< اشعیا 28 >
وای بر سامره! وای بر این شهری که با درههای حاصلخیز احاطه شده و مایۀ افتخار میگساران اسرائیل است! شراب، رهبران اسرائیل را از پای درآورده است. جلال اسرائیل که همانند تاج گلی بر سر رهبرانش بود، در حال پژمردن است. | 1 |
Wo to the coroun of pride, to the drunkun men of Effraym, and to the flour fallynge doun of the glorie of the ful out ioiyng therof, that weren in the cop of the fatteste valei, and erriden of wyn.
خداوند کسی را دارد که زورآور و توانا است. خداوند او را مانند تگرگ شدید و طوفان مهلک و سیلاب خروشان بر سرزمین اسرائیل میفرستد تا آن را فرا بگیرد. | 2 |
Lo! the myyti and strong Lord, as the feersnesse of hail, a whirlwynd brekynge togidere, as the fersnesse of many watris flowynge, and sent out on a large lond.
آنگاه شهری که مایهٔ افتخار میگساران اسرائیل است زیر پاها پایمال خواهد شد. | 3 |
The coroun of pride of the drunken men of Effraym schal be defoulid with feet,
شکوه و زیبایی درههای حاصلخیز آن ناگهان از بین خواهد رفت درست مانند نوبر انجیر که به محض دیده شدن بر سر شاخهها، چیده و خورده میشود. | 4 |
and the flour of glorie of the ful out ioiyng of hym, that is on the cop of valei of fat thingis, schal be fallyng doun, as a tymeli thing bifore the ripenesse of heruest; which whanne a man seynge biholdith, anoon as he takith with hond, he schal deuoure it.
روزی خواهد آمد که خداوند لشکرهای آسمان، خود برای بازماندگان قومش تاج جلال و زیبایی خواهد بود. | 5 |
In that dai the Lord of oostis schal be a coroun of glorie, and a garlond of ful out ioiyng, to the residue of his puple;
او به قضات توانایی تشخیص خواهد بخشید و به سربازان قدرت خواهد داد تا از دروازههای شهر دفاع کنند. | 6 |
and a spirit of doom to hym that sittith on the trone, and strengthe to hem that turnen ayen fro batel to the yate.
اما اینک اشخاص مست اورشلیم را اداره میکنند! حتی کاهنان و انبیا نیز مستند؛ شراب ایشان را چنان مست و گیج کرده که قادر نیستند پیامهای خدا را دریابند و آنها را به مردم رسانده، آنان را ارشاد کنند. | 7 |
But also thei knewen not for wyn, and erriden for drunkenesse; the preest and profete knewen not for drunkenesse; thei weren sopun up of wyn, thei erriden in drunkenesse; thei knewen not a profete, thei knewen not doom.
سفرههایشان پر از استفراغ و کثافت است و هیچ جای پاکیزهای دیده نمیشود. | 8 |
For whi alle bordis weren fillid with spuyng and filthis, so that ther was no more place.
آنها میگویند: «اشعیا به چه کسی تعلیم میدهد؟ چه کسی به تعلیم او احتیاج دارد؟ تعلیم او فقط برای بچهها خوب است! | 9 |
Whom schal he teche kunnyng, and whom schal he make to vndurstonde heryng? Men wenyd fro mylk, men drawun awei fro tetis.
او هر مطلبی را بارها برای ما تکرار میکند و کلمه به کلمه توضیح میدهد.» | 10 |
For whi comaunde thou, comaunde thou ayen; comaunde thou, comaunde thou ayen; abide thou, abide thou ayen; abide thou, abide thou ayen; a litil there, a litil there.
چون مردم به این تعلیم گوش نمیدهند، خدا قوم بیگانهای را خواهد فرستاد تا به زبان بیگانه با قوم خود سخن بگوید! | 11 |
For whi in speche of lippe, and in other langage he schal speke to this puple,
خدا به قوم خود فرموده بود: «اینجا جای استراحت است؛ پس خستگان استراحت کنند. اینجا مکان آرامی است.» اما ایشان نخواستند بشنوند. | 12 |
to which he seide, This is my reste; refreische ye a weri man, and this is my refreischyng; and thei nolden here.
پس خداوند هر مطلبی را بارها برای ایشان تکرار خواهد کرد و آن را کلمه به کلمه توضیح خواهد داد. این قوم افتاده، خرد خواهند شد و در دام خواهند افتاد و سرانجام اسیر خواهند شد. | 13 |
And the word of the Lord schal be to hem, Sende thou, sende thou ayen; send thou, sende thou ayen; abide thou, abide thou ayen; abide thou, abide thou ayen; a litil there, a litil there; that thei go, and falle backward, and be al to-brokun, and be snarid, and be takun.
پس ای حکمرانان اورشلیم که همه چیز را به باد مسخره میگیرید، به آنچه خداوند میفرماید توجه کنید. | 14 |
For this thing, ye men scorneris, that ben lordis ouer my puple which is in Jerusalem, here the word of the Lord.
شما با فخر میگویید: «با مرگ معامله کردهایم و با دنیای مردگان قرارداد بستهایم. اطمینان داریم که هرگاه مصیبتی رخ دهد هیچ گزندی به ما نخواهد رسید؛ زیرا با دروغ و فریب برای خود مخفیگاه ساختهایم.» (Sheol ) | 15 |
For ye seiden, We han smyte a boond of pees with deth, and we han maad couenaunt with helle; a scourge flowynge whanne it schal passe, schal not come on vs, for we han set a leesyng oure hope, and we ben kyuered with a leesyng. (Sheol )
پس خداوند یهوه چنین میفرماید: «اینک من سنگ بنیادی در صهیون مینهم، سنگ گرانبها و آزموده شده. این یک سنگ زاویۀ مطمئنی است که میشود بر آن بنا کرد. هر که توکل کند ترسان و لرزان نخواهد شد. | 16 |
Therfor the Lord God seith these thingis, Lo! Y schal sende in the foundementis of Sion a corner stoon preciouse, preuyd, foundid in the foundement; he that bileueth, schal not haaste.
انصاف، ریسمان آن و عدالت، شاقول آن خواهد بود.» بارش تگرگ پناهگاه شما را که بر دروغ استوار است ویران خواهد کرد و سیل مخفیگاه شما را خواهد برد. | 17 |
And Y schal sette doom in weiyte, and riytfulnesse in mesure; and hail schal distrie the hope of leesyng, and watris schulen flowe on proteccioun. And youre boond of pees with deth schal be don awei,
قراردادی که با مرگ و دنیای مردگان بستهاید باطل خواهد شد، بنابراین وقتی مصیبت بیاید شما را از پای درمیآورد. (Sheol ) | 18 |
and youre couenaunt with helle schal not stonde; whanne the scourge flowynge schal passe, ye schulen be to it in to defoulyng. (Sheol )
مصیبت روز و شب به سراغتان خواهد آمد و شما را گرفتار خواهد کرد. هر بار که پیامی از خدا بشنوید وحشت سراپایتان را فرا خواهد گرفت. | 19 |
Whanne euer it schal passe, it schal take awei yow; for whi erli in the grey morewtid it schal passe, in dai and niyt; and oonli trauel aloone schal yyue vndurstondyng to heryng.
شما مانند کسی خواهید بود که میخواهد بخوابد اما بسترش کوتاهتر از آنست که بر آن دراز بکشد و لحافش تنگتر از آنکه او را بپوشاند. | 20 |
Forsothe the bed is streit, so that the tother falle doun; and a schort mentil schal not hile euer either.
خداوند با خشم و غضب خواهد آمد تا کارهای شگفتانگیز خود را به انجام رساند همانگونه که در کوه فراصیم و درهٔ جبعون این کار را کرد. | 21 |
For as in the hil of departyngis the Lord schal stonde, as in the valei, which is in Gabaon, he schal be wroth, that he do his werk; his werk alien, that he worche his werk; his werk is straunge fro hym.
پس، از تمسخر دست بردارید مبادا مجازات شما سنگینتر شود، زیرا خداوند، خداوند لشکرهای آسمان به من گفته که قصد دارد تمام زمین را نابود کند. | 22 |
And now nyle ye scorne, lest perauenture youre boondis be maad streit togidere; for Y herde of the Lord God of oostis, endyng and abreggyng on al erthe.
به من گوش کنید! به سخنان من توجه کنید! | 23 |
Perseyue ye with eeris, and here ye my vois; perseyue ye, and here ye my speche.
آیا کشاورز تمام وقت خود را صرف شخم زدن زمین میکند و در آن هیچ بذری نمیکارد؟ آیا او فقط به آماده کردن خاک سرگرم است و بس؟ | 24 |
Whether he that erith, schal ere al dai, for to sowe, and schal be kerue, and purge his londe?
البته او میداند که باید آن را آماده کند تا در آن تخم بکارد. میداند تخم گشنیز و زیره را کجا بپاشد و بذر گندم و جو و ذرت را کجا بکارد. | 25 |
Whether whanne he hath maad euene the face therof, schal he not sowe gith, and sprenge abrood comyn? and he schal not sette wheete bi ordre, and barli, and mylium, and fetchis in his coostis?
او میداند چه کند زیرا خدایش به او یاد داده است. | 26 |
And his God schal teche hym, in doom he schal teche hym.
او هرگز برای کوبیدن گشنیز و زیره از خرمنکوب استفاده نمیکند، بلکه با چوب آنها را میکوبد. | 27 |
Forsothe gith schal not be threischid in sawis, and a wheel of a wayn schal not cumpasse on comyn; but gith schal be betun out with a yerd, and comyn with a staf.
برای تهیهٔ آرد، او میداند چه مدت باید گندم را خرمنکوبی کند و چگونه چرخ ارابهٔ خود را بر آن بگرداند بدون اینکه اسبان ارابه، گندم را له کنند. | 28 |
Sotheli breed schal be maad lesse, but he that threischith schal not threische it with outen ende, nether schal trauele it with a wheel of a wayn, nether schal make it lesse with hise clees.
تمام این دانش از خداوند لشکرهای آسمان که رأی و حکمتش عجیب و عظیم است صادر میگردد. | 29 |
And this thing yede out of the Lord God of oostis, that he schulde make wondirful councel, and magnefie riytfulnesse.