پیام دیگری از جانب خداوند بر اِرمیا نازل شد: | 1 |
הדבר אשר היה אל ירמיהו מאת יהוה לאמר׃ |
«یهوه خدای اسرائیل چنین میگوید: هر آنچه به تو گفتهام در طوماری بنویس، | 2 |
כה אמר יהוה אלהי ישראל לאמר כתב לך את כל הדברים אשר דברתי אליך אל ספר׃ |
چون زمانی فرا خواهد رسید که بر قوم خود اسرائیل و یهودا نظر لطف خواهم انداخت و ایشان را به این سرزمین که به پدرانشان دادهام باز خواهم آورد تا دوباره مالک آن شوند و در آن زندگی کنند.» | 3 |
כי הנה ימים באים נאם יהוה ושבתי את שבות עמי ישראל ויהודה אמר יהוה והשבתים אל הארץ אשר נתתי לאבותם וירשוה׃ |
پس خداوند دربارهٔ اسرائیل و یهودا چنین فرمود: | 4 |
ואלה הדברים אשר דבר יהוה אל ישראל ואל יהודה׃ |
«فریاد وحشت به گوش میرسد؛ ترس بر همه جا حکمفرماست و آرامشی نیست! | 5 |
כי כה אמר יהוה קול חרדה שמענו פחד ואין שלום׃ |
آیا مرد، آبستن میشود؟ پس چرا مردان مانند زنانی که میزایند، دستهای خود را بر کمر گذاشتهاند و رنگشان پریده است؟ | 6 |
שאלו נא וראו אם ילד זכר מדוע ראיתי כל גבר ידיו על חלציו כיולדה ונהפכו כל פנים לירקון׃ |
روز هولناکی در پیش است! نظیر آن تا به حال دیده نشده است؛ آن روز، زمان سختی قوم من است، ولی از آن نجات خواهند یافت. | 7 |
הוי כי גדול היום ההוא מאין כמהו ועת צרה היא ליעקב וממנה יושע׃ |
«خداوند لشکرهای آسمان میفرماید: در آن روز، یوغ بندگی را از گردنشان برداشته، خواهم شکست، زنجیرها را از دست و پایشان باز خواهم کرد و دیگر بیگانگان را بندگی نخواهند نمود، | 8 |
והיה ביום ההוא נאם יהוה צבאות אשבר עלו מעל צוארך ומוסרותיך אנתק ולא יעבדו בו עוד זרים׃ |
بلکه ایشان یهوه، خدای خود و داوود، پادشاه خویش را که بر آنها میگمارم، خدمت خواهند کرد. | 9 |
ועבדו את יהוה אלהיהם ואת דוד מלכם אשר אקים להם׃ |
«پس ای فرزندان بندهٔ من یعقوب، نترسید! ای اسرائیل، هراس به خود راه ندهید! من شما و فرزندانتان را از نقاط دور دست و از سرزمین تبعید به وطنتان باز خواهم گرداند و در آنجا، در امنیت و آسایش زندگی خواهید کرد و دیگر کسی باعث ترس شما نخواهد شد. | 10 |
ואתה אל תירא עבדי יעקב נאם יהוה ואל תחת ישראל כי הנני מושיעך מרחוק ואת זרעך מארץ שבים ושב יעקב ושקט ושאנן ואין מחריד׃ |
من با شما هستم و نجاتتان خواهم داد؛ حتی اگر قومهایی را که شما را در میانشان پراکنده کردم، به کلی تارومار کنم، شما را از بین نخواهم برد؛ البته شما را بیتنبیه نخواهم گذاشت، اما تنبیه شما منصفانه و عادلانه خواهد بود.» | 11 |
כי אתך אני נאם יהוה להושיעך כי אעשה כלה בכל הגוים אשר הפצותיך שם אך אתך לא אעשה כלה ויסרתיך למשפט ונקה לא אנקך׃ |
این است آنچه خداوند میفرماید: «ای قوم من، گناه تو مانند زخمی است علاجناپذیر! | 12 |
כי כה אמר יהוה אנוש לשברך נחלה מכתך׃ |
کسی نیست که تو را یاری دهد یا زخمهایت را ببندد؛ دارو و درمان هم دیگر فایده ندارد. | 13 |
אין דן דינך למזור רפאות תעלה אין לך׃ |
تمام دلباختگانت تو را ترک کردهاند و حتی حالت را نیز نمیپرسند. تو را بیرحمانه زخمی کردهام گویی دشمنت بودهام؛ تو را سخت تنبیه کردهام، چون گناهانت بسیار و شرارتت بزرگ است! | 14 |
כל מאהביך שכחוך אותך לא ידרשו כי מכת אויב הכיתיך מוסר אכזרי על רב עונך עצמו חטאתיך׃ |
«چرا به مجازاتت اعتراض داری؟ درد تو، درمانی ندارد! تو را این گونه سخت مجازات کردهام، چون گناهانت بسیار و شرارتت بزرگ است! | 15 |
מה תזעק על שברך אנוש מכאבך על רב עונך עצמו חטאתיך עשיתי אלה לך׃ |
«ولی در آن روز، تمام کسانی که تو را میدرند، دریده خواهند شد. تمام دشمنانت به اسارت خواهند رفت. کسانی که تو را غارت میکنند، غارت خواهند شد، و کسانی که به تو ظلم میکنند، مورد ظلم قرار خواهند گرفت. | 16 |
לכן כל אכליך יאכלו וכל צריך כלם בשבי ילכו והיו שאסיך למשסה וכל בזזיך אתן לבז׃ |
سلامتی و تندرستی را به تو باز خواهم گرداند و زخمهایت را شفا خواهم داد، هر چند که اکنون تو را”فراموش شده“و اورشلیم را”شهر متروک“مینامند. | 17 |
כי אעלה ארכה לך וממכותיך ארפאך נאם יהוה כי נדחה קראו לך ציון היא דרש אין לה׃ |
«من، خداوند، قوم خود را به سرزمینشان باز خواهم گرداند و خانوادههای ایشان را مورد لطف خود قرار خواهم داد. شهر اورشلیم بر روی خرابههایش باز بنا خواهد شد، قصر پادشاهی آن بازسازی شده، مانند گذشته خواهد گشت | 18 |
כה אמר יהוה הנני שב שבות אהלי יעקוב ומשכנתיו ארחם ונבנתה עיר על תלה וארמון על משפטו ישב׃ |
و شهرها غرق خوشی و شکرگزاری خواهند شد. من ایشان را برکت خواهم داد تا افزوده شوند و قومی سربلند و محترم باشند. | 19 |
ויצא מהם תודה וקול משחקים והרבתים ולא ימעטו והכבדתים ולא יצערו׃ |
کامیابی دوران گذشته را به ایشان باز خواهم گرداند و آنها را استوار و پایدار خواهم ساخت؛ و هر که را به ایشان ستم کند، مجازات خواهم نمود. | 20 |
והיו בניו כקדם ועדתו לפני תכון ופקדתי על כל לחציו׃ |
حاکم ایشان دیگر از بیگانگان نخواهد بود بلکه از میان قوم خودشان برخواهد خاست. من او را خواهم خواند تا کاهن عبادتگاه من باشد و به نزد من آید، زیرا چه کسی جرأت دارد بدون آنکه او را خوانده باشم، نزد من آید؟ | 21 |
והיה אדירו ממנו ומשלו מקרבו יצא והקרבתיו ונגש אלי כי מי הוא זה ערב את לבו לגשת אלי נאם יהוה׃ |
آنگاه ایشان قوم من خواهند بود و من خدای ایشان!» | 22 |
והייתם לי לעם ואנכי אהיה לכם לאלהים׃ |
گردباد ویران کنندهٔ غضب خداوند ناگهان میخروشد و بر سر بدکاران نازل میشود. | 23 |
הנה סערת יהוה חמה יצאה סער מתגורר על ראש רשעים יחול׃ |
غضب شدید خداوند فرو نخواهد نشست تا مقصود او را به طور کامل به انجام رساند! در روزهای آینده این را خواهید فهمید. | 24 |
לא ישוב חרון אף יהוה עד עשתו ועד הקימו מזמות לבו באחרית הימים תתבוננו בה׃ |