< مراثی 4 >
چگونه جوانان اورشلیم که زمانی همچون طلای ناب و سنگهای قیمتی، پرارزش بودند، اینک درخشندگی خود را از دست داده، مانند ظروف گلی، بیارزش شدهاند و در کوچهها افتادهاند. | 1 |
ALEPH. O how the gold has become dulled, the finest color has been altered, the stones of the sanctuary have been scattered at the head of every street.
BETH. The famous sons of Zion, and those clothed with the foremost gold: how they have become like earthen vessels, the work of the hands of a potter.
حتی شغالها به بچههای خود شیر میدهند، اما قوم من، بنیاسرائیل مانند شترمرغ، بیرحم شده و بچههای خود را ترک کرده است. | 3 |
GHIMEL. Yet even savages expose their breast and give milk to their young. But the daughter of my people is cruel, like the ostrich in the desert.
زبان کودکان شیرخواره از تشنگی به کامشان چسبیده است؛ بچهها نان میخواهند، اما کسی نیست که به ایشان نان بدهد. | 4 |
DALETH. The tongue of the infant adheres to his palate out of thirst. The little ones have asked for bread, and there was no one to break it for them.
آنانی که زمانی خوراک لذیذ میخوردند، اینک در کوچهها گدایی میکنند. کسانی که در ناز و نعمت بزرگ شدهاند، اکنون در میان زبالهها دنبال خوراک میگردند. | 5 |
HE. Those who were fed indulgently have passed away in the roads. Those who were nourished with saffron have welcomed filth.
مجازات قوم من از مجازات اهالی سدوم نیز سنگینتر است. اهالی سدوم در یک لحظه نابود شدند و کسی دستِ یاری به سویشان دراز نکرد. | 6 |
VAU. And the iniquity of the daughter of my people has been made greater than the sin of Sodom, which was overthrown in a moment, and yet hands did not take captives in her.
بدن شاهزادگان ما از برف پاکتر و از شیر سفیدتر بود و صورتشان مانند لعل، گلگون و مثل یاقوت، درخشان بود؛ | 7 |
ZAIN. Her Nazirites were whiter than snow, shinier than milk, more ruddy than ancient ivory, more beautiful than sapphire.
اما اینک چهرهشان سیاهتر از دوده شده است و کسی نمیتواند آنها را بشناسد. پوستشان به استخوانهایشان چسبیده و مثل چوب، خشک شده است. | 8 |
HETH. Their face has been blacked more than coals, and they are not recognized in the streets. Their skin has adhered to their bones; it dried out and became like wood.
کسانی که با شمشیر کشته شدند، خوشبختتر از کسانی هستند که در اثر فقدان محصول، به تدریج از گرسنگی از بین میروند. | 9 |
TETH. It was better for those slain by the sword, than for those put to death by famine. For these waste away, being consumed by the sterility of the land.
در زمان محاصرهٔ شهر، مادران مهربان از فشار گرسنگی، بچههایشان را با دستهای خود پختند و خوردند. | 10 |
JOD. The hands of pitiable women have boiled their sons. They became their food in the grief of the daughter of my people.
خداوند خشم خود را به شدت تمام بر ما ریخت و در اورشلیم چنان آتشی بر پا کرد که بنیاد آن را سوزانید. | 11 |
CAPH. The Lord has completed his fury; he has poured out the wrath of his indignation. And he has kindled a fire in Zion, and it has devoured its foundations.
از پادشاهان و مردم دنیا هیچکس باور نمیکرد که دشمن بتواند وارد دروازههای اورشلیم بشود. | 12 |
LAMED. The kings of the earth, and all the inhabitants of the world, did not believe that the adversary and the enemy would enter through the gates of Jerusalem.
اما چنین شد، زیرا انبیا گناه کرده بودند و کاهنان خون بیگناهان را در شهر ریخته بودند. | 13 |
MEM. It is because of the sins of her prophets, and the iniquities of her priests, who have shed the blood of the just in her midst.
آنها اینک کورمال کورمال در کوچهها راه میروند و کسی به ایشان نزدیک نمیشود، زیرا به خون بیگناهان آلوده هستند. | 14 |
NUN. They have wandered in the streets like the blind; they have been defiled with blood. And when they were not able, they held their garments.
مردم فریاد کرده به ایشان میگویند: «دور شوید! به ما دست نزنید، چون نجس هستید!» پس سرگردان شده، از سرزمینی به سرزمین دیگر میروند ولی هیچ مملکتی به ایشان جا نمیدهد. | 15 |
SAMECH. “Go back, you polluted ones!” they cried out to them. “Go back, go away, do not touch!” Of course, they argued, and being removed, they said among the Gentiles, “He will no longer dwell among them.”
خود خداوند ایشان را اینچنین سرگردان کرده است و دیگر به ایشان توجه نمیکند. کاهنان و بزرگان عزت و احترام خود را از دست دادهاند. | 16 |
PHE. The face of the Lord has divided them. He will no longer respect them. They were not ashamed before the faces of the priests, nor did they take pity on the elderly.
از برجهای دیدبانی خود نگریستیم تا از قوم همپیمان ما کمکی برسد، ولی انتظار ما بیهوده بود؛ چشمان ما از انتظار تار شد اما آنها به یاری ما نیامدند. | 17 |
AIN. While we were still standing, our eyes failed, expecting help for us in vain, when we looked attentively toward a nation that was not able to save.
دشمنان چنان عرصه را بر ما تنگ کرده بودند که حتی نمیتوانستیم در کوچهها راه برویم. امیدی برای ما نمانده بود و نابودی ما نزدیک بود. | 18 |
SADE. Our footsteps have slipped on the paths of our own streets. Our end draws near. Our days have been completed, for our end has arrived.
آنها از عقاب نیز تیزروتر بودند. به کوهها فرار کردیم، اما ما را پیدا کردند؛ به صحرا پناه بردیم ولی در آنجا نیز در کمین ما نشسته بودند. | 19 |
COPH. Our persecutors have been swifter than the eagles of the sky. They have been pursuing us above the mountains; they have lain in wait for us in the desert.
پادشاه برگزیدهٔ خداوند که همچون نَفَس حیاتبخش برای ما بود، در دام ایشان گرفتار شد، کسی که گمان میکردیم زیر سایهاش میتوانیم از گزند دشمنان در امان باشیم! | 20 |
RES. The spirit of our mouth, Christ the Lord, has been captured by our sins; to him, we said, “In your shadow, we will live among the Gentiles.”
ای اهالی ادوم و عوص، تا میتوانید شادی کنید! چون دیگر وقت شادی نخواهید داشت چرا که شما نیز طعم غضب خدا را خواهید چشید و مست شده، خود را رسوا خواهید کرد. | 21 |
SIN. Be glad and rejoice, O daughter of Edom, who dwells in the Land of Uz. The cup will also pass to you; you will be inebriated as well as naked.
ای اورشلیم، دوران تبعید تو بهزودی تمام خواهد شد، زیرا تو جزای گناه خود را دادهای. ولی ای ادوم، خدا گناه تو را برملا ساخته، تو را مجازات خواهد کرد. | 22 |
THAU. Your iniquity has been completed, O daughter of Zion. He will no longer send you away to captivity. He has visited your iniquity, O daughter of Edom; he has uncovered your sins.