< متی 3 >
در آن روزها، یحیای تعمیددهنده ظهور کرد. او در بیابان یهودیه موعظه میکرد و به مردم میگفت: | 1 |
Y en aquellos días vino Juan el Bautista, predicando en el desierto de Judea,
«از گناهان خود توبه کنید، زیرا ملکوت آسمان بهزودی فرا خواهد رسید.» | 2 |
Y diciendo: Arrepentíos; que el reino de los cielos se acerca.
او همان است که اشعیای نبی دربارهاش گفته بود: «او صدایی است در بیابان که بانگ بر میآوَرَد: راه را برای آمدن خداوند آماده کنید! جاده را برای او هموار سازید!» | 3 |
Porque éste es aquel del cual fue dicho por el profeta Isaías, que dijo: Voz del que clama en el desierto: Aparejád el camino del Señor: enderezád sus veredas.
لباس یحیی از پشم شتر، کمربند او از چرم، و خوراکش ملخ و عسل صحرایی بود. | 4 |
Y tenía Juan su vestido de pelos de camellos, y una cinta de cuero al rededor de sus lomos; y su comida era langostas, y miel montés.
مردم از اورشلیم و از سراسر دیار یهودیه و تمامی درۀ اردن، نزد او به بیابان میرفتند. | 5 |
Entonces salía a él Jerusalem, y toda Judea, y toda la provincia de al derredor del Jordán,
آنان به گناهان خود اعتراف کرده، در رود اردن از او تعمید میگرفتند. | 6 |
Y eran bautizados por él en el Jordán, confesando sus pecados.
اما وقتی دید که بسیاری از فریسیان و صدوقیان نزد او میآیند تا تعمید بگیرند، به ایشان گفت: «ای افعیزادگان، چه کسی به شما هشدار داد که از غضب آیندهٔ خدا بگریزید؟ | 7 |
Y viendo él muchos de los Fariseos y de los Saduceos, que venían a su bautismo, les decía: Generación de víboras, ¿quién os ha enseñado a huir de la ira que vendrá?
با رفتارتان نشان دهید که واقعاً توبه کردهاید. | 8 |
Hacéd pues frutos dignos de arrepentimiento.
این فکر را نیز از سرتان بیرون کنید که چون جدّتان ابراهیم است، از غضب خدا در امان خواهید ماند، زیرا خدا میتواند از این سنگهای بیابان برای ابراهیم فرزندان به وجود آورد! | 9 |
Y no penséis en deciros: A Abraham tenemos por padre; porque yo os digo, que puede Dios despertar hijos a Abraham aun de estas piedras.
اکنون تیشه بر ریشۀ درختان گذاشته شده است. هر درختی که ثمرۀ نیکو نیاورد، بریده شده، در آتش افکنده خواهد شد. | 10 |
Ahora, ya también la hacha está puesta a la raíz de los árboles; y todo árbol que no hace buen fruto, es cortado, y echado en el fuego.
من آنانی را که از گناهانشان توبه میکنند با آب تعمید میدهم، اما شخص دیگری خواهد آمد که مقامش بسیار برتر از من است، آنقدر که من شایسته نیستم کفشهایش را پیش پایش بگذارم. او شما را با روحالقدس و آتش تعمید خواهد داد. | 11 |
Yo a la verdad os bautizo en agua para arrepentimiento; mas el que viene en pos de mí, más poderoso es que yo; los zapatos del cual yo no soy digno de llevar; él os bautizará con Espíritu Santo y fuego.
او آماده است تا با چارشاخ خود، کاه را از گندم جدا سازد. سپس خرمنگاه خود را پاک ساخته، گندم را در انبار جمع خواهد کرد، اما کاه را در آتشی خاموشنشدنی خواهد سوزاند.» | 12 |
Su aventador está en su mano, y aventará su era, y allegará su trigo en el alfolí, y quemará la paja en fuego que nunca se apagará.
در آن زمان، عیسی از دیار جلیل به سوی رود اردن به راه افتاد تا در آنجا از یحیی تعمید گیرد. | 13 |
Entonces Jesús vino de Galilea a Juan al Jordán, para ser bautizado por él.
ولی یحیی سعی کرد مانع او شود، و گفت: «این منم که باید از تو تعمید بگیرم. چرا تو نزد من میآیی؟» | 14 |
Mas Juan le resistía mucho, diciendo: Yo he menester de ser bautizado por ti, ¿y tú vienes a mí?
اما عیسی گفت: «لازم است این کار انجام بشود، زیرا باید هرآنچه را که ارادۀ خداست انجام دهیم.» پس یحیی راضی شد که او را تعمید دهد. | 15 |
Empero respondiendo Jesús le dijo: Deja ahora; porque así nos conviene cumplir toda justicia. Entonces le dejó.
پس از تعمید، در همان لحظه که عیسی از آب بیرون میآمد، آسمان باز شد و یحیی روح خدا را دید که به شکل کبوتری پایین آمد و بر عیسی قرار گرفت. | 16 |
Y Jesús después que fue bautizado, subió luego del agua, y, he aquí, los cielos le fueron abiertos, y vio al Espíritu de Dios que descendía como paloma, y venía sobre él;
آنگاه ندایی از آسمان در رسید که «این است پسر عزیز من، که از او خشنودم.» | 17 |
Y, he aquí, una voz de los cielos que decía: Este es mi hijo amado, en el cual tengo contentamiento.