من کسی هستم که از خشم و غضب خدا مصیبتها دیدهام. | 1 |
خدا مرا به اعماق تاریکی کشانده است. | 2 |
او بر ضد من برخاسته و دستش تمام روز بر من بلند است. | 3 |
او گوشت و پوست بدنم را فرسوده و استخوانهایم را شکسته است. | 4 |
جان مرا با تلخی و مشقت پوشانده است. | 5 |
مرا مانند کسی که سالهاست مرده، در تاریکی نشانده است. | 6 |
با زنجیرهای سنگین مرا بسته و دورم را حصار کشیده است تا نتوانم فرار کنم. | 7 |
فریاد برمیآورم و کمک میطلبم، ولی او به دادم نمیرسد. | 8 |
با دیوارهای سنگی راه مرا بسته است و طریق مرا پر پیچ و خم نموده است. | 9 |
او همچون خرسی در کمین من نشست و مانند شیر بر من هجوم آورد؛ | 10 |
مرا از راهم بیرون کشیده، پارهپارهام کرد و تنها و بیکس رهایم ساخت. | 11 |
او کمانش را کشید و مرا هدف قرار داد، | 12 |
و تیرهایش به اعماق قلبم فرو رفت. | 13 |
مردم تمام روز به من میخندند و مرا مسخره میکنند. | 14 |
او زندگی را به کامم تلخ کرده است. | 15 |
صورتم را به خاک مالیده است و دهانم را از سنگریزه پر کرده و دندانهایم را شکسته است. | 16 |
آسایش و سعادت از من رخت بربسته است. | 17 |
رمق و امیدی برایم نمانده، زیرا خداوند مرا ترک گفته است. | 18 |
وقتی مصیبت و سرگردانی خود را به یاد میآورم، جانم تلخ میگردد. | 19 |
بله، آنها را دائم به یاد میآورم و وجودم پریشان میشود. | 20 |
اما نور امیدی بر قلبم میتابد، وقتی به یاد میآورم که | 21 |
محبت خداوند بیانتهاست و رحمت او بیزوال. | 22 |
وفاداری خدا عظیم است و رحمت او هر بامداد از نو آغاز میشود. | 23 |
به خود میگویم: «من فقط خداوند را دارم، پس به او امید خواهم بست.» | 24 |
خداوند برای کسانی که به او توکل دارند و او را میطلبند نیکوست. | 25 |
پس خوبست که چشم امیدمان به او باشد و با صبر منتظر باشیم تا خداوند ما را نجات دهد. | 26 |
خوب است انسان در جوانی بیاموزد که سختیها را تحمل کند. | 27 |
هنگامی که او دچار مصیبت میگردد بهتر آنست که در سکوت و تنهایی بنشیند | 28 |
و در برابر خداوند سر تعظیم فرود آورد، زیرا ممکن است امیدی باشد. | 29 |
وقتی او را میزنند و اهانت میکنند خوب است آنها را تحمل کند، | 30 |
زیرا خداوند تا ابد او را ترک نخواهد کرد. | 31 |
هر چند خدا کسی را اندوهگین کند، اما رحمتش شامل حال او خواهد شد، زیرا محبت او عظیم است. | 32 |
او از آزردن و غمگین ساختن انسان خشنود نمیگردد. | 33 |
هنگامی که ستمدیدگان جهان زیر پا له میشوند، | 34 |
و زمانی که حق انسانی که خدای متعال آن را به وی داده است، پایمال میگردد، | 35 |
و هنگامی که مظلومی در دادگاه محکوم میشود، آیا خداوند اینها را نمیبیند؟ | 36 |
کیست که بتواند بدون اجازهٔ خداوند چیزی بگوید و واقع شود؟ | 37 |
آیا هم مصیبت و هم برکت از جانب خدای متعال نازل نمیشود؟ | 38 |
پس چرا وقتی ما انسانهای فانی به سبب گناهانمان تنبیه میشویم، گله و شکایت میکنیم؟ | 39 |
به جای گله و شکایت بیایید کردار خود را بسنجیم و بیازماییم و به سوی خداوند بازگردیم. | 40 |
بیایید قلبهای خود را برای خدایی که در آسمان است بگشاییم و دستهای خود را به سوی او برافرازیم و بگوییم: | 41 |
«ما گناه کردهایم و سرکش شدهایم، و تو ما را نیامرزیدهای. | 42 |
«به هنگام خشم خود ما را تعقیب نموده و هلاک کردهای و رحم ننمودهای. | 43 |
خود را با ابر پوشانیدهای تا دعاهای ما به حضور تو نرسد. | 44 |
ما را مثل خاکروبه و زباله به میان قومها انداختهای. | 45 |
تمام دشمنانمان به ما توهین میکنند. | 46 |
خرابی و نابودی دامنگیر ما شده و در ترس و خطر زندگی میکنیم.» | 47 |
به سبب نابودی قومم، روز و شب سیل اشک از چشمانم جاریست. آنقدر خواهم گریست | 48 |
49 |
تا خداوند از آسمان نظر کند و پاسخ دهد! | 50 |
هنگامی که میبینم چه بر سر مردم اورشلیم آمده است، دلم از اندوه پر میشود. | 51 |
کسانی که هرگز آزارشان نداده بودم، دشمن من شدند و مرا همچون پرندهای به دام انداختند. | 52 |
آنها مرا در چاه افکندند و سر چاه را با سنگ پوشاندند. | 53 |
آب از سرم گذشت و فکر کردم مرگم حتمی است. | 54 |
اما ای خداوند، وقتی از عمق چاه نام تو را خواندم | 55 |
صدایم را شنیدی و به نالههایم توجه کردی. | 56 |
آری، هنگامی که تو را خواندم به کمکم آمدی و گفتی: «نترس!» | 57 |
ای خداوند، تو به دادم رسیدی و جانم را از مرگ رهایی بخشیدی. | 58 |
ای خداوند، تو ظلمی را که به من کردهاند دیدهای، پس داوری کن و داد مرا بستان. | 59 |
دیدهای که چگونه ایشان دشمن من شده و توطئهها بر ضد من چیدهاند. | 60 |
ای خداوند، تو شنیدهای که چگونه به من اهانت کرده و علیه من نقشه کشیدهاند. | 61 |
تو از تمام آنچه که مخالفانم هر روز درباره من میگویند و نقشههایی که میکشند باخبری. | 62 |
ببین چگونه میخندند و شب و روز مرا مسخره میکنند. | 63 |
ای خداوند، ایشان را به سزای اعمالشان برسان. | 64 |
ایشان را لعنت کن تا غم و تاریکی وجودشان را فرا گیرد. | 65 |
با خشم و غضب آنها را تعقیب کن و از روی زمین محو و نابود گردان. | 66 |