ خِنْزِيرَةٍ. | ٢٢ |
آرزوی نیکان همیشه برآورده میشود، اما خشم خدا در انتظار بدکاران است. | 23 |
بُغْيَةُ الصِّدِّيقِينَ الْخَيْرُ فَقَطْ، أَمَّا تَوَقُّعَاتُ الشِّرِّيرِ فَهِيَ فِي الْغَضَبِ. | ٢٣ |
هستند کسانی که با سخاوت خرج میکنند و با وجود این ثروتمند میشوند؛ و هستند کسانی که بیش از اندازه جمع میکنند، اما عاقبت نیازمند میگردند. | 24 |
قَدْ يَسْخُو الْمَرْءُ بِمَا عِنْدَهُ فَيَزْدَادُ غِنىً وَيَبْخَلُ آخَرُ بِمَا عَلَيْهِ أَنْ يَسْخُوَ بِهِ فَيَفْتَقِرُ. | ٢٤ |
شخص سخاوتمند کامیاب میشود و هر که دیگران را سیراب کند خود نیز سیراب خواهد شد. | 25 |
النَّفْسُ السَّخِيَّةُ تَزْدَادُ ثَرَاءً، وَالْمُرْوِي يُرْوَى أَيْضاً. | ٢٥ |
کسی که غلهاش را احتکار میکند، مورد نفرین مردم قرار خواهد گرفت، ولی دعای خیر مردم همراه کسی خواهد بود که غله خود را در زمان احتیاج به آنها میفروشد. | 26 |
يَلْعَنُ الشَّعْبُ مُحْتَكِرَ الْحِنْطَةِ، وَتَحُلُّ الْبَرَكَةُ عَلَى رَأْسِ مَنْ يَبِيعُهَا. | ٢٦ |
اگر در پی نیکی باشی مورد لطف خدا خواهی بود، ولی اگر به دنبال بدی بروی جز بدی چیزی نصیبت نخواهد شد. | 27 |
مَنْ يَسْعَى فِي الْخَيْرِ، يَلْتَمِسُ الرِّضَى، وَمَنْ يَنْشُدُ الشَّرَّ يُقْبِلُ إِلَيْهِ. | ٢٧ |
کسی که بر ثروت خود تکیه کند خواهد افتاد، اما عادلان مانند درخت سبز شکوفه خواهند آورد. | 28 |
مَنْ يَتَّكِلُ عَلَى غِنَاهُ يَسْقُطُ، أَمَّا الصِّدِّيقُونَ فَيَزْهُونَ كَأَوْرَاقِ الشَّجَرِ الْخَضْرَاءِ. | ٢٨ |
شخص نادانی که باعث ناراحتی خانوادهاش میشود سرانجام هستی خود را از دست خواهد داد و برده دانایان خواهد شد. | 29 |
مَنْ يُكَدِّرُ حَيَاةَ أَهْلِ بَيْتِهِ يَرِثُ الرِّيحَ، وَيُصْبِحُ الأَحْمَقُ خَادِماً لِلْحَكِيمِ. | ٢٩ |
ثمره کار خداشناسان حیاتبخش است و تمام کسانی که مردم را به سوی نجات هدایت میکنند دانا هستند. | 30 |
ثَمَرُ الصِّدِّيقِ شَجَرَةُ حَيَاةٍ، وَرَابِحُ النُّفُوسِ حَكِيمٌ. | ٣٠ |
اگر عادلان پاداش اعمال خود را در این دنیا مییابند، بدون شک گناهکاران و بدکاران نیز به سزای اعمال خود میرسند. | 31 |
إِنْ كَانَ الصِّدِّيقُ يُجَازَى عَلَى الأَرْضِ، فَكَمْ بِالْحَرِيِّ يَكُونُ جَزَاءُ الشِّرِّيرِ وَالْخَاطِئِ. | ٣١ |