خداوند بر قوم اسرائیل ترحم خواهد کرد و بار دیگر آنها را برخواهد گزید و در سرزمینشان ساکن خواهد ساخت. بیگانگان مهاجر در آنجا با خاندان یعقوب زندگی خواهند کرد. | 1 |
כי ירחם יהוה את יעקב ובחר עוד בישראל והניחם על אדמתם ונלוה הגר עליהם ונספחו על בית יעקב |
قومهای جهان به ایشان کمک خواهند کرد تا به وطن خود بازگردند. قوم اسرائیل در سرزمینی که خداوند به ایشان داده قومهای دیگر را به بردگی خواهند گرفت. آنانی که قوم اسرائیل را اسیر کرده بودند، خود به اسارت ایشان در خواهند آمد و بنیاسرائیل بر دشمنان خود فرمانروایی خواهند کرد. | 2 |
ולקחום עמים והביאום אל מקומם והתנחלום בית ישראל על אדמת יהוה לעבדים ולשפחות והיו שבים לשביהם ורדו בנגשיהם |
هنگامی که خداوند قوم خود را از درد و اضطراب، بندگی و بردگی رهایی بخشد، | 3 |
והיה ביום הניח יהוה לך מעצבך ומרגזך--ומן העבדה הקשה אשר עבד בך |
آنگاه ایشان با ریشخند به پادشاه بابِل چنین خواهند گفت: «ای پادشاه ظالم سرانجام نابود شدی و ستمکاریهایت پایان گرفت | 4 |
ונשאת המשל הזה על מלך בבל--ואמרת איך שבת נגש שבתה מדהבה |
خداوند حکومت ظالمانه و شرارتآمیز تو را در هم شکست. | 5 |
שבר יהוה מטה רשעים--שבט משלים |
تو با خشم و غضب، مردم را پیوسته شکنجه و آزار میدادی، | 6 |
מכה עמים בעברה מכת בלתי סרה רדה באף גוים מרדף בלי חשך |
اما اکنون تمام مردم از دست تو آسوده شده، در آرامش زندگی میکنند و از شادی سرود میخوانند. | 7 |
נחה שקטה כל הארץ פצחו רנה |
حتی صنوبرها و سروهای لبنان نیز با شادمانی میسرایند:”از زمانی که تو سقوط کردی دیگر کسی نیست که ما را قطع کند!“ | 8 |
גם ברושים שמחו לך ארזי לבנון מאז שכבת לא יעלה הכרת עלינו |
«دنیای مردگان آماده میشود تا به استقبال تو بیاید. رهبران و پادشاهان دنیا که سالها پیش مردهاند، آنجا در انتظار تو هستند. (Sheol h7585) | 9 |
שאול מתחת רגזה לך--לקראת בואך עורר לך רפאים כל עתודי ארץ--הקים מכסאותם כל מלכי גוים (Sheol h7585) |
آنها وقتی تو را ببینند به تو خواهند گفت:”تو نیز مانند ما ضعیف شدی و با ما فرقی نداری! | 10 |
כלם יענו ויאמרו אליך גם אתה חלית כמונו אלינו נמשלת |
حشمت تو از دست رفته است و نوای دلنشین بربطهای کاخ تو دیگر به گوش نمیرسد. اکنون تشک تو کرمها هستند و لحافت موریانهها.“ (Sheol h7585) | 11 |
הורד שאול גאונך המית נבליך תחתיך יצע רמה ומכסיך תולעה (Sheol h7585) |
«ای ستارهٔ درخشان صبح، چگونه از آسمان افتادی! ای که بر قومهای جهان مسلط بودی، چگونه بر زمین افکنده شدی! | 12 |
איך נפלת משמים הילל בן שחר נגדעת לארץ חולש על גוים |
در دل خود میگفتی:”تا به آسمان بالا خواهم رفت، تخت سلطنتم را بالای ستارگان خدا خواهم نهاد و بر قلهٔ کوهی در شمال که خدایان بر آن اجتماع میکنند جلوس خواهم کرد. | 13 |
ואתה אמרת בלבבך השמים אעלה--ממעל לכוכבי אל ארים כסאי ואשב בהר מועד בירכתי צפון |
به بالای ابرها خواهم رفت و مانند خدای متعال خواهم شد.“ | 14 |
אעלה על במתי עב אדמה לעליון |
اما تو به دنیای مردگان که در قعر زمین است، سرنگون شدی. (Sheol h7585) | 15 |
אך אל שאול תורד אל ירכתי בור (Sheol h7585) |
اینک وقتی مردگان تو را میبینند به تو خیره شده، میپرسند:”آیا این همان کسی است که زمین و قدرتهای جهان را میلرزاند؟ | 16 |
ראיך אליך ישגיחו אליך יתבוננו הזה האיש מרגיז הארץ מרעיש ממלכות |
آیا این همان کسی است که دنیا را ویران میکرد و شهرها را از بین میبرد و بر اسیران خود رحم نمیکرد؟“ | 17 |
שם תבל כמדבר ועריו הרס אסיריו לא פתח ביתה |
«پادشاهان جهان، شکوهمندانه در قبرهایشان آرامیدهاند، | 18 |
כל מלכי גוים כלם--שכבו בכבוד איש בביתו |
ولی جنازهٔ تو مثل شاخهای شکسته، دور انداخته شده است. نعش تو در قبر روباز است و روی آن را جنازههای کشتهشدگان جنگ پوشانده و مانند لاشۀ پایمال شده، تا به سنگهای ته گودال فرو رفته است. | 19 |
ואתה השלכת מקברך כנצר נתעב--לבש הרגים מטעני חרב יורדי אל אבני בור כפגר מובס |
تو مانند پادشاهان دیگر دفن نخواهی شد، زیرا مملکت خود را از بین بردی و قوم خود را به نابودی کشاندی. از خاندان شرور تو کسی زنده نخواهد ماند. | 20 |
לא תחד אתם בקבורה כי ארצך שחת עמך הרגת לא יקרא לעולם זרע מרעים |
پسران تو به خاطر شرارت اجدادشان کشته خواهند شد، و کسی از آنها باقی نخواهد ماند تا دنیا را فتح کند و شهرها در آن بسازد.» | 21 |
הכינו לבניו מטבח בעון אבותם בל יקמו וירשו ארץ ומלאו פני תבל ערים |
خداوند لشکرهای آسمان میفرماید: «من خود بر ضد بابِل برخواهم خاست و آن را نابود خواهم کرد. نسل بابِلیها را ریشهکن خواهم کرد تا دیگر کسی از آنها زنده نماند.» | 22 |
וקמתי עליהם נאם יהוה צבאות והכרתי לבבל שם ושאר ונין ונכד--נאם יהוה |
خداوند لشکرهای آسمان میفرماید: «بابِل را به باتلاق تبدیل خواهم کرد تا جغدها در آن منزل کنند. با جاروی هلاکت، بابِل را جارو خواهم کرد تا هر چه دارد از بین برود.» | 23 |
ושמתיה למורש קפד ואגמי מים וטאטאתיה במטאטא השמד נאם יהוה צבאות |
خداوند لشکرهای آسمان قسم خورده، میگوید: «آنچه اراده نموده و تقدیر کردهام به یقین واقع خواهد شد. | 24 |
נשבע יהוה צבאות לאמר אם לא כאשר דמיתי כן היתה וכאשר יעצתי היא תקום |
من سپاه آشور را هنگامی که به سرزمین من اسرائیل برسد، شکست خواهم داد و سربازانش را روی کوههایم تار و مار خواهم کرد. قوم من دیگر بردهٔ آنها نخواهد بود و آنها را بندگی نخواهد کرد. | 25 |
לשבר אשור בארצי ועל הרי אבוסנו וסר מעליהם עלו וסבלו מעל שכמו יסור |
دست توانای خود را دراز خواهم کرد و قومها را مجازات خواهم نمود. این است آنچه برای قومها تقدیر کردهام.» | 26 |
זאת העצה היעוצה על כל הארץ וזאת היד הנטויה על כל הגוים |
بله خداوند لشکرهای آسمان این را تقدیر کرده است. پس چه کسی میتواند آن را باطل کند؟ این دست اوست که دراز شده است، بنابراین چه کسی میتواند آن را بازگرداند؟ | 27 |
כי יהוה צבאות יעץ ומי יפר וידו הנטויה ומי ישיבנה |
در سالی که آحاز پادشاه درگذشت، این پیغام از سوی خدا نازل شد: | 28 |
בשנת מות המלך אחז היה המשא הזה |
ای فلسطینیها، از مرگ پادشاهی که بر شما ظلم میکرد شادی نکنید، زیرا پسرش از او بدتر خواهد کرد! از مار، افعی به وجود میآید و از افعی، اژدهای آتشین! | 29 |
אל תשמחי פלשת כלך כי נשבר שבט מכך כי משרש נחש יצא צפע ופריו שרף מעופף |
خداوند بیچارگان قوم خود را شبانی خواهد کرد و آنها در چراگاه او راحت خواهند خوابید، اما بر شما فلسطینیها قحطی خواهد فرستاد و شما را هلاک خواهد کرد. | 30 |
ורעו בכורי דלים ואביונים לבטח ירבצו והמתי ברעב שרשך ושאריתך יהרג |
ای شهرهای فلسطین گریه و شیون کنید و بلرزید، زیرا قشونی قدرتمند همچون دودی سیاه از شمال در حرکت است و سربازانش برای جنگیدن به جلو میتازند! | 31 |
הילילי שער זעקי עיר נמוג פלשת כלך כי מצפון עשן בא ואין בודד במועדיו |
پس به فرستادگانی که از فلسطین میآیند چه باید گفت؟ باید گفت که خداوند اورشلیم را بنیاد نهاده تا قوم رنجدیدهٔ او در آن پناه گیرند. | 32 |
ומה יענה מלאכי גוי כי יהוה יסד ציון ובה יחסו עניי עמו |