خداوند در پیغامی دیگر به من فرمود: «ای پسر انسان، به قوم خود بگو که اگر لشکری به جنگ سرزمینی بفرستم و مردم آن سرزمین هم یک دیدبان انتخاب کنند، | 1 |
ויהי דבר יהוה אלי לאמר |
2 |
בן אדם דבר אל בני עמך ואמרת אליהם ארץ כי אביא עליה חרב ולקחו עם הארץ איש אחד מקציהם ונתנו אתו להם לצפה |
و آن دیدبان وقتی نزدیک شدن سپاه دشمن را ببیند شیپور خطر را به صدا درآورد و به ایشان خبر دهد، | 3 |
וראה את החרב באה על הארץ ותקע בשופר והזהיר את העם |
آنگاه اگر کسی شیپور خطر را بشنود و به آن توجه نکند و به دست دشمن کشته شود، خونش به گردن خودش خواهد بود. | 4 |
ושמע השמע את קול השופר ולא נזהר ותבוא חרב ותקחהו--דמו בראשו יהיה |
زیرا اگرچه صدای شیپور را شنیده، اما به آن اهمیت نداده، پس خودش مقصر است. اگر او به اخطار توجه میکرد، جانش را نجات میداد. | 5 |
את קול השופר שמע ולא נזהר דמו בו יהיה והוא נזהר נפשו מלט |
ولی اگر دیدبان ببیند که سپاه دشمن میآید، اما شیپور خطر را ننوازد و به قوم خبر ندهد، او مسئول مرگ ایشان خواهد بود. آنها در گناهانشان میمیرند. ولی من آن دیدبان را مسئول مرگ آنان خواهم دانست. | 6 |
והצפה כי יראה את החרב באה ולא תקע בשופר והעם לא נזהר ותבוא חרב ותקח מהם נפש--הוא בעונו נלקח ודמו מיד הצפה אדרש |
«ای پسر انسان، من تو را به دیدبانی قوم اسرائیل تعیین کردهام. پس به آنچه که میگویم، گوش کن و از طرف من به ایشان خبر بده. | 7 |
ואתה בן אדם צפה נתתיך לבית ישראל ושמעת מפי דבר והזהרת אתם ממני |
وقتی به شخص شریر بگویم:”تو خواهی مرد!“و تو به او هشدار ندهی تا از راه بد خود بازگشت کند، آنگاه آن شخص در گناهش خواهد مرد، ولی تو را مسئول مرگ او خواهم دانست. | 8 |
באמרי לרשע רשע מות תמות ולא דברת להזהיר רשע מדרכו--הוא רשע בעונו ימות ודמו מידך אבקש |
اما اگر به او خبر دهی تا از راه بد خود بازگشت نماید و او این کار را نکند، وی در گناه خودش خواهد مرد، ولی تو دیگر مسئول نخواهی بود.» | 9 |
ואתה כי הזהרת רשע מדרכו לשוב ממנה ולא שב מדרכו--הוא בעונו ימות ואתה נפשך הצלת |
«ای پسر انسان به قوم اسرائیل بگو: شما میگویید:”گناهان ما برای ما یک بار سنگین است. به سبب گناه، ضعیف و ناتوان شدهایم، پس چطور میتوانیم زنده بمانیم؟“ | 10 |
ואתה בן אדם אמר אל בית ישראל כן אמרתם לאמר כי פשעינו וחטאתינו עלינו ובם אנחנו נמקים ואיך נחיה |
به ایشان بگو خداوند یهوه میفرماید:”به حیات خود قسم، من از مردن شخص شرور خشنود نمیشوم، بلکه از این خشنود میشوم که شخص شرور از راههای بد خود بازگشت کند و زنده بماند. ای اسرائیل، بازگشت کنید! از راههای بد خود بازگشت کنید! چرا بمیرید؟“ | 11 |
אמר אליהם חי אני נאם אדני יהוה אם אחפץ במות הרשע כי אם בשוב רשע מדרכו וחיה שובו שובו מדרכיכם הרעים ולמה תמותו--בית ישראל |
زیرا اگر مرد درستکار به طرف گناه برگردد، اعمال نیکش او را نجات نخواهد داد. اگر شخص شرور هم توبه کند و از گناهانش دست بکشد، گناهان گذشتهٔ او باعث هلاکتش نمیشود. | 12 |
ואתה בן אדם אמר אל בני עמך צדקת הצדיק לא תצילנו ביום פשעו ורשעת הרשע לא יכשל בה ביום שובו מרשעו וצדיק לא יוכל לחיות בה--ביום חטאתו |
«من میگویم که آدم درستکار زنده میماند. ولی اگر گناه کند و انتظار داشته باشد کارهای خوب گذشتهاش او را نجات دهد، باید بداند که هیچکدام از کارهای خوب او به یاد آورده نخواهد شد؛ وی را برای گناهانش هلاک میکنم. | 13 |
באמרי לצדיק חיה יחיה והוא בטח על צדקתו ועשה עול--כל צדקתו לא תזכרנה ובעולו אשר עשה בו ימות |
هنگامی که به شخص شرور بگویم که میمیرد و او از گناهانش دست بکشد و به راستی و انصاف عمل کند، | 14 |
ובאמרי לרשע מות תמות ושב מחטאתו ועשה משפט וצדקה |
یعنی اگر آنچه را که گرو گرفته است، پس بدهد؛ مالی را که دزدیده است، به صاحبش برگرداند؛ در راه راست قدم بردارد و بدی نکند؛ در این صورت، حتماً زنده خواهد ماند و نخواهد مرد. | 15 |
חבל ישיב רשע גזלה ישלם בחקות החיים הלך לבלתי עשות עול--חיו יחיה לא ימות |
هیچیک از گناهان گذشتهاش به حساب نخواهند آمد و او زنده خواهد ماند، زیرا به خوبی و راستی روی آورده است. | 16 |
כל חטאתו אשר חטא לא תזכרנה לו משפט וצדקה עשה חיו יחיה |
«با وجود این، قوم تو میگویند که خداوند بیانصاف است! ولی بیانصافی از جانب آنهاست، نه از جانب من! | 17 |
ואמרו בני עמך לא יתכן דרך אדני והמה דרכם לא יתכן |
چون باز هم به شما میگویم که اگر شخص درستکار به گناه و بدی روی بیاورد، خواهد مرد. | 18 |
בשוב צדיק מצדקתו ועשה עול--ומת בהם |
ولی اگر شخص شرور از بدی و شرارت خود دست بکشد و به راستی عمل کند، زنده خواهد ماند. | 19 |
ובשוב רשע מרשעתו ועשה משפט וצדקה--עליהם הוא יחיה |
با وجود این، میگویید که خداوند عادل و با انصاف نیست. ای بنیاسرائیل، بدانید که من هر یک از شما را مطابق اعمالش داوری خواهم کرد.» | 20 |
ואמרתם לא יתכן דרך אדני איש כדרכיו אשפוט אתכם בית ישראל |
در سال دوازدهم تبعیدمان، در روز پنجم از ماه دهم، شخصی که از اورشلیم فرار کرده بود، نزد من آمد و گفت: «شهر به دست دشمن افتاده است!» | 21 |
ויהי בשתי עשרה שנה בעשרי בחמשה לחדש--לגלותנו בא אלי הפליט מירושלם לאמר הכתה העיר |
عصر روز قبل، یعنی یک روز پیش از آمدن این شخص، دست خداوند بر من قرار گرفته و زبانم را باز کرده بود. پس، روز بعد که او آمد توانستم دوباره حرف بزنم. | 22 |
ויד יהוה היתה אלי בערב לפני בוא הפליט ויפתח את פי עד בוא אלי בבקר ויפתח פי ולא נאלמתי עוד |
سپس این پیغام بر من نازل شد: | 23 |
ויהי דבר יהוה אלי לאמר |
«ای پسر انسان، بازماندگان پراکندهٔ یهودا که در میان شهرهای ویران شده به سر میبرند، میگویند:”ابراهیم فقط یک نفر بود، با وجود این صاحب تمام سرزمین شد! پس ما که تعدادمان زیاد است بهیقین خواهیم توانست به آسانی آن را پس بگیریم!“ | 24 |
בן אדם ישבי החרבות האלה על אדמת ישראל אמרים לאמר אחד היה אברהם ויירש את הארץ ואנחנו רבים לנו נתנה הארץ למורשה |
به ایشان بگو خداوند یهوه میفرماید:”شما گوشت را با خون میخورید، بت میپرستید و آدم میکشید. آیا خیال میکنید به شما اجازه میدهم صاحب این سرزمین شوید؟ | 25 |
לכן אמר אלהם כה אמר אדני יהוה על הדם תאכלו ועינכם תשאו אל גלוליכם--ודם תשפכו והארץ תירשו |
ای آدمکشان، ای بتپرستان، ای زناکاران، آیا شایسته هستید که صاحب این سرزمین شوید؟“ | 26 |
עמדתם על חרבכם עשיתן תועבה ואיש את אשת רעהו טמאתם והארץ תירשו |
«به حیات خود قسم، آنهایی که در شهرهای ویران شده به سر میبرند با شمشیر کشته میشوند. آنانی که در صحرا ساکنند، خوراک جانوران وحشی میشوند و کسانی که در قلعهها و غارها هستند با بیماری میمیرند. | 27 |
כה תאמר אלהם כה אמר אדני יהוה חי אני אם לא אשר בחרבות בחרב יפלו ואשר על פני השדה לחיה נתתיו לאכלו ואשר במצדות ובמערות בדבר ימותו |
این سرزمین را متروک و ویران میگردانم و به غرور و قدرت آن پایان میدهم. آبادیهای کوهستانی اسرائیل چنان ویران میشوند که حتی کسی از میان آنها عبور نخواهد کرد. | 28 |
ונתתי את הארץ שממה ומשמה ונשבת גאון עזה ושממו הרי ישראל מאין עובר |
وقتی مملکت اسرائیل را به سبب گناهان ساکنانش خراب کنم، آنگاه خواهند دانست که من یهوه هستم. | 29 |
וידעו כי אני יהוה בתתי את הארץ שממה ומשמה על כל תועבתם אשר עשו |
«ای پسر انسان، قوم تو وقتی در کنار در خانههای خود و در کنار دیوار شهر جمع میشوند دربارهٔ تو میگویند:”بیایید نزد او برویم و گوش بدهیم که از طرف خداوند به ما چه میگوید.“ | 30 |
ואתה בן אדם--בני עמך הנדברים בך אצל הקירות ובפתחי הבתים ודבר חד את אחד איש את אחיו לאמר באו נא ושמעו מה הדבר היוצא מאת יהוה |
آنگاه میآیند و در حضور تو مینشینند و گوش میدهند. ولی قصدشان این نیست که آنچه من به ایشان میگویم، انجام دهند. آنها فقط به زبان، مرا میپرستند، ولی در عمل در پی منافع خود هستند. | 31 |
ויבואו אליך כמבוא עם וישבו לפניך עמי ושמעו את דבריך ואותם לא יעשו כי עגבים בפיהם המה עשים אחרי בצעם לבם הלך |
تو برای ایشان مطربی هستی که با ساز و آواز دلنشین آنها را سرگرم میکند. سخنانت را میشنوند، ولی به آنها عمل نمیکنند. | 32 |
והנך להם כשיר עגבים יפה קול ומטב נגן ושמעו את דבריך ועשים אינם אותם |
اما وقتی همهٔ سخنانی که گفتهای واقع شوند، که البته واقع خواهند شد، آنگاه خواهند دانست که یک نبی در میان ایشان بوده است.» | 33 |
ובבאה הנה באה--וידעו כי נביא היה בתוכם |