< اشعیا 33 >
وای بر شما ای آشوریها که همه را غارت میکنید و پیمانهایی را که با قومهای دیگر بستهاید زیر پا میگذارید. بهزودی این غارت و خیانت شما پایان خواهد یافت و آنگاه خود شما مورد غارت و خیانت واقع خواهید شد. | 1 |
Ak vai, tev, postītāj, kas pats neesi postīts, un laupītāj, kas neesi aplaupīts; kad būsi beidzis postīt, pats tapsi postīts, kad būsi beidzis laupīt, tad tevi aplaupīs.
ای خداوند، بر ما رحم کن، زیرا چشم امید ما به توست. هر بامداد به ما قدرت عطا کن و ما را از سختی نجات ده. | 2 |
Kungs, esi mums žēlīgs, uz Tevi mēs gaidām; esi viņu elkonis ikkatru rītu, un mūsu pestīšana bēdu laikā.
دشمن وقتی صدایت را بشنود خواهد گریخت؛ زمانی که تو برخیزی قومها پراکنده خواهند شد. | 3 |
Tautas bēg no trokšņa rībēšanas, pagāni izklīst, kad tu celies.
اموال دشمنان ما، مانند مزرعهای که مورد هجوم ملخ واقع شده باشد، غارت خواهد گردید. | 4 |
Jūsu laupījumu sagrābj, tā kā vaboles lauku noēd, tā kā siseņi skraida, tā tur skraida.
خداوند بزرگ و والاست و بر همه چیز تسلط دارد. او اورشلیم را از عدل و انصاف پر خواهد ساخت | 5 |
Tas Kungs ir paaugstināts, jo viņš dzīvo augstībā, viņš Ciānu piepildījis ar tiesu un taisnību.
و به قوم یهودا استحکام خواهد بخشید. او همیشه از قوم خود حمایت میکند و به ایشان حکمت و بصیرت میبخشد. خداترسی گنج بزرگ ایشان است! | 6 |
Un tavā laikā būs ticība, pestīšanas bagātība, gudrība un atzīšana, Tā Kunga bijāšana būs Viņa manta.
اما در حال حاضر فرستادگان قوم یهودا از شدت ناامیدی گریانند، زیرا آشور تقاضای ایشان را برای صلح نپذیرفته است. | 7 |
Redzi, viņu varenie ārā brēc, tie miera vēstneši gauži raud.
شاهراههای یهودا خراب شده و دیگر اثری از مسافران نیست. آشوریها پیمان صلح را زیر پا نهادهاند و به وعدههایی که در حضور گواهان دادهاند توجهی ندارند؛ آنها به هیچکس اعتنا نمیکنند. | 8 |
Lielceļi ir tukši, un tur nav ceļa gājēju, Viņš lauž derību, Viņš atmet pilsētas un nebēdā par cilvēkiem.
سرزمین اسرائیل از بین رفته، لبنان نابود شده، شارون به بیابان تبدیل گشته و برگهای درختان باشان و کرمل ریخته است. | 9 |
Zeme vaid un tvīkst, Lībanus kaunās un kalst, Šarona ieleja palikusi kā tuksnesis, Basans un Karmels birdina savas lapas.
اما خداوند میفرماید: «برمیخیزم و قدرت و توانایی خود را نشان میدهم! | 10 |
Nu Es celšos, saka Tas Kungs, nu Es paaugstināšos, nu Es parādīšos liels.
ای آشوریها، هر چه تلاش کنید سودی نخواهد داشت. نفس خودتان به آتش تبدیل شده، شما را خواهد کشت. | 11 |
Jūs nesaties ar salmiem, rugājus jūs dzemdēsiet; jūsu trakums ir uguns, kas pašus aprīs.
سپاهیان شما مثل خارهایی که در آتش انداخته میشوند، سوخته و خاکستر خواهند شد. | 12 |
Tautas taps dedzinātas kā kaļķi, ar uguni taps sadedzināti, kā nocirsti ērkšķi.
ای قومهایی که دور هستید، به آنچه کردهام توجه کنید؛ و ای قومهایی که نزدیک هستید، به قدرت من پی ببرید.» | 13 |
Klausiet jūs, kas esat tālu, ko Es esmu darījis, un kad esat tuvu, atzīstiet Manu varu.
گناهکاران و خدانشناسانی که در اورشلیم هستند از ترس میلرزند و فریاد برمیآورند: «کدام یک از ما میتواند از آتش سوزان و دائمی مجازات خدا جان به در برد؟» | 14 |
Grēcinieki Ciānā ir izbijušies, drebēšana uzkrīt bezdievīgiem, (tie saka): kurš no mums var dzīvot rijošā ugunī? Kurš no mums var palikt mūžīgās liesmās?
کسی میتواند از این آتش جان به در برد که درستکار باشد و به راستی عمل نماید، به خاطر منافع خود ظلم نکند، رشوه نگیرد، و با کسانی که شرارت و جنایت میکنند همدست نشود. | 15 |
Kas taisnībā staigā un runā patiesību, kas netaisnu peļņu ienīst, kas savas rokas sargā no dāvanu ņemšanas, kas savas ausis aizbāž, neklausīties uz asins padomu, kas savas acis aizdara, nelūkot uz ļaunu, -
چنین اشخاص در امنیت به سر خواهند برد و صخرههای مستحکم، پناهگاه ایشان خواهند بود. | 16 |
Tas dzīvos augstībā, kalnu stiprumi viņam būs par patvērumu; viņam būs sava maize, ūdens viņam nepietrūks.
بار دیگر چشمان شما پادشاهتان را در شکوه و زیباییاش خواهند دید و سرزمین وسیعی را که او بر آن سلطنت میکند مشاهده خواهند کرد. | 17 |
Tavas acis redzēs ķēniņu viņa skaistumā. Tās redzēs plašu zemi.
در آن زمان به روزهای ترسناکی که در گذشته داشتید فکر خواهید کرد روزهایی که سرداران آشور برجهای شما را میشمردند تا ببینند چقدر غنیمت میتوانند از شما به دست آورند. | 18 |
Tava sirds pieminēs to bailību un sacīs: Kur ir tas rakstītājs, kur ir tas svērējs, kur ir tas torņu uzzīmētājs
ولی آن روزها گذشته است و از آن قوم ستمگری که زبانشان را نمیفهمیدید دیگر اثری نیست. | 19 |
To briesmīgo tautu tu vairs neredzēsi, tos ļaudis, kam sveša mēle, ka nevar izprast, kas valodā stostās, ka nevar saprast.
به اورشلیم، این شهر جشنهای مقدّس نگاه کنید و ببینید چگونه در صلح و امنیت به سر میبرد! اورشلیم محکم و پا برجا خواهد بود درست مانند خیمهای که میخهایش کنده نمیشود و طنابهایش پاره نمیگردد. | 20 |
Redzi Ciānu, mūsu saiešanas pilsētu! Tavas acis redzēs Jeruzālemi, drošu dzīvokli, telti, kas netop aizvesta, kam vadži netop izvilkti ne mūžam, un kam virves netop saraustītas.
خداوند پرجلال ما را همچون رودخانهای وسیع محافظت خواهد کرد تا هیچ دشمنی نتواند از آن عبور کرده، به ما یورش برد! | 21 |
Jo Tas Kungs būs tur pie mums, tas augsti teicamais; tā būs vieta, kur upes un plati strauti, ka laiva ar airiem tur neies, un liela laiva tur necelsies pāri.
خداوند پادشاه و رهبر ماست؛ او از ما مراقبت خواهد کرد و ما را نجات خواهد داد. | 22 |
Jo Tas Kungs ir mūsu tiesātājs, Tas Kungs ir mūsu bauslības devējs, Tas Kungs ir mūsu ķēniņš, Viņš mūs atpestīs.
طناب کشتیهای دشمن سست خواهد شد و پایههای دکل را نگه نخواهد داشت و افراد دشمن نخواهند توانست بادبانها را بکشند. ما تمام غنایم دشمن را به چنگ خواهیم آورد؛ حتی لنگان نیز سهمی از این غنایم خواهند برد. | 23 |
Tavas virves būs vaļējas, tās masta koku stingri neturēs, arī karogs nebūs izplests, - tad taps daudz laupījuma izdalīts, kā arī tizlie laupīs laupījumu.
هر که در سرزمین ما باشد دیگر نخواهد گفت: «بیمار هستم»؛ و تمام گناهان ساکنان این سرزمین بخشیده خواهد شد. | 24 |
Un neviens iedzīvotājs nesacīs: es esmu vājš; jo tiem ļaudīm, kas tur dzīvo, grēki būs piedoti.