< اشعیا 21 >
این پیام برای بابِل است: مهاجمی از سرزمین دهشت، مانند گردباد بیابانی، به سوی بابِل میآید. | 1 |
THE VISION OF THE DESERT. As though a whirlwind should pass through the desert, coming from a desert, [even] from such a land,
رؤیای ترسناکی میبینم، رویای خیانت و نابودی! ای لشکر عیلام حمله کن! ای لشکر ماد محاصره کن! خدا به نالهٔ قومهایی که زیر دست بابِل هستند پایان میدهد. | 2 |
[so] a fearful and a grievous vision was declared to me: he that is treacherous deals treacherously, the transgressor transgresses. The Elamites are upon me, and the ambassadors of the Persians come against me: now will I groan and comfort myself.
با دیدن و شنیدن این چیزها مدهوش شدم و دردی چون درد زایمان همهٔ وجودم را فرا گرفت. | 3 |
Therefore are my loins filled with feebleness, and pangs have seized me as a travailing woman: I dealt wrongfully that I might not hear; I hasted that I might not see.
میترسیدم و قلبم به شدت میتپید. آرزو میکردم هر چه زودتر شب فرا رسد، ولی آرامش شب نیز جای خود را به وحشت داده بود. | 4 |
My heart wanders, and transgression overwhelms me; my soul is occupied with fear.
در رؤیا دیدم فرشها پهن شده و سفره چیده شده است و عدهای مشغول خوردن و نوشیدنند. ناگهان فرمانی صادر میشود: «ای سرداران برخیزید و سپرهای خود را برای جنگ آماده سازید!» | 5 |
Prepare the table, eat, drink: arise, you princes, and prepare [your] shields.
در این هنگام خداوند به من فرمود: «یک دیدبان تعیین کن تا هر چه را میبیند، خبر دهد. | 6 |
For thus said the Lord to me, Go and station a watchman for yourself, and declare whatever you shall see.
هنگامی که ببیند سواران جفتجفت بر الاغ و شتر میآیند باید دقت کند.» | 7 |
And I saw two mounted horsemen, and a rider on an ass, and a rider on a camel.
پس دیدبان را بالای حصار گذاشتم. یک روز او فریاد زد: «ای سرورم، روزها و شبها بر دیدبانگاه خود ایستاده دیدبانی کردهام. اینک فوج سواران را میبینم که جفتجفت میآیند!» در این هنگام، صدایی شنیدم که میگفت: «بابِل سقوط کرد! بابِل سقوط کرد! همهٔ بتهای بابِل خرد شدند و روی زمین افتادند!» | 8 |
Listen with great attention, and call you Urias to the watch-tower: the Lord has spoken. I stood continually during the day, and I stood in the camp all night:
and, behold, he comes riding in a chariot and pair: and he answered and said, Babylon is fallen, is fallen; and all her images and her idols have been crushed to the ground.
ای قوم من اسرائیل، ای قومی که مانند گندم کوبیده و غربال شدهاید، به این خبر خوشی که از جانب خداوند لشکرهای آسمان، خدای اسرائیل، به شما اعلام کردم، گوش دهید. | 10 |
Hear, you that are left, and you that are in pain, hear what things I have heard of the Lord of hosts [which] the God of Israel has declared to us. THE VISION OF IDUMEA.
این پیام برای دومَه است: یک نفر از ادوم مرا صدا میزند: «ای دیدبان، از شب چه خبر؟ چقدر مانده شب تمام شود؟» | 11 |
Call to me out of Seir; guard you the bulwarks.
من جواب میدهم: «بهزودی روز داوری شما فرا میرسد. به سوی خدا بازگشت کنید تا من خبر خوشی به شما دهم. او را بطلبید و دوباره بیایید و بپرسید.» | 12 |
I watch in the morning and the night: if you would enquire, enquire, and dwell by me.
این پیام برای عربستان است: ای مردم ددان که در بیابانهای عربستان اردو میزنید، | 13 |
You may lodge in the forest in the evening, or in the way of Daedan.
به تشنگانی که نزد شما میآیند آب دهید؛ ای مردم تیما به فراریان خوراک دهید. | 14 |
You that dwell in the country of Thaeman, bring water to meet him that is thirsty;
اینها از شمشیر برهنه و کمان کشیده و از جنگِ سخت گریختهاند. | 15 |
meet the fugitives with bread, because of the multitude of the slain, and because of the multitude of them that lose their way, and because of the multitude of swords, and because of the multitude of bent bows, and because of the multitude of them that have fallen in war.
خداوند به من گفت: «درست پس از یک سال قدرت و شوکت قبیلهٔ قیدار از بین خواهد رفت | 16 |
For thus said the Lord to me, Yet a year, as the year of an hireling, [and] the glory of the sons of Kedar shall fail:
و از تیراندازان و جنگاوران این قبیله بیش از چند نفر باقی نخواهند ماند. من که یهوه خدای اسرائیل هستم این را میگویم.» | 17 |
and the remnant of the strong bows of the sons of Kedar shall be small: for the Lord God of Israel has spoken [it].