< ارمیا 49 >
خداوند دربارهٔ عمونیها چنین میفرماید: «ای شما که بت ملکوم را میپرستید، چرا شهرهای قبیلهٔ جاد را تصرف کردهاید و در آنها ساکن شدهاید؟ مگر تعداد بنیاسرائیل برای پر کردن این شهرها کافی نمیباشد؟ آیا کسی نیست که از این شهرها دفاع کند؟ | 1 |
Contra os filhos de Ammon. Assim diz o Senhor: Acaso não tem filhos Israel, nem tem herdeiro? porque pois herdou Malcam a Gad e o seu povo habitou nas suas cidades?
بنابراین روزی خواهد رسید که شما را برای این کار، مجازات خواهم کرد و پایتخت شما، ربه را ویران خواهم نمود. ربه با خاک یکسان خواهد شد و آبادیهای اطرافش در آتش خواهد سوخت. آنگاه بنیاسرائیل خواهند آمد و زمینهای خود را دوباره تصاحب خواهند نمود. همانگونه که دیگران را بیخانمان کردید، شما را بیخانمان خواهند ساخت. | 2 |
Portanto, eis que veem dias, diz o Senhor, em que farei ouvir em Rabba dos filhos de Ammon o alarido de guerra, e tornar-se-ha n'um montão de assolação, e os logares da sua jurisdicção serão queimados a fogo; e Israel herdará aos que o herdaram, diz o Senhor
«ای مردم حشبون ناله کنید، زیرا عای ویران شده است! ای دختران ربه گریه کنید و لباس عزا بپوشید! ماتم بگیرید و پریشانحال به این سو و آن سو بدوید؛ چون بت شما ملکوم با تمام کاهنان و بزرگانش به تبعید برده خواهد شد. | 3 |
Uiva, ó Hesbon, porque já é destruida Ai; clamae, ó filhas de Rabba, cingi-vos de saccos, lamentae, e rodeae pelos vallados; porque Malcam irá em captiveiro, os seus sacerdotes e os seus principes juntamente.
ای قوم ناسپاس، شما به درههای حاصلخیزتان میبالید، ولی همگی آنها بهزودی نابود خواهند شد. شما به قدرت خود تکیه میکنید و گمان میبرید هرگز کسی جرأت نخواهد کرد به شما حمله کند. | 4 |
Porque te glorias dos valles, já se escorreu o teu valle, ó filha rebelde que confias nos teus thesouros, dizendo: Quem virá contra mim?
ولی من، خداوند لشکرهای آسمان، شما را از هر سو به وحشت خواهم انداخت، زیرا قومهای همسایه، شما را از سرزمینتان بیرون خواهند نمود و کسی نخواهد بود که فراریان را دوباره جمع کند. | 5 |
Eis que eu trarei temor sobre ti, diz o Senhor Jehovah dos Exercitos, de todos os que estão ao redor de ti; e sereis lançados fóra cada um diante de si, e ninguem recolherá o desgarrado.
ولی در آینده بار دیگر کامیابی را به عمونیها باز خواهم گرداند. من، خداوند، این را میگویم.» | 6 |
Mas depois d'isto farei voltar os captivos dos filhos de Ammon, diz o Senhor.
خداوند لشکرهای آسمان به ادومیها چنین میفرماید: «آن مردان حکیم و دانای شما کجا هستند؟ آیا در تمام شهر تیمان یکی نیز باقی نمانده است؟ | 7 |
Contra Edom. Assim diz o Senhor dos Exercitos: Acaso já não ha mais sabedoria em Teman? já pereceu o conselho dos entendidos? corrompeu-se a sua sabedoria?
ای مردم ددان، به دورترین نقاط صحرا فرار کنید، چون وقتی ادوم را مجازات کنم، شما را هم مجازات خواهم نمود! | 8 |
Fugi, virae-vos, buscae profundezas para habitar, ó moradores de Dedan, porque eu trouxe sobre elle a ruina de Esaú, no tempo em que o visitei.
آنانی که انگور میچینند مقدار کمی هم برای فقرا باقی میگذارند؛ حتی دزدها نیز همه چیز را نمیبرند! ولی من سرزمین عیسو را تماماً غارت خواهم کرد؛ مخفیگاههایش را نیز آشکار خواهم ساخت تا جایی برای پنهان شدن باقی نماند. فرزندان، برادران و همسایگان او همه نابود خواهند شد؛ خودش نیز از بین خواهد رفت. | 9 |
Se vindimadores viessem a ti, não deixariam rabiscos? se ladrões de noite viessem, não te damnificariam quanto lhes é sufficiente?
Mas eu despi a Esaú, descobri os seus esconderijos, e não se poderá esconder: é destruida a sua semente, como tambem seus irmãos e seus visinhos, e já elle não é
اما من از کودکان یتیم نگهداری خواهم کرد و چشم امید بیوههایتان به من خواهد بود.» | 11 |
Deixa os teus orphãos: eu os guardarei em vida; e as tuas viuvas confiar-se-hão em mim.
زیرا خداوند چنین میگوید: «اگر شخص بیگناه، رنج و زحمت میبیند، چقدر بیشتر تو! زیرا تو بیسزا نخواهی ماند بلکه بهیقین جام مجازات را خواهی نوشید! | 12 |
Porque assim diz o Senhor: Eis que os que não estavam condemnados a beberem o copo totalmente o beberão; e tu mesmo totalmente serias absolto? não serás absolto, mas totalmente o beberás.
من به نام خود قسم خوردهام که شهر بصره با خاک یکسان شده، باعث ترس خواهد گردید و همچنین مورد نفرین و تمسخر قرار خواهد گرفت و دهات اطرافش برای همیشه خرابه باقی خواهد ماند.» | 13 |
Porque por mim mesmo jurei, diz o Senhor, que Bozra servirá de espanto, de opprobrio, de assolação, e de execração; e todas as suas cidades se tornarão em assolações perpetuas.
این خبر از جانب خداوند به من رسید: «سفیری نزد قومها خواهم فرستاد تا از آنها دعوت کند که علیه ادوم متحد شوند و آن را از بین ببرند. | 14 |
Ouvi um rumor vindo do Senhor, que um embaixador é enviado ás nações, para lhes dizer: Ajuntae-vos, e vinde contra ella, e levantae-vos para a guerra.
من ادوم را در میان قومها و مردم، کوچک و خوار خواهم ساخت! | 15 |
Porque eis que te fiz pequeno entre as nações, desprezado entre os homens.
ای ادوم، که در کوهها و در شکاف صخرهها ساکن هستی، شهرت و غرور، فریبت داده است. اگرچه آشیانهات مثل عقاب بر قلۀ کوهها باشد، تو را از آنجا به زیر خواهم کشید.» | 16 |
A tua terribilidade te enganou, e a arrogancia do teu coração, tu que habitas nas cavernas das rochas, que occupas as alturas dos outeiros; ainda que alces o teu ninho como a aguia, de lá te derribarei, diz o Senhor.
خداوند میفرماید: «سرنوشت ادوم وحشتناک است! هر که از آنجا عبور کند، از دیدنش مبهوت شده، به وحشت خواهد افتاد. | 17 |
Assim servirá Edom de espanto: todo aquelle que passar por ella se espantará, e assobiará por causa de todas as suas pragas.
شهرها و آبادیهای اطراف آن، مثل شهرهای سدوم و عموره خاموش و بیصدا خواهند شد؛ دیگر کسی در آنجا زندگی نخواهد کرد. | 18 |
Será como a destruição de Sodoma e Gomorrah, e dos seus visinhos, diz o Senhor: não habitará ninguem ali, nem morará n'ella filho de homem
همانگونه که شیری از جنگلهای اردن بیرون میآید و ناگهان به گوسفندان در حال چریدن هجوم میآورد، من نیز ناگهان بر ادومیها هجوم آورده، ایشان را از سرزمینشان بیرون خواهم راند. آنگاه شخص مورد نظر خود را تعیین خواهم نمود تا برایشان حکومت کند. زیرا کیست که مثل من باشد و کیست که بتواند از من بازخواست کند؟ کدام رهبر است که با من مخالفت نماید؟ | 19 |
Eis que elle como leão subirá da enchente do Jordão contra a morada do forte; porque n'um momento o farei correr d'ali; e quem é o escolhido que porei sobre ella? porque quem é similhante a mim? e quem me emprazaria? e quem é o pastor que subsistiria perante mim?
بنابراین ارادهٔ من در مورد مردم ادوم و ساکنان تیمان این است که دشمن، آنها و حتی کودکانشان را به زور ببرد و خانههایشان را ویران کند. | 20 |
Portanto ouvi o conselho do Senhor, que decretou contra Edom, e os seus designios que intentou entre os moradores de Teman: certamente os mais pequenos do rebanho os arrastarão: certamente assolará as suas moradas sobre elles.
«از صدای شکست ادوم، زمین خواهد لرزید. فریاد مردم آن، تا دریای سرخ شنیده خواهد شد. | 21 |
A terra estremeceu do estrondo da sua queda: tocante ao grito, até ao Mar Vermelho se ouviu o sonido.
دشمن مانند عقابی با بالهای گشوده بر شهر بصره پرواز کرده، بر آن فرود خواهد آمد. در آن روز، جنگاوران ادوم مانند زنی که در حال زاییدن است، هراسان و پریشان خواهند شد.» | 22 |
Eis que elle como aguia subirá, e voará, e estenderá as suas azas sobre Bozra: e será o coração dos valentes de Edom n'aquelle dia como o coração da mulher que está com dôres de parto.
خداوند دربارهٔ دمشق چنین میگوید: «مردم شهرهای حمات و ارفاد وحشت کردهاند، چون خبر نابودی خود را شنیدهاند. دلشان مثل دریای خروشان و طوفانی، آشفته است و آرام نمیگیرد. | 23 |
Contra Damasco. Envergonhou-se Hamath e Arpad, porquanto ouviram más novas, se desmaiaram: no mar ha angustia, não se pode socegar.
مردم دمشق همه ضعف کرده، فرار میکنند؛ همچون زنی که میزاید، همه هراسان و مضطربند. | 24 |
Enfraquecida está Damasco; virou as costas para fugir, e tremor a tomou: angustia e dôres a tomaram como da que está de parto.
چگونه این شهر پرآوازه و پرنشاط، متروک شده است! | 25 |
Como não é deixada a afamada cidade? a cidade de meu folguedo?
خداوند لشکرهای آسمان میفرماید: در آن روز، اجساد جوانانش در کوچهها خواهند افتاد و تمام سربازانش از بین خواهند رفت. | 26 |
Portanto cairão os seus mancebos nas suas ruas; e todos os homens de guerra serão consumidos n'aquelle dia, diz o Senhor dos Exercitos.
من دیوارهای دمشق را به آتش خواهم کشید و قصرهای بنهدد پادشاه را خواهم سوزاند.» | 27 |
E accenderei fogo ao muro de Damasco, e consumirá os palacios de Benhadad.
این پیشگویی دربارهٔ طایفهٔ قیدار و مردم نواحی حاصور است که به دست نِبوکَدنِصَّر، پادشاه بابِل مغلوب شدند. خداوند میفرماید: «بر مردم قیدار هجوم بیاورید و این ساکنین مشرقزمین را از بین ببرید. | 28 |
Contra Kedar, e contra os reinos de Hazor, que Nabucodonozor, rei de Babylonia, feriu. Assim diz o Senhor: Levantae-vos, subi contra Kedar, e destrui os filhos do oriente.
گله و رمه و خیمههای ایشان و هر چه را در آنهاست بگیرید و تمام شترهایشان را ببرید. «مردم از هر طرف با ترس و وحشت فریاد برمیآورند و میگویند:”ما محاصره شدهایم و از بین خواهیم رفت!“ | 29 |
Tomarão as suas tendas, e os seus gados, as suas cortinas e todos os seus vasos, e os seus camelos levarão para si; e lhes clamarão: Ha medo de todos os lados.
«فرار کنید! هر چه زودتر بگریزید. ای اهالی حاصور به بیابانها پناه ببرید، زیرا نِبوکَدنِصَّر، پادشاه بابِل بر ضد شما توطئه چیده و برای نابودی شما آماده میشود.» | 30 |
Fugi, desviae-vos para mui longe, buscae profundezas para habitar, ó moradores de Azor, diz o Senhor: porque Nabucodonozor, rei de Babylonia, tomou conselho contra vós, e intentou um designio contra vós.
خداوند به نِبوکَدنِصَّر پادشاه، فرموده است: «برو و به آن قبایل چادرنشین ثروتمند حمله کن که تصور میکنند در رفاه و امنیت هستند و به خود میبالند که مستقل میباشند؛ شهرهای ایشان نه دیواری دارد و نه دروازهای. | 31 |
Levantae-vos, subi contra uma nação em repouso, que habita confiadamente, diz o Senhor, que não tem portas, nem ferrolho; habitam sós.
شترها و حیواناتشان همه از آن تو خواهند شد. من این مردم را که گوشههای موی خود را میتراشند، به هر طرف پراکنده خواهم ساخت و از هر سو برایشان بلا خواهم فرستاد.» | 32 |
E os seus camelos serão para preza, e a multidão dos seus gados para despojo: e os espalharei a todo o vento, áquelles que moram nos ultimos cantos da terra, e de todos os seus lados lhes trarei a sua ruina, diz o Senhor.
خداوند میفرماید که حاصور مسکن جانوران صحرا خواهد شد و تا ابد ویران خواهد ماند و دیگر کسی هرگز در آن زندگی نخواهد کرد. | 33 |
E Hazor se tornará em morada de dragões, em assolação para sempre: ninguem habitará ali, nem morará n'ella filho de homem
در آغاز سلطنت صدقیا، پادشاه یهودا، خداوند لشکرهای آسمان پیامی بر ضد عیلام به من داد و فرمود: «من کمانداران عیلام را که مایۀ قوت آنهاست، در هم خواهم کوبید. | 34 |
A palavra do Senhor, que veiu a Jeremias, o propheta, contra Elam, no principio do reinado de Zedekias, rei de Judah, dizendo:
Assim diz o Senhor dos Exercitos: Eis que eu quebrarei o arco de Elam, o principal do seu poder.
مردم عیلام را به هر سو پراکنده خواهم ساخت طوری که هیچ سرزمینی نباشد که آوارگان عیلام در آن یافت نشوند. | 36 |
E trarei sobre Elam os quatro ventos dos quatro cantos dos céus, e os espalharei por todos estes ventos; e não haverá nação aonde não venham os fugitivos de Elam.
من با خشم شدید خود، عیلام را دچار بلا و مصیبت خواهم کرد و ایشان را به دست دشمنانشان خواهم سپرد تا به کلی نابودشان کنند. | 37 |
E atemorizarei a Elam diante de seus inimigos e diante dos que procuram a sua morte; e farei vir sobre elles o mal, o furor da minha ira, diz o Senhor; e enviarei após elles a espada; até que venha a consumil-os.
من پادشاه و بزرگان عیلام را از بین خواهم برد و تخت سلطنت خود را در آنجا برقرار خواهم نمود. | 38 |
E porei o meu throno em Elam: e destruirei d'ali o rei e os principes, diz o Senhor.
ولی در آینده، عیلام را دوباره کامیاب خواهم ساخت. من، خداوند، این را میگویم.» | 39 |
Será, porém, no ultimo dos dias que farei voltar os captivos de Elam, diz o Senhor.