< حِزِقیال 23 >
بار دیگر خداوند با من سخن گفت و فرمود: | 1 |
La Palabra de Yavé vino a mí:
«ای پسر انسان، دو خواهر بودند که در جوانی در مصر به زناکاری و روسپیگری کشانده شدند. | 2 |
Hijo de hombre, hubo dos mujeres, hijas de la misma madre,
y se prostituyeron en Egipto. En su juventud se prostituyeron. Allí fueron apretados sus pechos. Allí fueron estrujados sus senos virginales.
نام خواهر بزرگتر، اهوله، و نام خواهر کوچکتر اهولیبه بود. این دو خواهر، یکی سامره است و دیگری اورشلیم! من با آن دو ازدواج کردم و آنها برایم پسران و دختران زاییدند. | 4 |
Ahola se llamaba la mayor y Aholiba era su hermana. Después fueron mías, y dieron a luz hijos e hijas. En cuanto a sus nombres, Samaria es Ahola y Jerusalén Aholiba.
ولی بعد، اهوله از من روگرداند و به بتها دل بست و عاشق و دلباخته همسایهاش، قوم آشور شد، | 5 |
Ahola, cuando era mía, se prostituyó y se enamoró de sus amantes asirios,
چون آنها جوانانی جذاب و خوشاندام، فرماندهان و سردارانی با لباسهای آبی خوشرنگ و سوارکارانی ماهر بودند. | 6 |
guerreros cubiertos de púrpura, gobernadores y sátrapas, todos ellos eran jóvenes codiciables, jinetes que montaban caballos.
پس، او با آنها که برگزیدهترین مردان آشور بودند زنا کرد، بتهایشان را پرستید و خود را نجس ساخت. | 7 |
A ellos les brindó sus prostituciones, a los más escogidos hijos de Asiria. Se contaminó con todos los ídolos de ellos.
علّتش این بود که وقتی مصر را ترک گفت، از فاحشگی دست نکشید، بلکه همچون دوران جوانیاش که با مصریها همخواب میشد و زنا میکرد، به هرزگی خود ادامه داد. | 8 |
Pero no dejó de prostituirse con los egipcios, los cuales en su juventud se unieron con ella, apretaron sus pechos virginales y vertieron en ella su lujuria.
«پس، من او را به دست آشوریها تسلیم نمودم، به دست کسانی که خدایانشان را اینقدر دوست میداشت! | 9 |
Por lo cual la entregué en la mano de sus amantes, en la mano de los asirios, de quienes se enamoró.
ایشان رختهای او را کندند و او را کشتند و بچههایش را برای بردگی با خود بردند. زنان دیگر از سرنوشت او درس عبرت گرفتند و دانستند که او به سزای اعمالش رسیده است. | 10 |
Ellos la desnudaron. Le quitaron a sus hijos e hijas. A ella la mataron a espada y fue un dicho entre las mujeres por causa de la sentencia que le fue aplicada.
«اهولیبه، یعنی اورشلیم، با اینکه دید بر سر خواهرش چه آمد، اما در هوسرانی و زناکاری از او هم فاسدتر شد. | 11 |
Su hermana Aholiba vio esto. Enloqueció de lujuria más que Ahola. Se prostituyó más que su hermana.
او به همسایه خود قوم آشور، دل بست که مردانی جذاب، خوشاندام و سرداران و سوارکارانی با لباسهای آبی خوشرنگ بودند. | 12 |
Se enamoró de los asirios, gobernadores y sátrapas, guerreros cubiertos con esplendidez, jinetes que montaban a caballo. Todos ellos eran jóvenes codiciables.
دیدم که او نیز آلوده شد و به راه خواهر بزرگترش رفت. | 13 |
Observé que ella se contaminó. Las dos tomaron el mismo camino.
«او روزبهروز بیشتر در عمق فساد غرق میشد. او مجذوب تصاویری گردید که بر دیوار نقش شده بود، تصاویر سرداران بابِلی با لباسهای قرمز، کمربندهای زیبا و کلاههای رنگارنگ! | 14 |
Aumentó sus prostituciones cuando vio hombres pintados en la pared, imágenes de caldeos pintadas con color,
atados con cinturones en la cintura, con turbantes de colores en sus cabezas, todos ellos con apariencia de sátrapas a la manera de los babilonios de Caldea, la tierra de su nacimiento.
وقتی این تصاویر را دید، شعله عشق بابِلیها در دلش زبانه کشید. پس قاصدانی فرستاد و ایشان را نزد خود دعوت کرد. | 16 |
Cuando los vio, se enamoró de ellos y les envió mensajeros a Caldea.
آنها نیز آمده، با او زنا کردند و آنقدر او را بیعصمت و نجس ساختند که سرانجام از ایشان متنفر شد و با ایشان قطع رابطه نمود. | 17 |
Los babilonios se unieron a ella en su lecho de amor y la contaminaron con su prostitución. Y cuando fue contaminada por ellos, su alma sintió repugnancia hacia ellos.
«من هم وقتی دیدم که اینچنین خود را در اختیار دیگران میگذارد تا با او زنا کنند، از او بیزار شدم، همانگونه که از خواهرش بیزار شده بودم. | 18 |
Así mostró sus prostituciones y descubrió su desnudez. Entonces me disgusté con ella, como mi alma repugnó a su hermana.
اما او دوران جوانی و زناکاریهای خود را در مصر به یاد آورد و به فساد و هوسرانی خود افزود و با مردان شهوتران به فسق و فجور پرداخت. | 19 |
Pero ella multiplicó sus prostituciones. Recordó los días de su juventud en los cuales se prostituyó en la tierra de Egipto.
Se enardeció por sus amantes que tienen miembro viril como los burros y eyaculan como los caballos.
بله، او با حسرت، به فساد و هرزگی خود در مصر میاندیشید، به دورانی که بکارت خود را در اختیار مصریها گذاشت! | 21 |
Así añorabas la inmundicia de tu juventud cuando los egipcios estrujaron tus pechos y apretujaron tus pechos juveniles.
«حال، ای اهولیبه، خداوند یهوه چنین میفرماید: «اینک من همان قومهایی را که عاشقشان بودی و اکنون از ایشان متنفر شدهای، تحریک خواهم کرد که از هر سو علیه تو گرد آیند. | 22 |
Por tanto Aholiba, ʼAdonay Yavé dice: Ciertamente Yo excito contra ti a tus amantes a los cuales repugnaste. Los traigo contra ti de todas partes:
بله، بابِلیان و تمام کلدانیان از فقود، شوع و قوع، و به همراه ایشان همهٔ آشوریها که جوانانی خوب چهره و والامقام و چابک سوارند، خواهند آمد. | 23 |
los de Babilonia y todos los caldeos, los de Pecod, Soa y Coa y todos los de Asiria con ellos, jóvenes codiciables, gobernadores y sátrapas, nobles y varones de renombre. Todos ellos que montan a caballo
ایشان از شمال با سپاهی آماده، همراه با کالسکهها و ارابهها به جنگ تو خواهند آمد. مردانی که تا دندان مسلح میباشند، از هر سو تو را محاصره خواهند کرد و من تو را به ایشان تسلیم خواهم نمود تا مطابق راه و رسم خودشان، تو را مجازات نمایند. | 24 |
vienen contra ti con carruajes, carretas y una multitud de pueblos. Se pondrán en formación contra ti con escudos oblongos de mano que cubren casi todo el cuerpo y yelmos. Yo les encargaré que te juzguen según sus normas.
آتش خشم من بر تو شعلهور خواهد شد و خواهم گذاشت که با غضب با تو رفتار کنند. آنان بینی و گوشهایت را خواهند برید، بازماندگانت را خواهند کشت و فرزندانت را به اسارت خواهند برد؛ و هر چه باقی بماند، خواهند سوزاند؛ | 25 |
Pondré mi celo contra ti para que ellos te traten con furor. Te amputarán la nariz y las orejas. Tus sobrevivientes caerán a espada. Tomarán a tus hijos y a tus hijas. Tu remanente será consumido por el fuego.
ایشان رختهایت را خواهند کند و جواهرات زیبایت را به یغما خواهند برد. | 26 |
Te despojarán de tus ropas y tus bellas joyas.
«آنگاه به هرزگی و زناکاریات که از مصر به ارمغان آوردهای، پایان خواهم داد تا دیگر مشتاق مصر و خدایانش نباشی. | 27 |
Así detendré tu lujuria y tus prostituciones que trajiste de Egipto, de modo que no alces más tus ojos hacia ellos ni recuerdes a Egipto.
زیرا من تو را در چنگ دشمنانت رها خواهم نمود، یعنی در چنگ همان کسانی که از ایشان بیزار و متنفر هستی. | 28 |
Porque ʼAdonay Yavé dice: En verdad te entrego en la mano de los que tú aborreciste, a quienes tu alma repugnó,
آنان با نفرت و کینه، هر چه که داری به زور گرفته، لخت و عریان رهایت خواهند کرد تا رسوایی و زناکاریات بر همه آشکار شود. | 29 |
los cuales te tratarán con odio. Te quitarán todo el fruto de tu labor. Te dejarán desnuda y descubierta. Quedará al descubierto la inmundicia de tus fornicaciones, tu lujuria y prostitución.
«تمام این بلاها به این علّت بر سرت میآید که خدایان قومهای دیگر را پرستش نمودی و با این کار، خود را نجس و ناپاک ساختی؛ | 30 |
Estas cosas te harán porque te prostituiste con las naciones, pues te contaminaste con sus ídolos.
تو راه خواهرت را در پیش گرفتی، بنابراین، من از جام او به تو نیز خواهم نوشانید. | 31 |
Porque anduviste en el camino de tu hermana, Yo pondré su copa en tu mano.
«خداوند یهوه چنین میگوید: «از جام بزرگ و عمیق مجازات خواهرت، تو نیز خواهی نوشید؛ جامی که از تمسخر و استهزا پر است. | 32 |
ʼAdonay Yavé dice: Beberás la profunda y ancha copa de tu hermana. Las naciones se burlarán de ti y te escarnecerán.
مستی و اضطراب دامنگیرت خواهد شد، زیرا جام تو مانند جام خواهرت لبریز از دهشت و ویرانی خواهد شد. | 33 |
De embriaguez y dolor estarás llena. Es la copa del horror y la desolación. Es la copa de tu hermana Samaria.
تو آن جام را تا به آخر سر خواهی کشید. سپس آن را خُرد خواهی کرد و به سینۀ خود خواهی کوبید. من، خداوند یهوه این را میگویم! | 34 |
La beberás hasta agotarla, lamerás el fondo, destrozarás sus tiestos y rasgarás tus pechos, porque Yo hablé, dice ʼAdonay Yavé.
«از آنجا که مرا فراموش کردی و از من روگردان شدی، سزای زناکاریها و گناهانت را خواهی دید! | 35 |
Por tanto ʼAdonay Yavé dice: Puesto que te olvidaste de Mí y me diste la espalda, lleva ahora sobre ti tu perversidad y tus prostituciones.
«ای پسر انسان، اهوله و اهولیبه را محکوم کن! گناهان کثیفشان را اعلام نما! | 36 |
Y Yavé me dijo: Hijo de hombre, ¿no vas a juzgar tú a Ahola y a Aholiba? Entonces denuncia sus repugnantes prácticas.
ایشان مرتکب زنا و قتل شدند، بتپرستی کردند، و پسرانی را که برای من زاییده بودند بر مذبحهای خود قربانی کرده، سوزاندند. | 37 |
Porque cometieron adulterio y hay sangre en sus manos. Cometieron adulterio con sus ídolos, y al pasarlos por el fuego mataron a sus hijos que me dieron a luz.
علاوه بر این کارها، در همان روز، خانهٔ مرا نجس کردند و روز شَبّات را بیحرمت ساختند. | 38 |
Me hicieron también esto: el mismo día contaminaron mi Santuario y profanaron mis sábados,
آری، در همان روزی که فرزندان خود را برای بتهایشان قربانی کردند، به خانه من آمدند تا آن را بیحرمت سازند. آری، با این عملشان خانۀ مرا آلوده کردند! | 39 |
porque después de matar a sus hijos ante sus ídolos, ese mismo día entraron en mi Santuario para profanarlo. Eso fue lo que hicieron en mi Casa.
«این دو خواهر قاصدانی نیز به سرزمینهای دور دست فرستادند تا مردان آنجا را فرا خوانند، یعنی کاهنان و بتهایشان را. هنگامی که آمدند، با استقبال گرم آن دو روبرو شدند. آن دو خواهر، همچون روسپیها، استحمام کردند، به چشمانشان سرمه کشیدند، و خود را به بهترین زیورآلات آراستند. | 40 |
Además enviaste mensaje a hombres que llegan de lejos. Les enviabas mensajeros y llegaban en seguida. Por amor a ellos te lavaste, pintaste tus ojos y te ataviaste con adornos.
آنگاه با هم روی رختخواب زیبای قلابدوزی نشستند و بخور و روغنی را که از آنِ خانه من بود، بر سفرهای در مقابل خود گذاردند. | 41 |
Te recostabas en un diván espléndido, ante el cual había una mesa preparada. Sobre ella pusiste mi incienso y mi aceite.
از آنجا صدای مردان عیاش شنیده میشد، مردانی هرزه، میگسار و بیابانگرد؛ آنها النگو به دست ایشان کردند و تاج زیبا بر سرشان گذاردند. | 42 |
Resonaba allí el rumor de una multitud despreocupada de hombres llevados del desierto, que pusieron brazaletes en los brazos de las mujeres y magníficas coronas en las cabezas de ellas.
با خود گفتم که آیا ایشان رغبت میکنند با این فاحشههای زشت و فرتوت زنا کنند؟ | 43 |
Entonces dije con respecto a la que estaba desgastada por los adulterios: ¿Ahora cometerán prostitución con ella?
با این حال، ایشان با همان میل و رغبت مردان شهوترانی که پیش فاحشهها میروند، نزد اُهوله و اُهولیبه، این روسپیهای بیحیا رفتند! | 44 |
Porque vienen a ella como el que va a una prostituta. Así entraban a estas depravadas mujeres, Ahola y Aholiba.
بنابراین، اشخاص درستکار، آن دو را محکوم خواهند کرد، زیرا زناکارند و دستشان به خون آلوده است. | 45 |
Pero los justos las juzgarán según la ley de las adúlteras y según la ley de las mujeres sanguinarias, porque son adúlteras y hay sangre en sus manos.
«از این رو، من جماعت بزرگی را علیه ایشان خواهم فرستاد تا ایشان را پریشان ساخته، تاراج نمایند. | 46 |
Por tanto ʼAdonay Yavé dice: Que se convoque una turba contra ellas, y sean entregadas al terror y al pillaje.
آن جماعت آنان را سنگسار کرده، با شمشیر خواهند درید؛ پسران و دختران ایشان را خواهند کشت و خانههایشان را خواهند سوزاند. | 47 |
La turba las lapidará y las cortará con sus espadas. Matarán a sus hijos y a sus hijas, y consumirán sus casas con fuego.
آنگاه در این سرزمین، به هرزگی و زناکاری پایان خواهم داد، تا این درس عبرتی گردد برای آنانی که بتپرستی را دوست میدارند. | 48 |
Así se acabará la lujuria en la tierra. Todas las mujeres se corregirán con rigor de modo que no harán según las perversidades de ustedes.
آن دو خواهر به سزای تمام زناکاریها و بتپرستیهایشان خواهند رسید. آنگاه خواهند دانست که من خداوند یهوه میباشم!» | 49 |
Pondrán sus perversidades sobre ustedes. Llevarán el castigo de su idolatría. Y sabrán que Yo soy ʼAdonay Yavé.