چگونه خداوند اورشلیم را با ابر خشم و غضب خویش پوشانید و جلال آسمانی اسرائیل را تباه کرد. او در روز خشم خود، حتی خانهٔ خویش را به یاد نیاورد. | 1 |
איכה יעיב באפו אדני את בת ציון--השליך משמים ארץ תפארת ישראל ולא זכר הדם רגליו ביום אפו |
خداوند به خانههای قوم اسرائیل رحم نکرد و تمام آنها را ویران نمود. او قلعههای اورشلیم را در هم شکست و اسرائیل را با تمام بزرگانش بیحرمت نمود. | 2 |
בלע אדני לא (ולא) חמל את כל נאות יעקב--הרס בעברתו מבצרי בת יהודה הגיע לארץ חלל ממלכה ושריה |
او به هنگام خشم خود حاکمان اسرائیل را نابود کرد و هنگام حملهٔ دشمن از قوم خود حمایت ننمود. آتش خشم او سراسر خاک اسرائیل را به نابودی کشاند. | 3 |
גדע בחרי אף כל קרן ישראל--השיב אחור ימינו מפני אויב ויבער ביעקב כאש להבה אכלה סביב |
او مانند یک دشمن، تیر و کمانش را به سوی ما نشانه گرفت و جوانان برومند ما را کشت. او خشم خود را همچون شعلهٔ آتش بر خیمههای اورشلیم فرود آورد. | 4 |
דרך קשתו כאויב נצב ימינו כצר ויהרג כל מחמדי עין באהל בת ציון שפך כאש חמתו |
بله، خداوند همچون یک دشمن، اسرائیل را هلاک کرد و قصرها و قلعههایش را ویران نمود و بر غم و غصهٔ ساکنان یهودا افزود. | 5 |
היה אדני כאויב בלע ישראל--בלע כל ארמנותיה שחת מבצריו וירב בבת יהודה תאניה ואניה |
او خانهٔ خود را همچون آلاچیقی در باغ ویران نموده است و دیگر کسی در صَهیون روزهای شَبّات و عیدهای مقدّس را گرامی نمیدارد. او در شدت خشم خویش پادشاهان و کاهنان را خوار نموده است. | 6 |
ויחמס כגן שכו שחת מעדו שכח יהוה בציון מועד ושבת וינאץ בזעם אפו מלך וכהן |
خداوند مذبح خود را واگذارد و خانهٔ خویش را ترک گفت. دیوارهای قصرهای اورشلیم را به دست دشمن سپرد. اینک دشمن در خانهٔ خداوند که زمانی در آن عبادت میکردیم، فریاد شادی و پیروزی سر میدهد. | 7 |
זנח אדני מזבחו נאר מקדשו--הסגיר ביד אויב חומת ארמנותיה קול נתנו בבית יהוה כיום מועד |
خداوند قصد نمود حصارهای اورشلیم را در هم بکوبد. او شهر را اندازهگیری کرد تا هیچ قسمتش از خرابی در امان نماند؛ و اینک برجها و حصارهای اورشلیم فرو ریختهاند. | 8 |
חשב יהוה להשחית חומת בת ציון--נטה קו לא השיב ידו מבלע ויאבל חל וחומה יחדו אמללו |
دروازههای اورشلیم به زمین افتادهاند و پشتبندهایشان شکستهاند. پادشاهان و بزرگان اسرائیل به سرزمینهای دور دست تبعید شدهاند. دیگر شریعت خدا تعلیم داده نمیشود و انبیا نیز از جانب خداوند رؤیا نمیبینند. | 9 |
טבעו בארץ שעריה אבד ושבר בריחיה מלכה ושריה בגוים אין תורה--גם נביאיה לא מצאו חזון מיהוה |
ریشسفیدان اورشلیم پلاس بر تن کرده، خاموش بر زمین نشستهاند و از شدت غم بر سر خود خاک میریزند. دختران جوان اورشلیم از شرم سر خود را به زیر میافکنند. | 10 |
ישבו לארץ ידמו זקני בת ציון--העלו עפר על ראשם חגרו שקים הורידו לארץ ראשן בתולת ירושלם |
چشمانم از گریه تار شده است. از دیدن مصیبتی که بر سر قومم آمده، غمی جانکاه وجودم را فرا گرفته است. کودکان و شیرخوارگان در کوچههای شهر از حال رفتهاند. | 11 |
כלו בדמעות עיני חמרמרו מעי--נשפך לארץ כבדי על שבר בת עמי בעטף עולל ויונק ברחבות קריה |
آنها مانند مجروحان جنگی در کوچهها افتادهاند؛ گرسنه و تشنه، مادران خود را میخوانند و در آغوش ایشان جان میدهند. | 12 |
לאמתם יאמרו איה דגן ויין בהתעטפם כחלל ברחבות עיר--בהשתפך נפשם אל חיק אמתם |
ای اورشلیم، غم تو را با غم چه کسی میتوانم مقایسه کنم؟ ای صهیون، چه بگویم و چگونه تو را دلداری دهم؟ زخم تو همچون دریا عمیق است. چه کسی میتواند شفایت دهد؟ | 13 |
מה אעידך מה אדמה לך הבת ירושלם--מה אשוה לך ואנחמך בתולת בת ציון כי גדול כים שברך מי ירפא לך |
انبیایت به دروغ برای تو نبوّت کردند و گناهانت را به تو نشان ندادند. آنها با دادن پیامهای دروغ تو را فریب دادند و باعث اسارتت شدند. | 14 |
נביאיך חזו לך שוא ותפל ולא גלו על עונך להשיב שביתך (שבותך) ויחזו לך משאות שוא ומדוחים |
ای اورشلیم، هر رهگذری که از کنارت میگذرد با استهزا سر خود را تکان داده میگوید: «آیا این است آن شهری که به زیباترین و محبوبترین شهر دنیا معروف بود!» | 15 |
ספקו עליך כפים כל עברי דרך--שרקו וינעו ראשם על בת ירושלם הזאת העיר שיאמרו כלילת יפי--משוש לכל הארץ |
تمام دشمنانت تو را مسخره میکنند و با نفرت میگویند: «بالاخره نابودش کردیم! انتظار چنین روزی را میکشیدیم و آن را با چشمان خود دیدیم.» | 16 |
פצו עליך פיהם כל איביך--שרקו ויחרקו שן אמרו בלענו אך זה היום שקוינהו מצאנו ראינו |
اما این کار، کار خداوند بود. او آنچه را سالها پیش فرموده بود انجام داد. همانگونه که بارها اخطار کرده بود، به اورشلیم رحم نکرد و آن را از بین برد و باعث شد دشمنانش از خرابی شهر شاد شوند و به قدرتشان ببالند. | 17 |
עשה יהוה אשר זמם בצע אמרתו אשר צוה מימי קדם--הרס ולא חמל וישמח עליך אויב הרים קרן צריך |
ای مردم اورشلیم در حضور خداوند گریه کنید؛ ای دیوارهای اورشلیم، شب و روز همچون سیل، اشک بریزید و چشمان خود را از گریستن بازمدارید. | 18 |
צעק לבם אל אדני חומת בת ציון הורידי כנחל דמעה יומם ולילה--אל תתני פוגת לך אל תדם בת עינך |
شب هنگام برخیزید و نالههای دل خود را همچون آب در حضور خداوند بریزید! دستهای خود را به سوی او بلند کنید و برای فرزندانتان که در کوچهها از گرسنگی میمیرند، التماس نمایید! | 19 |
קומי רני בליל (בלילה) לראש אשמרות--שפכי כמים לבך נכח פני אדני שאי אליו כפיך על נפש עולליך--העטופים ברעב בראש כל חוצות |
خداوندا، این قوم تو هستند که آنها را به چنین بلایی دچار کردهای. ببین چگونه مادران کودکانشان را که در آغوش خود پروردهاند، میخورند؛ و کاهنان و انبیا در خانۀ خداوند کشته میشوند. | 20 |
ראה יהוה והביטה למי עוללת כה אם תאכלנה נשים פרים עללי טפחים אם יהרג במקדש אדני כהן ונביא |
ببین چگونه پیر و جوان، دختر و پسر، به شمشیر دشمن کشته شده و در کوچهها افتادهاند. تو در روز غضبت بر ایشان رحم نکردی و ایشان را کشتی. | 21 |
שכבו לארץ חוצות נער וזקן בתולתי ובחורי נפלו בחרב הרגת ביום אפך טבחת לא חמלת |
ای خداوند، تو دشمنانم را بر من فراخواندی و آنها از هر سو مرا به وحشت انداختند. در آن روز غضبت، کسی جان به در نبرد، تمام فرزندانم که آنها را در آغوش خود پرورده بودم به دست دشمنانم کشته شدند. | 22 |
תקרא כיום מועד מגורי מסביב ולא היה ביום אף יהוה פליט ושריד אשר טפחתי ורביתי איבי כלם |