< هوشع 3 >

آنگاه خداوند به من فرمود: «برو و دوباره زن خود را بردار و نزد خود بیاور. هر چند او زنا را دوست دارد و معشوقهٔ مرد دیگری است، ولی تو او را دوست داشته باش؛ چنانکه من نیز اسرائیل را دوست می‌دارم، هر چند ایشان به سوی خدایان دیگر رفته‌اند و قرصهای نان کشمشی به بتهایشان تقدیم می‌کنند.» 1
Og HERREN sagde til mig: "Gå atter hen og elsk en kvinde, som har Elskere - og boler, ligesom HERREN elsker Israeliterne, endskønt de vender sig til fremmede Guder og elsker Rosinkager."
بنابراین، من زن خود را به پانزده مثقال نقره و پنجاه من جو خریدم 2
Så købte jeg mig hende for femten Sekel Sølv og en Homer og en Letek Byg.
و به او گفتم که باید مدت زیادی منتظر من بماند و در این مدت به دنبال مردهای دیگر نرود و از فاحشگی خود کاملاً دست بردارد؛ من نیز در این مدت منتظر او خواهم بود. 3
Og jeg sagde til hende: "I lang Tid skal du vente på mig; du må ikke bedrive Hor eller tilhøre nogen Mand; heller ikke jeg vil komme til dig."
این امر نشان می‌دهد که اسرائیل سالیان درازی را بدون پادشاه و رهبر، بدون مذبح و معبد و کاهن، و حتی بدون بت به سر خواهند برد. 4
Thi i lang Tid skal Israeliterne vente uden Konge og Fyrste, uden Slagtoffer og, Stenstøtte, uden Efod og Husgud.
پس از آن ایشان به سوی خداوند، خدایشان و داوود، پادشاهشان بازگشت خواهند نمود. ایشان با ترس و لرز به سوی خداوند خواهند آمد و از برکات او برخوردار خواهند گردید. 5
Siden skal Israeliterne omvende sig og søge HERREN deres Gud og David, deres Konge, og bævende komme til HERREN og hans Velsignelse i de sidste Dage.

< هوشع 3 >