< دوم قرنتیان 3 >
آیا باز شروع به خودستایی کردهایم؟ آیا ما نیز مانند معلمان دروغین احتیاج به ارائۀ توصیهنامهها به شما یا گرفتن توصیهنامهها از شما داریم؟ | 1 |
Nós estamos começando de novo a falar bem de nós mesmos? Ou precisamos ter alguma carta de recomendação para vocês, ou de vocês, como algumas pessoas fazem?
تنها توصیهنامهای که به آن نیاز داریم، خود شما هستید! زندگی شما نامهای است که بر دل ما نوشته شده و هر کسی میتواند آن را بخواند و تشخیص دهد که چه خدمت نیکویی در میان شما انجام دادهایم. | 2 |
Vocês são a nossa carta, escrita na experiência que tivemos com vocês, para que todos leiam e conheçam.
همه میتوانند ببینند که شما نامهٔ مسیح هستید، نامهای که ما نوشتهایم، نه با قلم و جوهر، بلکه بهوسیلۀ روح خدای زنده؛ و نه روی لوحهای سنگی، بلکه بر دلهای انسانها. | 3 |
Vocês demonstram que são uma carta de Cristo, entregue por nós; uma carta que não foi escrita com tinta, mas com o Espírito do Deus vivo. Uma carta que não foi escrita em placas de pedra, mas em nossa experiência viva como seres humanos.
اما اگر جرأت میکنیم که چنین ادعاهایی دربارهٔ خودمان بکنیم، علّتش این است که بهوسیلۀ مسیح به خدا اعتماد کامل داریم. | 4 |
Nós temos total confiança diante de Deus, por meio de Cristo.
در غیر این صورت قادر نخواهیم بود با تکیه به نیروی خود، کار ارزشمندی برای خدا انجام دهیم، چون قابلیتها و موفقیتهای ما از خداست. | 5 |
Não que consideremos que somos capazes de fazer esse trabalho sozinhos, pois a nossa capacidade é dada por Deus.
اوست که ما را صلاحیت بخشیده تا خدمتگزاران عهد و پیمان نوین او باشیم. این عهد مبتنی بر احکام و مقرراتی نوشتهشده نیست، بلکه عهدی است مبتنی بر کار روحالقدس. آن عهد و پیمان کهن نوشتهای بیش نیست و به مرگ منتهی میگردد؛ اما در این عهد و پیمان جدید، روحالقدس حیات میبخشد. | 6 |
Ele também nos deu a capacidade de servirmos a um novo acordo, que tem como base não a lei escrita, mas, sim, o Espírito. O que está escrito na lei mata, mas o Espírito dá vida.
با این حال، آن روش و پیمان قدیم که منجر به مرگ و مجازات ابدی میشد، با چنان شکوه و جلالی شروع شد که بنیاسرائیل تاب و توان نداشتند به صورت نورانی موسی نگاه کنند؛ زیرا وقتی موسی احکام الهی را که بر روی لوحهای سنگی حک شده بود، از حضور خدا برای مردم آورد، صورت او در اثر جلال خدا میدرخشید. اما این درخشش به تدریج محو میشد. | 7 |
No entanto, quando a lei, que traz a morte, foi escrita em placas de pedras, a glória de Deus apareceu e o rosto de Moisés brilhou. Tanto é assim, que os israelitas não conseguiram olhar para o rosto de Moisés, por causa do brilho intenso que surgiu, ainda que a glória fosse passageira.
پس اکنون که روح خدا به انسان زندگی حقیقی میبخشد، آیا نباید انتظار جلال بیشتری را داشته باشیم؟ | 8 |
No entanto, o novo modo de se relacionar com Deus, no Espírito, não deveria vir com glória ainda maior?
اگر روشی که باعث محکومیت و هلاکت میشد، با چنان جلال و شکوهی همراه بود، پس چقدر بیشتر طریقی که سبب نجات انسان میگردد، باید جلال و شکوه بیشتری داشته باشد! | 9 |
Se o modo antigo, que nos condena, teve glória, o novo modo, que nos torna justos diante de Deus, é muito mais glorioso!
در واقع آن جلال دوران گذشته که در صورت موسی میدرخشید، قابل مقایسه با جلال برتر این پیمان جدید، نمیباشد. | 10 |
Pois o antigo, que já foi glorioso, não tem mais, de forma alguma, a incrível glória que o novo modo traz.
پس اگر آن روش قدیم که موقتی بود و به تدریج محو و نابود میشد، پر از جلال و شکوه آسمانی بود، چقدر بیشتر این راه جدید خدا برای نجات ما، که همیشگی و جاودانی است، باشکوه میباشد. | 11 |
Se o antigo, que está desaparecendo, tinha glória, o novo, que continua, tem muito mais glória.
پس چون این طریق جدید چنین امید و اطمینانی به ما میبخشد، از شهامت تمام برخوردار هستیم. | 12 |
Por termos uma esperança tão confiante, somos realmente corajosos!
و نه همچون موسی، که نقابی به صورت خود زد تا قوم اسرائیل محو شدن جلال را از صورتش نبینند. | 13 |
Não precisamos ser como Moisés, que teve que colocar um véu para cobrir o rosto, para que os israelitas não ficassem cegos pela glória, muito embora ela estivesse desaparecendo.
اما نه فقط صورت موسی پوشیده بود، بلکه درک و فهم قوم او نیز زیر نقاب بود؛ و حتی امروز نیز که یهودیان کتاب تورات را میخوانند، گویی بر قلب و فکرشان نقابی قرار دارد، و به همین علّت نمیتوانند به معنی واقعی تورات پی ببرند. این نقاب فقط با ایمان آوردن به مسیح برداشته میشود. | 14 |
Apesar disso, eles tiveram uma atitude dura e inflexível. Pois até hoje, quando o velho acordo é lido, o mesmo “véu” ainda permanece. Esse véu só pode ser retirado por meio de Cristo.
بله، حتی امروز نیز وقتی یهودیان نوشتههای موسی را میخوانند، آن را درک نمیکنند. | 15 |
Mesmo hoje, sempre que os livros de Moisés são lidos, um véu cobre as suas mentes.
اما هرگاه کسی به سوی خداوند بازگردد، آنگاه آن نقاب از چشمانش برداشته میشود. | 16 |
Mas, quando eles mudam e aceitam o Senhor, o véu é retirado.
زیرا این خداوند که به او اشاره شد، روحالقدس است، و هر جا که روح خدا باشد، در آنجا آزادی است. | 17 |
Agora, o Senhor é o Espírito e onde o Espírito do Senhor está, aí há liberdade.
اما ما مسیحیان نقابی بر صورت خود نداریم و همچون آینهای روشن و شفاف، جلال خداوند را منعکس میکنیم؛ و در اثر کاری که خداوند یعنی روحالقدس در وجودمان انجام میدهد، با جلالی روزافزون، به تدریج شبیه او میشویم. | 18 |
Então, todos nós, com os nossos rostos descobertos, vemos a glória do Senhor, como se olhássemos num espelho. Nós estamos sendo transformados na mesma imagem do espelho, cuja glória cresce, ficando cada vez mais brilhante. É isso que o Senhor, que é o Espírito, faz.