< دوم پطرس 2 >
اما در میان قوم اسرائیل، انبیای دروغین نیز بودند، همانطور که در میان شما نیز معلمین دروغین پیدا خواهند شد که با نیرنگ، دروغهایی دربارهٔ خدا بیان خواهند کرد و حتی سَرور خود، مسیح که ایشان را با خون خود خریده است، انکار خواهند کرد. اما ناگهان سرنوشتی هولناک دچار آنها خواهد شد. | 1 |
Mais [comme] il y a eu de faux prophètes parmi le peuple, il y aura aussi parmi vous de faux docteurs, qui introduiront couvertement des sectes de perdition, et qui renonceront le Seigneur qui les a rachetés, attirant sur eux-mêmes une prompte ruine.
عدهای بسیار، تعالیم مضر و خلاف اخلاق ایشان را پیروی خواهند کرد و به سبب همین افراد، راه حق مورد اهانت و تمسخر قرار خواهد گرفت. | 2 |
Et plusieurs suivront leurs [sectes] de perdition; et à cause d'eux la voie de la vérité sera blasphémée;
این معلمنماها از روی طمع، با هرگونه سخنان نادرست خواهند کوشید پول شما را به چنگ بیاورند. اما خدا از مدتها پیش ایشان را محکوم فرموده؛ پس نابودیشان نزدیک است. | 3 |
Car ils feront par avarice trafic de vous avec des paroles déguisées; mais desquels la condamnation de longtemps ne tarde point, et la punition desquels ne s'endort point.
خدا حتی از سر تقصیر فرشتگانی که گناه کردند نگذشت، بلکه ایشان را در ظلمت جهنم محبوس فرمود تا زمان داوری فرا رسد. (Tartaroō ) | 4 |
Car si Dieu n'a pas épargné les Anges qui ont péché, mais les ayant précipités dans l'abîme chargés des chaînes d'obscurité, les a livrés pour être réservés au jugement; (Tartaroō )
همچنین، در روزگاران گذشته، پیش از توفان، بر هیچکس ترحم نفرمود، جز بر نوح که راه عادلانۀ خدا را اعلام میکرد، و بر خانوادهٔ او که هفت نفر بودند. در آن زمان، خدا همهٔ مردم خدانشناس دنیا را با توفانی عالمگیر به کلی نابود ساخت. | 5 |
Et [s'il] n'a point épargné le monde ancien, mais a gardé Noé, lui huitième, [qui était] le hérault de la justice; et a fait venir le déluge sur le monde des impies;
مدتها پس از آن، خدا شهرهای سدوم و عموره را به تلی از خاکستر تبدیل نمود و از صفحهٔ روزگار محو ساخت، تا در آینده درسی باشد برای تمام خدانشناسان و بیدینان. | 6 |
Et [s'il] a condamné à un renversement total les villes de Sodome et de Gomorrhe, les réduisant en cendre, et les mettant pour être un exemple à ceux qui vivraient dans l'impiété;
اما در همان زمان، خدا لوط را از سدوم نجات داد، زیرا او مردی خداترس بود و از هرزگی مردم بیدین اطرافش به ستوه آمده بود. | 7 |
et [s'il a] délivré le juste Lot qui avait eu beaucoup à souffrir de ces abominables parleur infâme conduite.
بله، لوط مردی خداترس بود که از دیدن و شنیدن رفتار وقیح هر روز مردم آنجا در عذاب بود. | 8 |
Car cet [homme] juste, qui demeurait parmi eux, les voyant et les entendant, affligeait tous les jours son âme juste, à cause de leurs méchantes actions;
به همین ترتیب خدا میتواند من و شما را نیز از وسوسههای اطرافمان رهایی بخشد و مردم خدانشناس را تا روز داوری زیر محکومیت مجازات نگاه دارد. | 9 |
Le Seigneur sait [ainsi] délivrer de la tentation ceux qui l'honorent, et réserver les injustes pour être punis au jour du jugement;
مجازات خدا خصوصاً بر کسانی سخت خواهد بود که به دنبال خواستههای ناپاک و جسمانی خود میروند و تابع هیچ قدرتی نیستند. اینان چنان گستاخ هستند که حتی موجودات آسمانی را نیز به باد تمسخر میگیرند؛ | 10 |
Principalement ceux qui suivent les mouvements de la chair, dans la passion de l'impureté, et qui méprisent la domination, [gens] audacieux, adonnés à leurs sens, et qui ne craignent point de blâmer les dignités;
در حالی که فرشتگانی که در حضور خدا هستند و صاحب قدرت و قوتی بسیار برتر میباشند، هرگز به این موجودات توهین نمیکنند. | 11 |
Au lieu que les Anges, quoiqu'ils soient plus grands en force et en puissance, ne prononcent point contre elles de sentence injurieuse devant le Seigneur;
این معلمین دروغین مانند حیوانات عاری از شعور و تنها تابع غرایز خود هستند که آفریده شدهاند برای به دام افتادن و هلاک شدن. اینان، هر چه را که نمیفهمند مسخره میکنند، غافل از اینکه روزی مانند همان حیوانات نابود خواهند شد. | 12 |
Mais ceux-ci, semblables à des bêtes brutes, qui suivent leur sensualité, et qui sont faites pour être prises et détruites, blâmant ce qu'ils n'entendent point, périront par leur propre corruption;
بله، سزای آنها در عوض شرارتشان همین است. تفریح آنها خوشگذرانیهای گناهآلود در روز روشن است. وجود ایشان در میان شما لکۀ ننگ و مایه رسوایی است. حتی هنگامی که در ضیافتهای شما شرکت میکنند، از فریفتن شما لذت میبرند. | 13 |
Et ils recevront la récompense de leur iniquité. Ils aiment à être tous les jours dans les délices. Ce sont des taches et des souillures, et ils font leurs délices de leurs tromperies dans les repas qu'ils font avec vous.
چشمانی دارند پر از زنا که از گناه ورزیدن سیر نمیشود. آنان اشخاص سست اراده را به دام گناه میاندازند و خود در طمعکاری استادند! آنان زیر محکومیت خدا قرار دارند. | 14 |
Ils ont les yeux pleins d'adultère; ils ne cessent jamais de pécher; ils attirent les âmes mal assurées; ils ont le cœur exercé dans les rapines, ce sont des enfants de malédiction;
از راه راست خارج شده، مانند «بلعام» پسر «بعور» گمراه شدهاند. بلعام پولی را که از انجام ناراستی به دست میآورد، دوست میداشت؛ | 15 |
Qui ayant laissé le droit chemin, se sont égarés, et ont suivi le train de Balaam, [fils] de Bosor, qui aima le salaire d'iniquité; mais il fut repris de son injustice,
اما وقتی الاغ بلعام به زبان انسان به حرف آمد، او را توبیخ کرده، از رفتار جنونآمیزش جلوگیری کرد. | 16 |
[Car] une ânesse muette parlant d'une voix humaine, réprima la folie du prophète.
این اشخاص همچون چشمههای خشکیده، نفعی به کسی نمیرسانند، و مانند ابرهایی که به هر سو رانده میشوند، ناپایدارند و تاریکی مطلق انتظارشان را میکشد. | 17 |
Ce sont des fontaines sans eau, et des nuées agitées par le tourbillon, et des [gens] à qui l'obscurité des ténèbres est réservée éternellement. ()
ایشان به گناهان و اعمال ناپاک خود میبالند، و آنان را که تازه از چنین زندگی گناهآلودی نجات یافتهاند، با استفاده از فریب شهوت، باز به دام گناه میکشانند، | 18 |
Car en prononçant des discours fort enflés de vanité, ils amorcent par les convoitises de la chair, et par [leurs] impudicités, ceux qui s'étaient véritablement retirés de ceux qui vivent dans l'erreur;
و به آنها وعده آزادی میدهند، حال آنکه خودشان بندۀ گناه و فسادند، زیرا انسان بندۀ چیزی است که بر او مسلط است. | 19 |
Leur promettant la liberté, quoiqu'ils soient eux-mêmes esclaves de la corruption; car on est réduit dans la servitude de celui par qui on est vaincu.
هرگاه کسی با شناخت خداوند و نجات دهندهمان عیسی مسیح، از ناپاکیهای این دنیا رهایی یابد، ولی بعد از آن، بار دیگر اسیر آن آلودگیها گردد، وضعش بدتر از سابق میشود. | 20 |
Parce que si après s'être retirés des souillures du monde par la connaissance du Seigneur et Sauveur Jésus-Christ, toutefois étant de nouveau enveloppés par elles, ils en sont surmontés, leur dernière condition est pire que la première.
اگر چیزی دربارهٔ راه عدالت نمیدانست، برایش بهتر بود از اینکه آن را بشناسد و سپس به احکام مقدّسی که به او سپرده شده است، پشت پا بزند. | 21 |
Car il leur eût mieux valu n'avoir pas connu la voie de la justice, qu'après l'avoir connue se détourner du saint commandement qui leur avait été donné.
این مَثَل در مورد آنان مصداق دارد که: «سگ به قی خود باز میگردد»، و نیز این مثل که: «خوک شسته شده، در گِل میغلتد.» | 22 |
Mais ce qu'on dit par un proverbe véritable, leur est arrivé: le chien est retourné à ce qu'il avait vomi; et la truie lavée [est retournée] se vautrer dans le bourbier.