< هوشع 6 >
قوم اسرائیل میگویند: «بیایید به سوی خداوند بازگشت نماییم. او ما را دریده و خودش نیز ما را شفا خواهد داد. او ما را مجروح ساخته و خود بر زخم ما مرهم خواهد گذاشت. | 1 |
"Komt, laat ons teruggaan tot Jahweh!" Want Hij verscheurt, maar Hij zal ons genezen, Hij slaat, maar Hij zal ons verbinden;
بعد از دو سه روز ما را دوباره زنده خواهد کرد و ما در حضور او زندگی خواهیم نمود. | 2 |
Na twee dagen zal Hij ons doen herleven, De derde dag doen verrijzen, opdat wij leven voor zijn aanschijn!
بیایید تلاش کنیم تا خداوند را بشناسیم! همانطور که دمیدن سپیدهٔ صبح و ریزش باران بهاری حتمی است، اجابت دعای ما از جانب او نیز حتمی است.» | 3 |
Laat ons Jahweh kennen, Hem ijverig zoeken! Zodra wij Hem zoeken, vinden wij Hem: Dan komt Hij tot ons als een milde regen, Als een lentebui, die de aarde drenkt!
اما خداوند میفرماید: «ای اسرائیل و یهودا، من با شما چه کنم؟ زیرا محبت شما مانند ابر صبحگاهی زودگذر است و همچون شبنم به زودی ناپدید میشود. | 4 |
Efraïm, wat zal Ik u doen, Juda, hoe met u handelen? Uw vroomheid is als een morgenwolk, Vergankelijk als de ochtenddauw!
به این دلیل است که من انبیای خود را فرستادهام تا کلام داوری مرا بیان کنند و از هلاکتی که در انتظارتان است شما را آگاه سازند. پس بدانید که داوری من چون صاعقه بر شما فرود خواهد آمد. | 5 |
Daarom heb Ik er op ingeslagen door de profeten, Ze gedood door de woorden van mijn mond; Is mijn gericht als het licht Te voorschijn getreden.
من از شما محبت میخواهم نه قربانی. من از هدایای شما خشنود نیستم بلکه خواهان آنم که مرا بشناسید. | 6 |
Want vroomheid wil Ik, geen offers; Kennis van God liever dan offeranden.
«ولی شما نیز مانند آدم، عهد مرا شکستید و به من خیانت ورزیدید. | 7 |
Maar laaghartig hebben zij mijn verbond overtreden, En zijn Mij toen ontrouw geworden.
جلعاد، شهر گناهکاران و قاتلان است. | 8 |
Gilad is een vesting van schurken, Vol bloedige sporen;
اهالی آن راهزنان تبهکاری هستند که برای قربانیان خود در کمین مینشینند. کاهنان در طول راه شکیم، کشتار میکنند و دست به هر نوع گناهی میزنند. | 9 |
Als een roverbende De priesterschaar! Op de weg naar Sikem wordt gemoord, Worden boze plannen gesmeed;
آری، من عملی هولناک در اسرائیل دیدهام؛ مردم به دنبال خدایان دیگر رفته و به کلی نجس شدهاند. | 10 |
In Betel heb Ik gruwelen aanschouwd: Daar heeft Efraïm ontucht bedreven. Israël heeft zich bezoedeld;
«ای یهودا، مجازاتهای بسیاری نیز در انتظار توست، هرچند میخواستم سعادت را به قوم خویش بازگردانم. | 11 |
Juda, ook u is een oogst weggelegd: Al zou Ik het lot van mijn volk ten beste keren, En Israël willen genezen!