< حِزِقیال 22 >
پیغامی دیگر از جانب خداوند بر من نازل شد: | 1 |
Entonces la Palabra de Yavé vino a mí:
«ای پسر انسان، اهالی جنایتکار اورشلیم را محکوم کن! گناهان کثیفشان را آشکارا اعلام نما! | 2 |
Y tú, hijo de hombre, ¿quieres juzgar a la ciudad sanguinaria? Denuncia entonces todas sus repugnancias.
بگو خداوند یهوه چنین میفرماید: «ای شهر جنایتکاران که محکوم و ملعون هستی، ای شهر بتها که نجس و آلودهای، | 3 |
ʼAdonay Yavé dice: ¡Oh ciudad derramadora de sangre dentro de ti, que vas hacia tu fin y que te contaminaste al fabricarte tus ídolos!
گناه تو آدمکشی و بتپرستی است! بنابراین، روز هلاکت تو نزدیک شده و پایان زندگیات فرا رسیده است؛ تو را نزد قومهای جهان مسخره و رسوا خواهم نمود. | 4 |
Eres culpable por la sangre que derramaste. Te contaminaste con los ídolos que te hiciste. Precipitaste tu hora. Se acerca el fin de tu existencia. Por tanto te convierto en reproche de los pueblos y en burla de todas las tierras.
ای شهر بدنام و سرکش، قومهای دور و نزدیک تو را به باد مسخره خواهند گرفت. | 5 |
Las que están cerca y las que están lejos se burlarán de ti, famosa por tu impureza y llena de confusión.
«تمام بزرگان اسرائیل در اورشلیم از قدرت خود برای آدمکشی استفاده میکنند. | 6 |
Mira, los gobernantes de Israel, cada uno según su poder, estuvieron en ti con el propósito de derramar sangre.
در این شهر، پدر و مادر احترامی ندارند؛ غریبان مظلوم میشوند و یتیمان و بیوهزنان مورد ظلم و ستم قرار میگیرند؛ | 7 |
En ti desprecian al padre y a la madre, atropellan al extranjero, despojan al huérfano y a la viuda,
اماکن مقدّس مرا خوار میشمارند و حرمت روزهای شَبّات را نگاه نمیدارند؛ | 8 |
menosprecian mis cosas sagradas y profanan mis sábados.
مردم را به ناحق زندانی و محکوم به مرگ میکنند! «بر هر کوهی، بتخانهای دیده میشود؛ شهوتپرستی و ناپاکی در همه جا به چشم میخورد؛ | 9 |
En ti hay hombres que calumnian para derramar sangre, van a comer a los lugares altos y cometen perversidades.
عدهای با زن پدر خود زنا میکنند بعضی دیگر با زن خود در دوره قاعدگیاش همبستر میشوند! | 10 |
En ti descubren la desnudez del padre y violan a la mujer durante su flujo menstrual.
زنا با زن همسایه، با عروس و با خواهر ناتنی، امری عادی و رایج گشته است. | 11 |
En ti cada uno comete repugnancia con la esposa de su prójimo, contamina perversamente a su nuera y viola a su hermana, hija de su padre.
این شهر پر است از آدم کشیهای مزدور، رباخواران و آنانی که به زور مال مردم را غصب میکنند و میخورند. ایشان مرا کاملاً به فراموشی سپردهاند. | 12 |
En ti reciben soborno para derramar sangre. Prestas por interés y con usura. Defraudas con violencia a tu prójimo. Te olvidaste de Mí, dice ʼAdonay Yavé.
«پس اکنون، من به این سودهای نامشروع و خونریزیها پایان میدهم! | 13 |
Entonces mira, Yo bato las manos por la ganancia deshonesta que adquieres y por la sangre derramada que hay dentro de ti.
آیا تصور میکنید در روز داوری من، تاب و توانی در ایشان باقی بماند؟ من یهوه این سخنان را گفتهام و آنها را عملی خواهم ساخت! | 14 |
¿Estará firme tu corazón? ¿Tus manos estarán fuertes el día cuando Yo proceda contra ti? Yo, Yavé, hablé y lo cumpliré.
ایشان را در سراسر جهان پراکنده خواهم کرد و شرارتها و گناهانی را که در میان ایشان است، از بین خواهم برد. | 15 |
Te dispersaré entre los pueblos. Te esparciré por las tierras y acabaré tu inmundicia.
آنها در میان قومها بیآبرو خواهند شد تا بدانند که من یهوه هستم.» | 16 |
Tú misma serás contaminada a vista de las naciones. Y sabrás que Yo soy Yavé.
La Palabra de Yavé vino a mí:
«ای پسر انسان، قوم اسرائیل مانند تفاله بیارزشی هستند که پس از ذوب نقره باقی میماند. آنان مس و روی، آهن و سرب هستند که در کوره از نقره جدا میشود. چون تفالههای بیارزشی هستند، از این رو من ایشان را به کورهٔ زرگری خود در اورشلیم خواهم آورد تا با آتش خشم خود ذوبشان کنم. | 18 |
Hijo de hombre, la Casa de Israel se me convirtió en escoria. En el crisol, todos ellos se convirtieron en bronce, estaño, hierro y escoria de plata.
Por tanto ʼAdonay Yavé dice: Por cuanto todos se convirtieron en escoria, ciertamente Yo los reuniré en Jerusalén.
Como reúnen la plata, el bronce, el hierro, el plomo y el estaño en el horno, y soplan fuego sobre ellos para fundirlos, así los reuniré en mi furor. Soplaré, y los fundiré.
آتش خشم خود را بر آنان خواهم دمید، | 21 |
Sí, los reuniré y soplaré sobre ustedes con el fuego de mi furor. Serán fundidos.
و همچون نقره، در کورهٔ آتش گداخته خواهند شد تا بدانند که من یهوه خشم خود را بر ایشان افروختهام.» | 22 |
Como la plata se funde en el crisol, serán fundidos en ella. Y sabrán que Yo, Yavé, derramé mi furor sobre ustedes.
بار دیگر خداوند با من سخن گفت و فرمود: | 23 |
La Palabra de Yavé vino a mí:
«ای پسر انسان، به قوم اسرائیل بگو که سرزمینشان ناپاک است و از این رو من خشم خود را بر ایشان فرو خواهم ریخت. | 24 |
Hijo de hombre, dí a ella: Eres una tierra no limpiada, ni rociada con lluvia el día de mi furor.
بزرگانشان توطئه میچینند و همچون شیری که غرشکنان شکار را میدرد، بسیاری را میکشند، اموال مردم را غصب میکنند و از راه زور و تجاوز، ثروت میاندوزند و باعث افزایش شمار بیوهزنان میگردند. | 25 |
Hay conspiración de tus profetas dentro de ti, como león rugiente que arrebata presa. Devoraron vidas, arrebataron riqueza y cosas preciosas, y dejaron en ti muchas viudas.
کاهنانشان احکام و قوانین مرا میشکنند، خانه مقدّس مرا نجس میسازند؛ فرقی بین مقدّس و نامقدّس قائل نمیشوند؛ فرق میان نجس و طاهر را تعلیم نمیدهند و حرمت روز شَبّات را نگاه نمیدارند. به همین جهت، نام مقدّس من در میان آنها بیحرمت شده است. | 26 |
Sus sacerdotes violan mi Ley y contaminan mis cosas santas. No distinguen entre lo santo y lo profano. No enseñan la diferencia entre lo impuro y lo puro. Ocultan sus ojos de mis sábados. De este modo Yo soy profanado por ellos.
رهبرانشان مانند گرگ شکار خود را میدرند و برای نفع خود دست به جنایت میزنند، | 27 |
Sus magistrados son como lobos que arrebatan la presa, que derraman sangre y destruyen vidas a fin de obtener ganancia deshonesta.
انبیایشان از فکر خود رؤیاهایی تعریف میکنند و به دروغ میگویند که پیامهایشان از جانب خداوند است؛ حال آنکه من حتی کلمهای نیز با ایشان سخن نگفتهام. با این کار، گناهان را میپوشانند تا زشتی آن دیده نشود، همانگونه که دیوار را با گچ میپوشانند. | 28 |
Al profetizarles vanidad y adivinarles mentira sus profetas cubren con mortero blanco de cal y arena. Les dicen: Así dice ʼAdonay Yavé, cuando Yavé no habló.
حتی مردم عادی نیز مال یکدیگر را میخورند، فقرا و نیازمندان را ظالمانه غارت میکنند و اموال اشخاص غریب و بیگانه را با بیانصافی از دستشان میگیرند. | 29 |
El pueblo de la tierra oprime, roba, comete violencia contra el pobre y extorsiona al necesitado y al extranjero.
«اما من کسی را جستجو میکردم که بار دیگر دیوار عدالت را در این سرزمین بنا کند؛ کسی را میجستم که بتواند در شکاف دیوار شهر بایستد تا به هنگام ریزش غضب من، از شهر دفاع کند. ولی کسی را نیافتم! | 30 |
Busqué entre ellos un hombre que levantara un terraplén y que se metiera en la brecha delante de Mí a favor de la tierra para que Yo no la destruya, pero no lo hallé.
بنابراین، خشم خود را بر آنها خواهم ریخت و در آتش غضب خود هلاکشان خواهم ساخت، و آنها را به سزای همه گناهانشان خواهم رساند.» این را خداوند یهوه میگوید. | 31 |
Por tanto derramo sobre ellos mi furor. Los consumo con el ardor de mi ira. Hago caer sus caminos sobre su cabeza, dice ʼAdonay Yavé.