< میکاه 7 >
وای بر من! من مانند شخص گرسنهای هستم که روی درختان میوهای نمییابد و بر تاکها انگوری پیدا نمیکند. هیچ انگور و انجیری بر درختان باقی نمانده است. | 1 |
Ve mig! Det går mig som ved ved Frugthøst, ved Vinhøstens Efterslæt: Ikke en Drue at spise, ej en Figen, min Sjæl har Lyst til!
هیچ پرهیزگاری روی زمین یافت نمیشود و انسان درستکاری در بین مردم دیده نمیشود. همه قاتل هستند و برای برادران خود دام می گسترانند. | 2 |
De fromme er svundet af Landet, ikke et Menneske er sanddru. De lurer alle på Blod og jager hverandre med Net.
دستهایشان برای ارتکاب گناه مهارت دارند. حاکم و قاضی هر دو رشوه میخواهند. قدرتمندان به آنها رشوه میدهند و میگویند چه میخواهند و آنها نیز برای انجام خواستههای ایشان نقشه میکشند. | 3 |
Deres Hænder er flinke til ondt, Fyrsten kræver, Dommeren er villig for Betaling; Stormanden nævner, hvad han begærer; og derefter snor de det sammen.
حتی بهترین ایشان مثل خارند و صالحترینشان مانند خاربست. ولی روز مجازات آنها فرا رسیده است و همه آشفته خواهند شد. | 4 |
Den bedste er som en Tornebusk, den ærlige værre end en Tjørnehæk. Dine Vægteres Dag, din Hjemsøgelse kommer, af Rædsel rammes de nu.
به هیچکس اعتماد نکن، نه به بهترین دوستت و نه حتی به همسرت! | 5 |
Tro ikke eders Næste, stol ikke. på en Ven, vogt Mundens Døre for hende. du favner!
زیرا پسر به پدر اهانت میکند، دختر با مادرش مخالفت میورزد و عروس با مادرشوهرش دشمنی میکند. اهل خانهٔ شخص، دشمنان او میباشند. | 6 |
Thi Søn agter Fader ringe, Datter står Moder imod Svigerdatter Svigermoder, en Mand har sine Husfolk til Fjender.
و اما من منتظر یاری خداوند هستم، و برای خدای نجات خود انتظار میکشم. او دعای مرا مستجاب خواهد فرمود. | 7 |
Men jeg vil spejde efter HERREN, jeg bier på min Frelses Gud; min Gud vil høre mig.
ای دشمنان به ما نخندید، زیرا اگرچه به زمین بیفتیم، باز برخواهیم خاست! اگرچه در تاریکی باشیم، خود خداوند روشنایی ما خواهد بود! | 8 |
Glæd dig ej over mig, min Fjende! Thi jeg faldt, men står op; om end jeg sidder i Mørke, er HERREN mit Lys.
وقتی خداوند ما را تنبیه کند، تحمل خواهیم کرد، زیرا نسبت به او گناه کردهایم. سرانجام او در برابر دشمنانمان از ما حمایت کرده، ایشان را به سبب تمام بدیهایی که به ما روا داشتهاند، مجازات خواهد کرد. خداوند ما را از تاریکی بیرون آورده، در روشنایی قرار خواهد داد و ما شاهد اجرای عدالت او خواهیم بود. | 9 |
Jeg vil bære HERRENs Vrede - jeg synded jo mod ham - indtil han strider for mig og skaffer mig Ret; han fører mig ud i Lys, jeg skal skue hans Retfærd.
آنگاه دشمنانمان خواهند دید که خداوند پشتیبان ماست و از این که به ما طعنه زده میگفتند: «خدای شما کجاست؟» شرمنده خواهند شد. آنگاه با چشمان خود خواهیم دید که ایشان مثل گل کوچهها پایمال میشوند. | 10 |
Min Fjende skal se derpå og fyldes med Skam, han, som spørger mig: "Hvor er HERREN din Gud?". Mine Øjne skal med Skadefryd se ham, når han trampes ned som Skarn på Gaden.
ای اسرائیل، شهرهایت بزرگتر و بهتر از قبل بازسازی خواهند شد، و مرزهایت گسترش خواهند یافت. | 11 |
En Dag skal dine Mure bygges, en Dag skal Grænsen vides ud,
در آن روز، قوم تو از آشور و مصر، از ناحیهٔ رود فرات، و از دریاها و کوهستانهای دور دست نزد تو باز خواهند گشت. | 12 |
en Dag skal man komme til dig lige fra Assur til Ægypten, lige fra Ægypten til Floden, fra Hav til Hav, fra Bjerg til Bjerg.
اما سرزمینهای دیگر به سبب گناهان مردمشان ویران خواهند گردید. | 13 |
Men Jorden og de, som bor derpå, lægges øde til Løn for deres Værk.
ای خداوند، بیا و بر قوم خود شبانی کن؛ گلهٔ خود را رهبری فرما و گوسفندانت را که در جنگل تنها ماندهاند، مانند گذشته به چراگاههای سرسبز و حاصلخیز باشان و جلعاد هدایت کن. | 14 |
Vogt med din Stav dit Folk, din Ejendoms Hjord, som bor for sig selv i Skoven, i Frugthavens Midte; lad dem græsse i Basan og Gilead som i gamle Dage!
خداوند در پاسخ میفرماید: «مثل زمانی که شما را از اسارت مصر بیرون آوردم، معجزههای بزرگی برای شما خواهم کرد.» | 15 |
Giv os Undere at skue, som da du drog ud af Ægypten;
مردم جهان کارهای او را خواهند دید و از قدرت ناچیزشان شرمنده خواهند شد. از ترس دست بر دهان خواهند گذاشت و گوشهایشان کر خواهد شد. | 16 |
lad Folkene se det og blues ved al deres Vælde, lægge Hånd på Mund, lad Ørene døves på dem!
مثل مار خاک را خواهند لیسید، و مانند خزندگان از سوراخهای خود بیرون خزیده، با ترس و لرز در حضور یهوه، خدای ما خواهند ایستاد. | 17 |
Lad dem slikke Støv som Slangen, som Jordens Kryb, rædde komme frem af deres Borge til HERREN vor Gud og ængstes og frygte for dig!
خداوندا، خدایی مثل تو نیست که گناه را ببخشد. تو گناهان بازماندگان قوم خود را میآمرزی و تا ابد خشمگین نمیمانی، چون دوست داری رحم کنی. | 18 |
Hvo er en Gud som du, der tilgiver Brøde, bærer over med Synd hos din Ejendoms Rest, ej evigt gemmer på Vrede, men gerne er nådig?
بله، بار دیگر بر ما ترحم خواهی کرد. گناهان ما را زیر پاهای خود لگدمال خواهی کرد و آنها را به اعماق دریا خواهی افکند! | 19 |
Han vil atter forbarme sig over os, træde vor Brøde under Fod, du vil kaste alle vore Synder i Havets Dyb!
چنانکه قرنها پیش به یعقوب وعده فرمودی ما را برکت خواهی داد و همانطور که برای پدران ما سوگند خورده، با آنها عهد بستی، بر ما رحم خواهی کرد. | 20 |
Du vil vise Jakob Trofasthed, Abraham Nåde, som du svor vore Fædre til i fordums Dage.