< ارمیا 51 >
خداوند میفرماید: «من مرد ویرانگری را علیه بابِل برخواهم انگیخت تا آن را با ساکنانش نابود کند. | 1 |
Saa siger HERREN: Jeg opvækker en Ødelæggelsens Aand mod Babel og dem, som bor i »mine Modstanderes Hjerte«.
بیگانگان را خواهم فرستاد تا بابِل را مانند خرمن بکوبند و ویران سازند و در آن روز بلا، از هر طرف آن را احاطه کنند. | 2 |
Og jeg sender til Babel Kastere, de skal kaste det og tømme dets Land, thi fra alle Kanter er de over det paa Ulykkens Dag.
تیرهای دشمن، کمانداران بابِل را از پای در خواهد آورد و زرهٔ مردان جنگی او را خواهد شکافت؛ هیچیک از ایشان جان به در نخواهد برد؛ پیر و جوان، یکسان نابود خواهند شد. | 3 |
Ingen skal spænde sin Bue eller rejse sig i Brynje. Spar ikke dets Ynglinge, læg Band paa hele dets Hær!
جنازههای ایشان در تمام سرزمین دیده خواهند شد و مجروحینشان در کوچهها خواهند افتاد، | 4 |
Dræbte Mænd skal falde i Kaldæernes Land og gennemborede i Gaderne;
چون سرزمین آنان غرق گناه است، گناه در حق من که خدای قدوس اسرائیل میباشم. اما من که خداوند لشکرهای آسمان هستم، مردم اسرائیل و یهودا را که در این سرزمین پر از گناه زندگی میکنند، فراموش نکردهام. | 5 |
thi Israel og Juda er ikke forladt af deres Gud, Hærskarers HERRE, men deres Land var fuldt af Skyld mod Israels Hellige.
«از بابِل فرار کنید! جانتان را نجات دهید! مبادا زمانی که بابِل را به مکافات گناهانش میرسانم، شما نیز هلاک شوید. | 6 |
Fly ud af Babel, enhver redde sit Liv, at I ikke skal omkomme for dets Brøde! Thi det er Hævnens Tid for HERREN, han øver Gengæld imod det.
بابِل در دست من مثل یک جام طلایی بود که تمام مردم جهان از آن شراب نوشیده، مست و دیوانه میشدند. | 7 |
Et gyldent Bæger var Babel i HERRENS Haand, det gjorde al Jorden drukken; Folkene drak af Vinen, derfor blev Folkene galne.
ولی این جام طلایی، ناگهان افتاده، خواهد شکست! پس برایش گریه کنید؛ برای او دارو بیاورید، شاید شفا یابد! | 8 |
Babel faldt i et Nu, det knustes; jamrer over det! Hent Balsam hid til dets Saar, om det muligt kan læges!
بیگانگانی که در بابِل ساکنند، میگویند:”ما خواستیم به او کمک کنیم، اما نتوانستیم. اکنون دیگر هیچ چیز نمیتواند نجاتش بدهد. پس او را به حال خودش بگذاریم و به وطنمان برگردیم، چون این خداست که او را مجازات میکند.“ | 9 |
Vi vilde læge Babel, men det lod sig ikke læge. Gaa fra det og lad os drage hver til sit Land, thi dets Straffedom naar til Himmelen, løfter sig til Skyerne.
آنگاه قوم من نیز که در بابِل اسیرند، فریاد برآورده، خواهند گفت:”خداوند از ما حمایت کرده است؛ پس بیایید تمام کارهایی را که او در حق ما انجام داده، برای اهالی اورشلیم بیان کنیم.“» | 10 |
HERREN har bragt vor Ret for Lyset; kom, lad os kundgøre HERREN vor Guds Værk i Zion!
خداوند پادشاهان ماد را برانگیخته است تا بر بابِل هجوم ببرند و آن را خراب کنند. این است انتقام خداوند از کسانی که به قوم او ظلم کردند و خانهاش را بیحرمت نمودند. پس تیرها را تیز کنید؛ سپرها را به دست گیرید! برای حمله به دیوارهای بابِل، علائم را بر پا نمایید؛ تعداد نگهبانان و کشیکچیان را اضافه کنید و کمین بگذارید! خداوند هر چه دربارهٔ بابِل گفته است، به انجام خواهد رسانید. | 11 |
Hvæs Pilene, gør Skjoldene blanke! HERREN har vakt Mederkongens Aand, thi hans Hu staar til at ødelægge Babel; thi det er HERRENS Hævn, Hævn for hans Tempel.
Løft Banner mod Babels Mure, forstærk Vagten, sæt Vagtposter ud, læg Baghold! Thi HERREN har et Raad for og gør, hvad han har talet mod Babels Indbyggere.
ای بندرگاه ثروتمند، ای مرکز بزرگ تجارت، دورهات به پایان رسیده و رشتهٔ عمرت پاره شده است! | 13 |
Du, som bor ved de mange Vande, rig paa Skatte, din Ende er kommet, den Alen, hvor man skærer dig af.
خداوند لشکرهای آسمان به ذات خود قسم خورده و گفته است که سربازان دشمن، همچون دستههای ملخ که مزرعه را میپوشانند، شهرهای بابِل را پر خواهند ساخت و فریاد پیروزی ایشان به آسمان خواهد رسید. | 14 |
Hærskarers HERRE har svoret ved sig selv: Jeg vil fylde dig med Mennesker som Græshopper, og de skal istemme Vinperserraabet over dig.
خدای ما با قدرت خود زمین را آفرید و با حکمتش جهان را بنیاد نهاد و با دانایی خود آسمانها را به وجود آورد. | 15 |
Han skabte Jorden i sin Vælde, grundfæstede Jorderig i sin Visdom, og i sin indsigt udspændte han Himmelen.
به فرمان اوست که ابرها در آسمان میغرند؛ اوست که ابرها را از نقاط دور دست میآورد، برق ایجاد میکند، باران میفرستد، و باد را از خزانههای خود بیرون میآورد. | 16 |
Naar han løfter sin Røst, bruser Vandene i Himmelen, og han lader Skyer stige op fra Jordens Ende; han faar Lynene til at give Regn og sender Stormen ud af sine Forraadskamre.
پس آنانی که در مقابل بتهایشان سجده میکنند، چقدر نادانند! سازندگان بتها شرمسار و رسوا خواهند شد، زیرا مجسمه را خدا مینامند، در حالی که نشانی از زندگی در آن نیست. | 17 |
Dumt er hvert Menneske, uden Indsigt, hver Guldsmed faar Skam af sit Billede; thi Løgn er hans Støbning, der er ingen Aand i dem;
همهٔ این بتها، بیارزش و مسخرهاند! وقتی سازندگانشان از بین بروند، خودشان هم از میان خواهند رفت. | 18 |
Tomhed er de, et daarende Værk; naar deres Hjemsøgelses Tid kommer, er det ude med dem.
اما خدای یعقوب مثل این بتها نیست؛ او خالق همهٔ موجودات است و اسرائیل، قوم خاص او میباشد؛ نام او خداوند لشکرهای آسمان است. | 19 |
Jakobs Arvelod er ikke som de; thi han, der har skabt alt, er dets Arvelod; Hærskarers HERRE er hans Navn.
خداوند میفرماید: «ای بابِل، تو گرز من هستی. از تو برای در هم کوبیدن قومها و نابود کردن ممالک استفاده کردهام. | 20 |
Du var mig en Stridshammer, et Vaaben; med dig knuste jeg Folk, med dig ødelagde jeg Riger;
به دست تو لشکرها را تار و مار نمودهام و اسب و سوارش، ارابه و ارابهران را از بین بردهام. | 21 |
med dig knuste jeg Hest og Rytter, med dig knuste jeg Vogn og Vognstyrer,
بله، بهوسیلۀ تو مردم همهٔ سرزمینها را از مرد و زن، پیر و جوان، هلاک ساختهام، | 22 |
med dig knuste jeg Mand og Kvinde med dig knuste jeg gammel og ung, med dig knuste jeg Yngling og Jomfru,
چوپانها و گلهها، کشاورزان و گاوهایشان را از بین بردهام و حاکمان و فرماندهان را نابود کردهام. | 23 |
med dig knuste jeg Hyrde og Hjord, med dig knuste jeg Agerdyrker og Oksespand, med dig knuste jeg Statholder og Landshøvding.
ولی من، تو و مردمت را به خاطر تمام بدیهایی که به قوم من کردهاید، مجازات خواهم نمود.» این است فرمودۀ خداوند. | 24 |
Men jeg vil gengælde Babel og alle Kaldæas Indbyggere alt det onde, de gjorde mod Zion for eders Øjne, lyder det fra HERREN.
«ای بابِل، ای کوه مستحکم، ای ویران کنندهٔ جهان، اینک من دشمن توام! دستم را بر ضد تو بلند میکنم و تو را از آن بلندی فرود میآورم. از تو چیزی جز یک تپه خاکستر باقی نخواهم گذارد. | 25 |
Se, jeg kommer over dig, du ødelæggende Bjerg, lyder det fra HERREN, du, som ødelægger hele Jorden; jeg udrækker Haanden imod dig og vælter dig ned fra Klipperne og gør dig til et afsvedet Bjerg;
تو برای همیشه ویران خواهی ماند، حتی سنگهایت نیز دیگر برای بنای ساختمان به کار نخواهد رفت.» این است فرمودۀ خداوند. | 26 |
man skal ikke fra dig hente Sten til Tinder eller Grundvolde, thi du skal blive en evig Ørken, lyder det fra HERREN.
«به قومها خبر دهید تا برای جنگ با بابِل بسیج شوند! شیپور جنگ بنوازید. به سپاهیان آرارات، مینی و اشکناز بگویید که حمله کنند. فرماندهانی تعیین کنید تا دستور حمله را بدهند. اسبان زیاد فراهم آورید! | 27 |
Løft Banner paa Jorden, stød i Horn blandt Folkene, vi Folkene til Kamp imod det, opbyd Ararats, Minnis og Asjkenaz's Riger imod det, indsæt en Tipsar, lad Hestene fare frem som lodne Græshopper;
لشکریان پادشاهان ماد و فرماندهانشان و سپاهیان تمام کشورهایی را که زیر سلطهٔ آنها هستند، فرا خوانید!» | 28 |
vi Folkene til Strid imod det, Mederkongen, hans Statholdere og alle hans Landshøvdinger og hele det Land, han raader over!
بابِل میلرزد و از درد به خود میپیچد، چون نقشههایی که خداوند بر ضد او دارد، تغییر نمیپذیرند. بابِل ویران خواهد شد و کسی در آن باقی نخواهد ماند. | 29 |
Jorden skal skælve og vride sig, thi HERRENS Tanker mod Babel fuldbyrdes, at gøre Babels Land til en Ørken, hvor ingen bor.
سربازان شجاعش دیگر نمیجنگند، همه در استحکامات خود میمانند؛ زیرا جرأتشان را از دست دادهاند و همچون زنان، ضعیف شدهاند. نیروهای مهاجم، خانهها را سوزانده و دروازههای شهر را شکستهاند. | 30 |
Babels Helte opgiver Kampen, de sidder stille i Borgene, deres Kraft ebber ud, de er blevet til Kvinder; dets Boliger afbrændes, dets Portstænger knækkes.
قاصدان یکی پس از دیگری میشتابند تا به پادشاه بابِل خبر رسانند که همه چیز از دست رفته است! | 31 |
Løber iler Løber i Møde, og Bud iler Bud i Møde for at melde Babels Konge, at hans By er indtaget fra Ende til anden,
تمام راهها بسته شدهاند، استحکامات و برج و باروها سوخته و سربازان به وحشت افتادهاند. | 32 |
Overgangsstederne taget, Borgene brændt og Krigsfolkene rædselsslagne.
خداوند لشکرهای آسمان، خدای اسرائیل میفرماید: «بهزودی بابِل مثل گندم زیر پاهای خرمنکوبان، کوبیده خواهد شد.» | 33 |
Thi saa siger Hærskarers HERRE, Israels Gud: Babels Datter er som en Tærskeplads, naar den stampes — endnu en liden Stund, saa kommer Høstens Tid for den.
یهودیان بابِل میگویند: «نِبوکَدنِصَّر، پادشاه بابِل، ما را دریده و خرد کرده و همه چیزمان را نابود ساخته است؛ مثل اژدها ما را بلعیده و شکم خود را از ثروت ما پر کرده و ما را از سرزمینمان بیرون رانده است. ای کاش ظلم و ستمی که بر ما روا داشته، بر سر خودش بیاید! خدا انتقام خون ما را از او بگیرد!» | 34 |
Kong Nebukadrezar af Babel har fortæret mig, oprevet mig, sat mig til Side som et tomt Kar. Som en Drage har han slugt mig, fyldt sin Vom med mine Lækkerbidskener og drevet mig bort.
Den Vold, jeg led, og min Overlast komme over Babel, siger de, som bor i Zion, mit Blod over Kaldæas Indbyggere, siger Jerusalem.
خداوند جواب میدهد: «من به دعوی شما رسیدگی خواهم کرد و انتقامتان را خواهم گرفت. من رودخانهها و چشمههای بابِل را خشک خواهم کرد. | 36 |
Derfor, saa siger HERREN: Se, jeg fører din Sag og giver dig Hævn, jeg lægger dets Hav tørt og udtørrer dets Kilde.
این سرزمین به ویرانهای تبدیل خواهد شد و حیوانات وحشی در آن زندگی خواهند کرد؛ هر که بر آن نظر اندازد، به وحشت خواهد افتاد و کسی در آن ساکن نخواهد شد. | 37 |
Babel skal blive en Grushob, Sjakalers Bolig, til Rædsel og Spot, saa ingen bor der.
بابِلیها همگی مانند شیرها خواهند غرید، و همچون شیربچگان نعره خواهند زد. | 38 |
De brøler alle som Løver, knurrer som Løveunger i deres Vildskab.
و وقتی همه مست شراب شدند، آنگاه بزم دیگری برایشان تدارک خواهم دید و چنان مستشان خواهم کرد تا به خواب ابدی فرو روند و هرگز از آن بیدار نشوند. | 39 |
Jeg holder et Drikkelag for dem og gør dem drukne, saa de døves og falder i evig Søvn uden at vaagne, lyder det fra HERREN.
ایشان را مثل بره و قوچ و بز به کشتارگاه خواهم کشاند. | 40 |
Jeg fører dem ned til at slagtes som Faar, som Vædre sammen med Bukke.
«ببینید بابِل چگونه سقوط کرده، آن بابِل بزرگ که مورد ستایش تمام دنیا بود! همۀ قومهای جهان از دیدن آن به وحشت خواهند افتاد! | 41 |
Hvor Sjesjak blev fanget og grebet, al Jordens Stolthed, hvor Babel dog blev til Rædsel imellem Folkene!
دریا بر بابِل طغیان کرده، امواجش آن را خواهد پوشانید. | 42 |
Havet steg over Babel, af dets Bølgers Brus blev det skjult.
شهرهایش ویران گشته، تمام سرزمینش به بیابانی خشک تبدیل خواهد شد. هیچکس در آنجا زندگی نخواهد کرد و مسافری نیز از آن عبور نخواهد نمود، | 43 |
Dets Byer er blevet en Ørken, øde Land og Ødemark; intet Menneske bor i dem, intet Menneskebarn færdes i dem.
دیوارهای بابِل فرو خواهد ریخت. من بل، خدای بابِل را مجازات خواهم کرد و آنچه بلعیده است، از دهانش بیرون خواهم آورد و قومها دیگر برای پرستش آن نخواهند آمد. | 44 |
Jeg hjemsøger Bel i Babel, river ud af hans Mund, hvad han slugte, til ham skal ej Folkeslag strømme mer. Ogsaa Babels Mur er faldet.
«ای قوم من، از بابِل فرار کنید. خود را از خشم من نجات دهید. | 45 |
Drag ud deraf, mit Folk, enhver redde sit Liv for HERRENS glødende Harme.
وقتی شایعهٔ نزدیک شدن نیروهای دشمن را شنیدید، مضطرب نشوید. این شایعات در تمام این سالها شنیده خواهد شد. سپس ظلم و ستم بر سرزمین حکمفرما شده، بابِل درگیر جنگ داخلی خواهد گشت. | 46 |
Lad ikke eders Hjerter blive modfaldne og frygt ikke ved de Tidender, der høres paa Jorden, naar der i det ene Aar kommer een Tidende og i det næste en anden, naar der er Voldsfærd paa Jorden og Hersker følger paa Hersker.
آنگاه زمانی فرا خواهد رسید که من بابِل را با تمام بتهایش مجازات خواهم کرد و کوچههایش از جنازهها پر خواهند شد. | 47 |
Se, derfor skal Dage komme, da jeg hjemsøger Babels Gudebilleder, og alt dets Land bliver til Skamme, og alle deri skal falde paa Valen.
آسمان و زمین شادی خواهند نمود، چون از شمال، لشکریان ویرانگر به جنگ بابِل خواهند آمد. | 48 |
Jubl over Babel, Himmel og Jord med alt, hvad i dem er, thi fra Nord kommer Hærværksmænd over det, lyder det fra HERREN.
همانطور که بابِل باعث هلاکت بسیاری از قوم اسرائیل شد، خود نیز به همانگونه نابود خواهد گشت. | 49 |
Ogsaa Babel skal falde for de dræbte af Israels Skyld, ligesom dræbte paa hele Jorden faldt for Babel.
حال، ای شما که از خطر شمشیر، جان به در بردهاید، بروید! درنگ نکنید! هر چند که دور از وطن هستید و به اورشلیم میاندیشید، خداوند را به یاد آرید! | 50 |
I, som undslap Sværdet, drag bort, stands ikke, kom HERREN i Hu i det fjerne, lad Jerusalem komme frem i eders Tanker!
«شما میگویید:”ما رسوا شدهایم، چون بابِلیهای بیگانه، خانهٔ خداوند را بیحرمت ساختهاند.“ | 51 |
Vi blev til Skamme, thi Smædeord maatte vi høre; Blusel lagde sig over vore Ansigter, thi fremmede overfaldt HERRENS Hus's Helligdomme.
ولی بدانید که زمان نابودی بتهای بابِل هم فرا خواهد رسید. در سراسر این سرزمین نالهٔ مجروحین شنیده خواهد شد. | 52 |
Se, derfor skal Dage komme, lyder det fra HERREN, da jeg hjemsøger dets Gudebilleder, og saarede skal stønne i hele dets Land.
حتی اگر بابِل میتوانست خود را تا به آسمان برافرازد و برج محکمی در آنجا بسازد، باز من غارتگران را به سراغ او میفرستادم تا نابودش کنند. من، خداوند، این را میگویم. | 53 |
Selv om Babel stiger op til Himmelen, og selv om det gør sin Borg utilgængelig i det høje, fra mig skal der komme Hærværksmænd over det, lyder det fra HERREN.
«گوش کنید! از بابِل صدای گریه به گوش میرسد، صدای نابودی عظیم! | 54 |
Der lyder Skrig fra Babel, et vældigt Sammenbrud fra Kaldæernes Land.
زیرا من در حال ویران کردن بابِل هستم و صدای بلند آن را خاموش میکنم. لشکریان دشمن مانند خروش امواج دریا بر او هجوم میآورند | 55 |
Thi HERREN hærger Babel og gør Ende paa den vældige Larm der; deres Bølger bruser som mange Vande, deres Brag lyder højt.
تا غارتش نمایند و سربازانش را کشته، سلاحهایشان را بشکنند. من خدایی هستم که مجازات میکنم، بنابراین، بابِل را به سزای اعمالش خواهم رساند. | 56 |
Thi en Hærværksmand kommer over Babel, og dets Helte skal fanges, deres Buer knækkes; thi en Gengældelsens Gud er HERREN, han giver fuld Løn.
بزرگان، حکیمان، رهبران، فرماندهان و مردان جنگی او را مست خواهم ساخت تا به خواب ابدی فرو رفته، دیگر هرگز بیدار نشوند! این است کلام من که پادشاه جهان و خداوند لشکرهای آسمان هستم!» | 57 |
Jeg gør dets Fyrster og Vismænd, dets Statholdere, Landshøvdinger og Helte drukne, og de skal falde i evig Søvn uden at vaagne, lyder det fra Kongen, hvis Navn er Hærskarers HERRE.
خداوند لشکرهای آسمان میفرماید: «دیوارهای پهن بابِل با خاک یکسان شده، دروازههای بلندش خواهند سوخت. معمارهای ممالک گوناگون بیهوده زحمت کشیدهاند، چون ثمر کارشان با آتش از بین خواهد رفت.» | 58 |
Saa siger Hærskarers HERRE: Babels brede Mur skal nedbrydes til Grunden og dets høje Porte opbrændes. Folkeslagenes Møje er spildt, og Folkefærdene slider sig trætte for Ilden.
در سال چهارم سلطنت صدقیا، پادشاه یهودا، این پیغام بر من نازل شد تا آن را به سرایا (پسر نیریا، نوهٔ محسیا) برسانم. سرایا، ملتزم صدقیا بود و قرار بود همراه او به بابِل برود. | 59 |
Det Ord, som Profeten Jeremias sendte med Seraja, en Søn af Masejas Søn Nerija, da han rejste til Babel med Kong Zedekias af Juda i hans fjerde Regeringsaar; Seraja sørgede for Nattely til Kongen, naar han var paa Rejse.
تمام بلایایی را که خدا دربارهٔ بابِل فرموده بود، یعنی تمام مطالبی را که در بالا ذکر شده است، روی طوماری نوشتم، | 60 |
Jeremias optegnede al den Ulykke, som skulde komme over Babel, i en og samme Bog, alle disse Ord, der er skrevet mod Babel;
و آن را به سرایا داده، گفتم: «وقتی به بابِل رسیدی، هر چه نوشتهام بخوان و سپس چنین بگو:”ای خداوند، تو فرمودهای بابِل را چنان خراب خواهی کرد که هیچ موجود زندهای در آن یافت نشود و تا ابد ویران بماند.“ | 61 |
og Jeremias sagde til Seraja: »Naar du kommer til Babel og ser Lejlighed dertil, skal du oplæse alle disse Ord
og sige: HERRE, du truede selv dette Sted med Udryddelse, saa der ikke bliver nogen, som bor der, hverken Folk eller Fæ, men det skal blive en evig Ørken.
بعد از خواندن طومار، سنگی به آن ببند و آن را در رود فرات بینداز، | 63 |
Og naar du er til Ende med at oplæse denne Bog, skal du binde en Sten til den, kaste den i Eufrat
و بگو:”بابِل نیز به همین شکل غرق خواهد شد و به سبب بلایی که بر سرش خواهد آمد، دیگر هرگز سر بلند نخواهد کرد.“» (پیغامهای ارمیا در اینجا پایان میپذیرد.) | 64 |
og sige: Saaledes skal Babel gaa til Bunds og ikke mere komme op for al den Ulykke, jeg sender over det!« Til Ordene »slider sig trætte for Ilden« gaar Jeremias's Ord.