< دوم قرنتیان 5 >
زیرا میدانیم وقتی این خیمۀ زمینی که اکنون در آن زندگی میکنیم فرو ریزد، یعنی وقتی بمیریم و این بدنهای خاکی را ترک گوییم، در آسمان خانهها یعنی بدنهایی جاودانی خواهیم داشت که به دست خدا برای ما ساخته شده است، نه به دست انسان. (aiōnios ) | 1 |
For we know that if our earthly house of this tabernacle may be taken down, we have a building from God, a house not made with hands, eternal, in the heavens. (aiōnios )
حال که در این بدن زندگی میکنیم، چقدر خسته و فرسوده میشویم. به همین دلیل مشتاقانه روزی را انتظار میکشیم که بدن آسمانیمان را همچون لباسی نو در برکنیم. | 2 |
For in this we groan, longing to be invested with our house which is from heaven:
آنگاه به یقین روحهایی بدون بدن نخواهیم بود. | 3 |
if indeed having been invested, we shall not be found unclothed.
ما در این بدن خاکی، تحت فشار هستیم و آه و ناله میکنیم؛ اما در ضمن نمیخواهیم بمیریم و از این بدن خلاص شویم، بلکه میخواهیم به همین صورت که هستیم، بدن آسمانی خود را بپوشیم تا این بدنهای فانی در آن زندگی جاوید غرق شود. | 4 |
For indeed being in this tabernacle we groan, being burdened; not that we wish to be divested, but invested, that mortality may be swallowed up of life.
این است آنچه که خدا برای ما تدارک دیده است؛ و برای آنکه یقین بدانیم که همهٔ این برکات را نصیب ما خواهد ساخت، روحالقدس را به عنوان بیعانه به ما داده است. | 5 |
But the one having wrought us out unto this same thing is God, the one having given unto us the earnest of the Spirit.
از این رو، همواره دلگرمیم، و میدانیم تا زمانی که در این بدن خاکی سکونت داریم، در خانۀ ابدی با خداوند زندگی نمیکنیم. | 6 |
Therefore we are always confident even knowing that, being present in the body, we are absent from the Lord;
ما این امور را نه با دیدن بلکه با ایمان باور میکنیم. | 7 |
(for we walk by faith, not by sight);
بنابراین، از مرگ ترسی نداریم، بلکه از آن استقبال میکنیم، چون میدانیم که پس از مرگ نزد خداوند رفته، در خانهٔ آسمانیمان به سر خواهیم برد. | 8 |
but we are confident and delighted rather to be absent from the body, and present with the Lord.
اما چه در این دنیا، در این بدن باشیم، و چه در آسمان با مسیح، هدفمان این است که همواره در هر چه میکنیم، خشنودی او را جلب نماییم. | 9 |
Therefore we are truly ambitious, whether being present or absent, to be well pleasing unto him.
زیرا همهٔ ما در مقابل تخت داوری مسیح خواهیم ایستاد و هر یک از ما نتیجهٔ اعمالی را که در زمان سکونت در بدن خود انجام داده است، خواهد دید، چه نیک، چه بد. | 10 |
For it behooves us all to appear before the judgment-seat of Christ, in order that each one may receive according to those things which he has done through the body, whether good or evil.
بنابراین، چون چنین ترس و احترامی نسبت به خداوند در دل ما هست، میکوشیم تا مردم را به سوی نجات هدایت کنیم. خدا از دل ما باخبر است و میداند که آنچه میگوییم، عین حقیقت است. امیدوارم شما هم به این موضوع پی برده باشید. | 11 |
Therefore knowing the fear of the Lord, we persuade men; but we have been made manifest unto God; and I hope that we have indeed been made manifest in your consciences.
فکر نکنید که بار دیگر شروع به خودستایی کردهایم! نه، بلکه میخواهیم دلیلی داشته باشید تا بتوانید به ما افتخار کنید و جواب آن دسته از معلمین دروغین را بدهید که به ظاهر فخر میکنند، نه به آنچه در قلب است. | 12 |
We are not commending ourselves to you, but giving you occasion of boasting in our behalf, in order that you may have response to those who glory in appearance, and not in heart.
آیا گمان میکنید که عقل خود را از دست دادهایم که دربارهٔ خود اینچنین سخن میگوییم؟ حتی اگر چنین باشد، برای آنست که خدا جلال یابد! و اگر در سلامت عقل به سر میبریم، به نفع شماست. | 13 |
For if we are beside ourselves, it is for God; if we have our right minds, it is for you.
هر آنچه میکنیم، نه برای نفع خودمان، بلکه برای این است که عشق مسیح سراسر وجود و هستیمان را تسخیر کرده است. و چون ایمان داریم که مسیح جان خود را در راه همهٔ ما فدا کرد، به این نیز ایمان داریم که ما هم نسبت به زندگی گناهآلود گذشته خود، مردهایم. | 14 |
For the love of Christ constrains us; having judged this, that one died for all; then were all dead;
مسیح برای همه مرد تا تمام کسانی که زندهاند یعنی کسانی که از او زندگی جاوید یافتهاند، دیگر برای خود و ارضای خواستههای خود زندگی نکنند، بلکه برای خشنودی همان کسی زندگی کنند که در راه ایشان مرد و دوباره زنده شد. | 15 |
and he died for all, in order that those living may not live unto themselves, but unto him who died for them and is risen.
بنابراین، از این پس برادران مسیحی خود را برحسب ظاهر و مطابق با طرز فکر مردم دنیا، قضاوت نمیکنیم. زمانی من نیز دربارهٔ مسیح چنین قضاوت میکردم و بر این باور بودم که او یک انسان عادی است. اما اکنون دیگر چنین طرز فکری ندارم. | 16 |
So that we from now know no man after the flesh: if indeed we have known Christ after the flesh, but we now know him no more.
کسی که از آنِ مسیح میگردد، تبدیل به شخص جدیدی میشود. او دیگر آن انسان قبلی نیست؛ بلکه زندگی کاملاً تازهای را آغاز کرده است. | 17 |
So if any one is in Christ, he is a new creature: old things have passed away; behold, they have become new.
تمام این نیکوییها از سوی خدایی است که به خاطر فداکاری عیسی مسیح، ما را با خود آشتی داده است، و این مسئولیت را به ما سپرده تا پیام این آشتی را به دیگران نیز برسانیم. | 18 |
All things are from God, the one having reconciled us unto himself through Christ, and gave us the ministry of reconciliation,
پیام ما این است که خدا در مسیح بود و مردم را به آشتی با خود فرا میخواند تا گناهانشان را ببخشاید و آثار آن را پاک نماید. | 19 |
as that God was in Christ reconciling the world to himself, not imputing their transgressions to them, even having placed in us the word of reconciliation.
ما سفیران مسیح هستیم. خدا بهوسیلۀ ما با شما سخن میگوید. وقتی ما چیزی را از شما درخواست میکنیم، مانند این است که مسیح آن را از شما میخواهد. بنابراین، از جانب او از شما میخواهیم که لطف و محبت خدا را رد نکنید و با او آشتی نمایید. | 20 |
Therefore we are embassadors in behalf of Christ, as God is intreating you through us; we pray you in behalf of Christ, be ye reconciled to God.
زیرا خدا مسیح را که هرگز گناه نکرد، در راه ما گناه ساخت، تا ما بتوانیم بهواسطۀ مسیح در پیشگاه خدا مقبول واقع شویم. | 21 |
He made him sin in our behalf, who knew no sin; in order that we may become the righteousness of God in him.