< عبرانیان 1 >
در زمانهای گذشته، خدا بارها و به شیوههای گوناگون، از طریق پیامبران با نیاکان ما سخن گفت، | 1 |
Nachdem vorzeiten Gott manchmal und mancherlei Weise geredet hat zu den Vätern durch die Propheten,
اما در این ایام آخر، توسط پسرش با ما سخن گفت. خدا در واقع، اختیار همه چیز را به پسر خود سپرده و جهان و تمام موجودات را بهوسیله او آفریده است. (aiōn ) | 2 |
hat er am letzten in diesen Tagen zu uns geredet durch den Sohn, welchen er gesetzt hat zum Erben über alles, durch welchen er auch die Welt gemacht hat; (aiōn )
پسر خدا، منعکسکنندۀ جلال خدا و مظهر کامل وجود اوست. او با کلام نیرومند خود تمام عالم هستی را اداره میکند. او به این جهان آمد تا جانش را فدا کند و ما را پاک ساخته، گذشتهٔ گناهآلود ما را محو نماید؛ پس از آن، در بالاترین مکان افتخار، یعنی به دست راست خدای متعال نشست. | 3 |
welcher, sintemal er ist der Glanz seiner HERRLIchkeit und das Ebenbild seines Wesens und trägt alle Dinge mit seinem kräftigen Wort und hat gemacht die Reinigung unserer Sünden durch sich selbst, hat er sich gesetzt zu der Rechten der Majestät in der Höhe,
به این طریق، او از فرشتهها برتر گردید. نام او نیز گواه بر این برتری است: «پسر خدا!» این نامی است که خدای پدر به او داده، و از نام و لقب همه فرشتهها بالاتر است؛ | 4 |
so viel besser worden denn die Engel, so gar viel einen höhern Namen er vor ihnen ererbet hat.
زیرا خدا هرگز به هیچیک از فرشتگان نفرمود: «تو پسر من هستی؛ امروز من پدر تو شدهام.» همچنین فرموده: «من پدر او خواهم بود، و او پسر من.» | 5 |
Denn zu welchem Engel hat er jemals gesagt: Du bist mein Sohn, heute habe ich dich gezeuget? Und abermal: Ich werde sein Vater sein, und er wird mein Sohn sein?
و هنگامی که فرزند ارشد او به جهان میآمد، فرمود: «همهٔ فرشتگان خدا او را پرستش نمایند!» | 6 |
Und abermal, da er einführet den Erstgeborenen in die Welt, spricht er: Und es sollen ihn alle Gottesengel anbeten.
خدا دربارهٔ فرشتگان میفرماید: «او فرشتگانش را همچون باد میفرستد، و خدمتگزارانش را مانند شعلههای آتش.» | 7 |
Von den Engeln spricht er zwar: Er macht seine Engel Geister und seine Diener Feuerflammen;
اما دربارهٔ پسرش میفرماید: «ای خدا، سلطنت تو تا ابد برقرار است؛ اساس حکومت تو، بر عدل و راستی است؛ (aiōn ) | 8 |
aber von dem Sohn: Gott, dein Stuhl währet von Ewigkeit zu Ewigkeit; das Zepter deines Reichs ist ein richtiges Zepter. (aiōn )
عدالت را دوست داری و از شرارت بیزاری؛ بنابراین، خدا، یعنی خدای تو، تو را بیش از هر کس دیگر به روغن شادمانی مسح کرده است.» | 9 |
Du hast geliebet die Gerechtigkeit und gehasset die Ungerechtigkeit; darum hat dich, o Gott, gesalbet dein Gott mit dem Öle der Freuden über deine Genossen;
او همچنین به پسر میگوید: «خداوندا، در ازل، تو بنیاد زمین را نهادی، و آسمانها را به دست خود ساختی. | 10 |
und: Du, HERR, hast von Anfang die Erde gegründet, und die Himmel sind deiner Hände Werk.
آنها فانی میشوند، اما تو باقی هستی. همهٔ آنها همچون جامۀ کهنه، پوسیده خواهند شد. | 11 |
Dieselbigen werden vergehen, du aber wirst bleiben; und sie werden alle veralten wie ein Kleid,
مانند ردا آنها را در هم خواهی پیچید و همچون جامۀ کهنه به دور خواهی افکند. اما تو جاودانی هستی و برای تو هرگز پایانی وجود ندارد.» | 12 |
und wie ein Gewand wirst du sie wandeln, und sie werden sich verwandeln. Du aber bist derselbige, und deine Jahre werden nicht aufhören.
خدا به هیچیک از فرشتگانش نگفت: «به دست راست من بنشین تا دشمنانت را زیر پایت بیفکنم.» | 13 |
Zu welchem Engel aber hat er jemals gesagt: Setze dich zu meiner Rechten, bis ich lege deine Feinde zum Schemel deiner Füße?
زیرا فرشتهها فقط روحهایی خدمتگزار هستند، و برای کمک و مراقبت از کسانی فرستاده میشوند که وارث نجات خواهند شد. | 14 |
Sind sie nicht allzumal dienstbare Geister, ausgesandt zum Dienst um derer willen, die ererben sollen die Seligkeit?