پیغامی دیگر از جانب خداوند بر من نازل شد: | 1 |
«ای پسر انسان، اهالی جنایتکار اورشلیم را محکوم کن! گناهان کثیفشان را آشکارا اعلام نما! | 2 |
بگو خداوند یهوه چنین میفرماید: «ای شهر جنایتکاران که محکوم و ملعون هستی، ای شهر بتها که نجس و آلودهای، | 3 |
گناه تو آدمکشی و بتپرستی است! بنابراین، روز هلاکت تو نزدیک شده و پایان زندگیات فرا رسیده است؛ تو را نزد قومهای جهان مسخره و رسوا خواهم نمود. | 4 |
ای شهر بدنام و سرکش، قومهای دور و نزدیک تو را به باد مسخره خواهند گرفت. | 5 |
«تمام بزرگان اسرائیل در اورشلیم از قدرت خود برای آدمکشی استفاده میکنند. | 6 |
در این شهر، پدر و مادر احترامی ندارند؛ غریبان مظلوم میشوند و یتیمان و بیوهزنان مورد ظلم و ستم قرار میگیرند؛ | 7 |
اماکن مقدّس مرا خوار میشمارند و حرمت روزهای شَبّات را نگاه نمیدارند؛ | 8 |
مردم را به ناحق زندانی و محکوم به مرگ میکنند! «بر هر کوهی، بتخانهای دیده میشود؛ شهوتپرستی و ناپاکی در همه جا به چشم میخورد؛ | 9 |
عدهای با زن پدر خود زنا میکنند بعضی دیگر با زن خود در دوره قاعدگیاش همبستر میشوند! | 10 |
زنا با زن همسایه، با عروس و با خواهر ناتنی، امری عادی و رایج گشته است. | 11 |
این شهر پر است از آدم کشیهای مزدور، رباخواران و آنانی که به زور مال مردم را غصب میکنند و میخورند. ایشان مرا کاملاً به فراموشی سپردهاند. | 12 |
«پس اکنون، من به این سودهای نامشروع و خونریزیها پایان میدهم! | 13 |
آیا تصور میکنید در روز داوری من، تاب و توانی در ایشان باقی بماند؟ من یهوه این سخنان را گفتهام و آنها را عملی خواهم ساخت! | 14 |
ایشان را در سراسر جهان پراکنده خواهم کرد و شرارتها و گناهانی را که در میان ایشان است، از بین خواهم برد. | 15 |
آنها در میان قومها بیآبرو خواهند شد تا بدانند که من یهوه هستم.» | 16 |
سپس خداوند فرمود: | 17 |
«ای پسر انسان، قوم اسرائیل مانند تفاله بیارزشی هستند که پس از ذوب نقره باقی میماند. آنان مس و روی، آهن و سرب هستند که در کوره از نقره جدا میشود. چون تفالههای بیارزشی هستند، از این رو من ایشان را به کورهٔ زرگری خود در اورشلیم خواهم آورد تا با آتش خشم خود ذوبشان کنم. | 18 |
19 |
20 |
آتش خشم خود را بر آنان خواهم دمید، | 21 |
و همچون نقره، در کورهٔ آتش گداخته خواهند شد تا بدانند که من یهوه خشم خود را بر ایشان افروختهام.» | 22 |
بار دیگر خداوند با من سخن گفت و فرمود: | 23 |
«ای پسر انسان، به قوم اسرائیل بگو که سرزمینشان ناپاک است و از این رو من خشم خود را بر ایشان فرو خواهم ریخت. | 24 |
بزرگانشان توطئه میچینند و همچون شیری که غرشکنان شکار را میدرد، بسیاری را میکشند، اموال مردم را غصب میکنند و از راه زور و تجاوز، ثروت میاندوزند و باعث افزایش شمار بیوهزنان میگردند. | 25 |
کاهنانشان احکام و قوانین مرا میشکنند، خانه مقدّس مرا نجس میسازند؛ فرقی بین مقدّس و نامقدّس قائل نمیشوند؛ فرق میان نجس و طاهر را تعلیم نمیدهند و حرمت روز شَبّات را نگاه نمیدارند. به همین جهت، نام مقدّس من در میان آنها بیحرمت شده است. | 26 |
رهبرانشان مانند گرگ شکار خود را میدرند و برای نفع خود دست به جنایت میزنند، | 27 |
انبیایشان از فکر خود رؤیاهایی تعریف میکنند و به دروغ میگویند که پیامهایشان از جانب خداوند است؛ حال آنکه من حتی کلمهای نیز با ایشان سخن نگفتهام. با این کار، گناهان را میپوشانند تا زشتی آن دیده نشود، همانگونه که دیوار را با گچ میپوشانند. | 28 |
حتی مردم عادی نیز مال یکدیگر را میخورند، فقرا و نیازمندان را ظالمانه غارت میکنند و اموال اشخاص غریب و بیگانه را با بیانصافی از دستشان میگیرند. | 29 |
«اما من کسی را جستجو میکردم که بار دیگر دیوار عدالت را در این سرزمین بنا کند؛ کسی را میجستم که بتواند در شکاف دیوار شهر بایستد تا به هنگام ریزش غضب من، از شهر دفاع کند. ولی کسی را نیافتم! | 30 |
بنابراین، خشم خود را بر آنها خواهم ریخت و در آتش غضب خود هلاکشان خواهم ساخت، و آنها را به سزای همه گناهانشان خواهم رساند.» این را خداوند یهوه میگوید. | 31 |