< اشعیا 16 >
آوارگان موآب از شهر سالع که در صحراست، برای پادشاه یهودا برهای به عنوان خراج میفرستند. | 1 |
ENVIAD cordero al enseñoreador de la tierra, desde la Piedra del desierto al monte de la hija de Sión.
دختران موآب مانند پرندگان بیآشیانه، در کنارهٔ رود ارنون آواره شدهاند. | 2 |
Y será que cual ave espantada que se huye de su nido, así serán las hijas de Moab en los vados de Arnón.
از مردم یهودا کمک میخواهند و با التماس میگویند: «ما را زیر سایهٔ خود پناه دهید. از ما حمایت کنید. نگذارید به دست دشمن بیفتیم. | 3 |
Reune consejo, haz juicio; pon tu sombra en medio del día como la noche: esconde los desterrados, no entregues á los que andan errantes.
اجازه دهید ما آوارگان در میان شما بمانیم. ما را از نظر دشمنانمان پنهان کنید!» (سرانجام ظالم نابود خواهد شد و ستمکار و تاراج کننده از بین خواهد رفت. | 4 |
Moren contigo mis desterrados, oh Moab; séles escondedero de la presencia del destruidor: porque el atormentador fenecerá, el destruidor tendrá fin, el hollador será consumido de sobre la tierra.
آنگاه کسی از نسل داوود بر تخت پادشاهی خواهد نشست و با عدل و انصاف بر مردم حکومت خواهد کرد. حکومت او بر رحمت و راستی استوار خواهد بود.) | 5 |
Y dispondráse trono en misericordia; y sobre él se sentará firmemente, en el tabernáculo de David, quien juzgue y busque el juicio, y apresure la justicia.
مردم یهودا میگویند: «ما دربارهٔ موآبیها شنیدهایم. میدانیم چقدر متکبرند و به خود فخر میکنند، اما فخر آنها بیاساس است.» | 6 |
Oído hemos la soberbia de Moab, por extremo soberbio; su soberbia y su arrogancia, y su altivez; mas sus mentiras no serán firmes.
مردم موآب برای سرزمین خود گریه میکنند؛ نان کشمشی قیرحارست را به یاد میآورند و آه میکشند. | 7 |
Por tanto aullará Moab, todo él aullará: gemiréis por los fundamentos de Kir-hareseth, en gran manera heridos.
مزرعههای حشبون و تاکستانهای سبمه از بین رفتهاند؛ درختان انگور را فرماندهان سپاه دشمن بریدهاند. زمانی شاخههای این درختان انگور تا به شهر یعزیز میرسید و از بیابان گذشته، تا دریای مرده امتداد مییافت. | 8 |
Porque los campos de Hesbón fueron talados, [y] las vides de Sibma; señores de gentes hollaron sus [generosos] sarmientos; habían llegado hasta Jazer, [y] extendídose por el desierto; extendiéronse sus plantas, pasaron la mar.
برای یعزیز و باغهای انگور سبمه گریه میکنم و ماتم میگیرم. اشکم چون سیل برای حشبون و العاله جاری میشود، زیرا میوهها و محصولش تلف شده است. | 9 |
Por lo cual lamentaré con lloro de Jazer la viña de Sibma; embriagarte hé de mis lágrimas, oh Hesbón y Eleale: porque sobre tus cosechas y sobre tu siega caerá la algazara.
شادی و خوشحالی برداشت محصول از بین رفته است؛ در باغهای انگور، دیگر نغمههای شاد به گوش نمیرسد؛ دیگر کسی انگور را در چرخشتها، زیر پا نمیفشرد؛ صدای شادمانی خاموش شده است. | 10 |
Quitado es el gozo y la alegría del campo fértil; en las viñas no cantarán, ni se regocijarán; no pisará vino en los lagares el pisador: la canción he hecho cesar.
دل من مانند بربط برای موآب مینالد و برای قیرحارس آه میکشد. | 11 |
Por tanto mis entrañas sonarán como arpa acerca de Moab, y mi interior en orden á Kir-hareseth.
اهالی موآب بیجهت به سوی بتخانههای خود بالا میروند تا دعا کنند؛ آنها بیجهت خود را خسته میکنند، زیرا دعایشان مستجاب نخواهد شد. | 12 |
Y acaecerá, que cuando Moab pareciere que está cansado sobre los altos, entonces vendrá á su santuario á orar, y no le valdrá.
این بود پیغامی که خداوند از قبل دربارهٔ موآب فرموده بود. | 13 |
Esta es la palabra que pronunció Jehová sobre Moab desde aquel tiempo.
اما اینک خداوند میفرماید: «درست پس از سه سال، شکوه و جلال موآب از بین خواهد رفت و از جماعت زیاد آن عدهٔ کمی باقی خواهند ماند و آنها نیز قوت خود را از دست خواهند داد.» | 14 |
Empero ahora Jehová ha hablado, diciendo: Dentro de tres años, como años de mozo de soldada, será abatida la gloria de Moab, con toda su grande multitud: y los residuos serán pocos, pequeños, y no fuertes.