ای مردان حکیم و دانا به من گوش دهید. | 1 |
ויען אליהוא ויאמר |
2 |
שמעו חכמים מלי וידעים האזינו לי |
همچنانکه زبان طعم غذای خوب را میفهمد همانگونه نیز گوش سخنان درست را تشخیص میدهد؛ | 3 |
כי-אזן מלין תבחן וחך יטעם לאכל |
پس بیایید آنچه را که خوب و درست است تشخیص داده، آن را اختیار کنیم. | 4 |
משפט נבחרה-לנו נדעה בינינו מה-טוב |
ایوب گفته است: «من گناهی ندارم، ولی خدا مرا گناهکار میداند. | 5 |
כי-אמר איוב צדקתי ואל הסיר משפטי |
هر چند که تقصیری ندارم او مرا دروغگو میداند. با اینکه هیچ خطایی نکردهام، اما سخت تنبیه شدهام.» | 6 |
על-משפטי אכזב אנוש חצי בלי-פשע |
ببینید ایوب چه حرفهای توهینآمیزی میزند! حتماً با بدکاران همنشین بوده است! | 7 |
מי-גבר כאיוב ישתה-לעג כמים |
8 |
וארח לחברה עם-פעלי און וללכת עם-אנשי-רשע |
زیرا میگوید: «برای انسان چه فایدهای دارد که در صدد خشنود ساختن خدا برآید؟» | 9 |
כי-אמר לא יסכן-גבר-- ברצתו עם-אלהים |
ای کسانی که فهم و شعور دارید، به من گوش دهید. چطور ممکن است خدای قادر مطلق، بدی و ظلم بکند؟ | 10 |
לכן אנשי לבב-- שמעו-לי חללה לאל מרשע ושדי מעול |
او هر کس را موافق عملش جزا میدهد. | 11 |
כי פעל אדם ישלם-לו וכארח איש ימצאנו |
براستی که خدای قادر مطلق، بدی و بیانصافی نمیکند. | 12 |
אף-אמנם אל לא-ירשיע ושדי לא-יעות משפט |
اقتدار و اختیار تمام جهان در دست اوست. | 13 |
מי-פקד עליו ארצה ומי שם תבל כלה |
اگر خدا اراده کند که روح و نفس خود را از انسان بگیرد، | 14 |
אם-ישים אליו לבו רוחו ונשמתו אליו יאסף |
اثری از زندگی در او باقی نمیماند و او به خاک باز میگردد. | 15 |
יגוע כל-בשר יחד ואדם על-עפר ישוב |
حال، اگر فهم داری، گوش کن. | 16 |
ואם-בינה שמעה-זאת האזינה לקול מלי |
اگر خدا از عدالت و انصاف متنفر بود آیا میتوانست جهان را اداره کند؟ آیا میخواهی آن داور بزرگ را محکوم کنی؟ | 17 |
האף שונא משפט יחבוש ואם-צדיק כביר תרשיע |
او کسی است که پادشاهان و نجبا را به بدکاری و بیانصافی متهم میکند، | 18 |
האמר למלך בליעל-- רשע אל-נדיבים |
هرگز از قدرتمندان طرفداری نمینماید و ثروتمند را بر فقیر ترجیح نمیدهد، زیرا همهٔ انسانها آفریدهٔ دست او هستند. | 19 |
אשר לא-נשא פני שרים ולא נכר-שוע לפני-דל כי-מעשה ידיו כלם |
خدا میتواند نیمهشب در یک لحظه جان انسان را بگیرد و با یک اشاره قدرتمندترین انسانها را از پای درآورد. | 20 |
רגע ימתו-- וחצות לילה יגעשו עם ויעברו ויסירו אביר לא ביד |
خدا تمام کارهای انسان را به دقت زیر نظر دارد و همه را میبیند. | 21 |
כי-עיניו על-דרכי-איש וכל-צעדיו יראה |
هیچ ظلمتی نمیتواند آدمهای بدکار را از نظر او پنهان سازد. | 22 |
אין-חשך ואין צלמות-- להסתר שם פעלי און |
پس خدا احتیاجی ندارد که برای داوری کردن انسان صبر کند. | 23 |
כי לא על-איש ישים עוד-- להלך אל-אל במשפט |
بیآنکه نیازی به تحقیق و بررسی باشد خدا قدرتمندان را خرد و متلاشی میکند و دیگران را به جای آنها مینشاند، | 24 |
ירע כבירים לא-חקר ויעמד אחרים תחתם |
زیرا او از کارهای ایشان آگاه است و در یک شب ایشان را سرنگون میسازد. | 25 |
לכן--יכיר מעבדיהם והפך לילה וידכאו |
او آنها را در حضور همگان به سزای اعمالشان میرساند، | 26 |
תחת-רשעים ספקם-- במקום ראים |
چون از پیروی او انحراف ورزیده به احکام او توجهی نکردهاند، | 27 |
אשר על-כן סרו מאחריו וכל-דרכיו לא השכילו |
و آنچنان بر فقرا ظلم نمودهاند که فریادشان به گوش خدا رسیده است. بله، خدا نالهٔ مظلومان را میشنود. | 28 |
להביא עליו צעקת-דל וצעקת עניים ישמע |
وقتی او آرام است، کیست که بتواند او را مضطرب کند؟ و چون روی خود را بپوشاند، کیست که بتواند او را ببیند؟ هیچ قومی و هیچ انسانی نمیتواند. | 29 |
והוא ישקט ומי ירשע-- ויסתר פנים ומי ישורנו ועל-גוי ועל-אדם יחד |
او نمیگذارد بدکاران بر مردم حکومت رانند و آنها را اسیر کنند. | 30 |
ממלך אדם חנף-- ממקשי עם |
ای ایوب، آیا گناهانت را پیش خدا اعتراف نمودهای؟ آیا به او قول دادهای که دیگر گناه نکنی؟ | 31 |
כי-אל-אל האמר נשאתי-- לא אחבל |
آیا از خدا خواستهای که خطاهایت را به تو نشان دهد؟ آیا حاضری از آنها دست بکشی؟ | 32 |
בלעדי אחזה אתה הרני אם-עול פעלתי לא אסיף |
آیا عدالت خدا باید مطابق خواسته های تو باشد؟ حال آنکه تو او را طرد کردهای؟ تصمیم با توست، نه با من. بگو چه فکر میکنی. | 33 |
המעמך ישלמנה כי-מאסת--כי-אתה תבחר ולא-אני ומה-ידעת דבר |
هر انسان فهمیده و با شعوری این حرف مرا تصدیق خواهد کرد که تو مثل آدم نادان حرف میزنی. | 34 |
אנשי לבב יאמרו לי וגבר חכם שמע לי |
35 |
איוב לא-בדעת ידבר ודבריו לא בהשכיל |
ای ایوب، کاش به نهایت آزموده شوی، چون مثل شریران پاسخ میدهی | 36 |
אבי--יבחן איוב עד-נצח על-תשבת באנשי-און |
و نافرمانی را بر گناهان دیگر خود افزودهای و با بیحرمتی و با خشم بر ضد خدا سخن میگویی. | 37 |
כי יסיף על-חטאתו פשע בינינו יספוק וירב אמריו לאל |