< اول تواریخ 4 >

اینها از اعقاب یهودا هستند: فارص، حصرون، کرمی، حور و شوبال. 1
[the] sons of Judah Perez Hezron and Carmi and Hur and Shobal.
رایا پسر شوبال، پدر یحت، و یحت پدر اخومای و لاهد بود. ایشان به طایفه‌های صرعاتی معروف بودند. 2
And Reaiah [the] son of Shobal he fathered Jahath and Jahath he fathered Ahumai and Lahad these [were] [the] clans of the Zorathite[s].
حور پسر ارشد افرات بود و فرزندانش شهر بیت‌لحم را بنا نهادند. حور سه پسر داشت: عیطام، فنوئیل و عازر. عیطام نیز سه پسر داشت: یزرعیل، یشما و یدباش. دختر او هصللفونی نام داشت. فنوئیل شهر جدور را بنا کرد و عازر شهر حوشه را. 3
And these [were] [the] father of Etam Jezreel and Ishma and Idbash and [the] name of sister their [was] Hazelelponi.
4
And Penuel [was] [the] father of Gedor and Ezer [was] [the] father of Hushah these [were] [the] descendants of Hur [the] firstborn of Ephrath [the] father of Beth-lehem.
اشحور، بانی شهر تقوع، دو زن داشت به نامهای حلا و نعره. 5
And to Ashhur [the] father of Tekoa they belonged two wives Helah and Naarah.
نعره این پسران را به دنیا آورد: اخزام، حافر، تیمانی و اخشطاری. 6
And she bore to him Naarah Ahuzzam and Hepher and Temeni and Haahashtari these [were] [the] sons of Naarah.
حلا نیز صاحب این پسران شد: صرت، صوحر و اتنان. 7
And [the] sons of Helah Zereth (and Zohar *Q(K)*) and Ethnan.
قوس پدر عانوب و صوبیبه بود و جد طایفه‌هایی که از اخرحیل پسر هاروم به وجود آمدند. 8
And Koz he fathered Anub and the Zobebah [clans] and [the] clans of Aharhel [the] son of Harum.
مردی بود به نام یعبیص که در بین خاندان خود بیش از همه مورد احترام بود. مادرش به این علّت نام او را یعبیص گذاشت چون با درد شدید او را زاییده بود. (یعبیص به معنی «درد» است.) 9
And he was Jabez honored more than brothers his and mother his she had called name his Jabez saying for I gave birth in pain.
اما یعبیص نزد خدای اسرائیل اینطور دعا کرد: «ای خدا مرا برکت ده و سرزمین مرا وسیع گردان. با من باش و مرا از مصیبتها دور نگه دار تا رنج نکشم.» و خدا دعای او را اجابت فرمود. 10
And he called Jabez to [the] God of Israel saying if really you will bless me and you will increase territory my and it will be hand your with me and you will act from harm to not to hurt me and he brought God [that] which he had asked for.
کالیب، برادر شوحه، پسری داشت به نام محیر. محیر پدر اشتون بود. 11
And Kelub [the] brother of Shuhah he fathered Mehir he [was] [the] father of Eshton.
اشتون پدر بیت رافا، فاسیح و تحنه بود. تحنه بانی شهر ناحاش بود. همهٔ اینها اهل ریقه بودند. 12
And Eshton he fathered Beth-Rapha and Paseah and Tehinnah [the] father of Ir-nahash these [were] [the] men of Recah.
و پسران قناز عتنی‌ئیل و سرایا بودند. حتات و معوتونای پسران عتنی‌ئیل بودند. 13
And [the] sons of Kenaz Othniel and Seraiah and [the] sons of Othniel Hathath. (And Meonothai. *X*)
عفره پسر معونوتای بود. یوآب، پسر سرایا، بنیانگذار «درهٔ صنعتگران» بود. (این دره بدان جهت درهٔ صنعتگران نامیده شد چون بسیاری از صنعتگران در آنجا زندگی می‌کردند.) 14
And Meonothai he fathered Ophrah and Seraiah he fathered Joab [the] father of Ge Harashim for craftsmen they were.
پسران کالیب (پسر یفنه) عبارت بودند از: عیرو، ایله، ناعم. ایله پدر قناز بود. 15
And [the] sons of Caleb [the] son of Jephunneh Iru Elah and Naam and [the] sons of Elah and Kenaz.
پسران یهلل‌ئیل اینها بودند: زیف، زیفه، تیریا و اسرئیل. 16
And [the] sons of Jehallelel Ziph and Ziphah Tiria and Asarel.
پسران عزره اینها بودند: یتر، مرد، عافر و یالون. مرد با دختر پادشاه مصر به نام بتیه ازدواج کرد و صاحب یک دختر به نام مریم و دو پسر به نامهای شمای و یشبح (جد اشتموع) شد. مرد از زن یهودی خود نیز صاحب سه پسر شد به نامهای: یارد، جابر و یقوتی‌ئیل. اینها به ترتیب بانی شهرهای جدور، سوکو و زانوح بودند. 17
And [the] son of Ezrah Jether and Mered and Epher and Jalon and she conceived Miriam and Shammai and Ishbah [the] father of Eshtemoa.
18
And wife his Judahitess she bore Jared [the] father of Gedor and Heber [the] father of Socoh and Jekuthiel [the] father of Zanoah and these [were] [the] sons of Bithiah [the] daughter of Pharaoh whom he had taken Mered.
زن هودیا خواهر نحم بود. یکی از پسرانش جد طایفهٔ قعیلهٔ جرمی و دیگری جد طایفهٔ اشتموع معکاتی شد. 19
And [the] sons of [the] wife of Hodiah [the] sister of Naham [were] [the] father of Keilah Garmite and Eshtemoa the Maacathite.
پسران شیمون: امنون، رنه، بنحانان و تیلون. پسران یشعی: زوحیت و بنزوحیت. 20
And [the] sons of Shimon Amnon and Rinnah Ben-Hanan (and Tilon *Q(K)*) and [the] sons of Ishi Zoheth and Ben Zoheth.
پسران شیله (پسر یهودا): عیر، بانی شهر لیکه؛ لعده، بانی شهر مریشه؛ طایفه‌های پارچه‌باف که در بیت اشبیع کار می‌کردند؛ یوقیم؛ خاندان کوزیبا؛ یوآش؛ ساراف که در موآب و یشوبی لحم حکومت می‌کرد. (تمام اینها از گزارشهای کهن به جای مانده است.) 21
[the] sons of Shelah [the] son of Judah Er [the] father of Lecah and Laadah [the] father of Mareshah and [the] clans of [the] House of [the] Work of Fine linen of [the] House of Ashbea.
22
And Jokim and [the] men of Kozeba and Joash and Saraph who they ruled to Moab and Jashubi Lehem and the words [are] ancient.
اینها کوزه‌گرانی بودند که در نتاعیم و جدیره سکونت داشتند و برای پادشاه کار می‌کردند. 23
They [were] the potters and [the] inhabitants of Netaim and Gederah with the king in service his they dwelt there.
پسران شمعون: نموئیل، یامین، یاریب، زارح و شائول. 24
[the] descendants of Simeon Nemuel and Jamin Jarib Zerah Shaul.
شائول پدر شلوم، پدر بزرگ مبسام و جد مشماع بود. 25
Shallum son his Mibsam son his Mishma son his.
حموئیل (پدر زکور و پدر بزرگ شمعی) هم از پسران مشماع بود. 26
And [the] descendants of Mishma Hammuel son his Zaccur son his Shimei son his.
شمعی شانزده پسر و شش دختر داشت، ولی هیچ‌کدام از برادرانش فرزندان زیادی نداشتند، بنابراین طایفهٔ شمعون به اندازهٔ طایفهٔ یهودا بزرگ نشد. 27
And [belonged] to Shimei sons six-teen and daughters six and [belonged] to brothers his not sons many and all clan their not they increased up to [the] descendants of Judah.
نسل شمعون تا زمان داوود پادشاه در شهرهای زیر زندگی می‌کردند: بئرشبع، مولاده، حصر شوال، بلهه، عاصم، تولاد، بتوئیل، حرمه، صقلغ، بیت‌مرکبوت، حصرسوسیم، بیت‌برئی، شعرایم، 28
And they dwelt in Beer Sheba and Moladah and Hazar Shual.
29
And in Bilhah and in Ezem and in Tolad.
30
And in Bethuel and in Hormah and in Ziklag.
31
And in Beth Marcaboth and in Hazar Susim and in Beth Biri and in Shaaraim these [were] cities their until reigned David.
عیطام، عین، رمون، توکن، عاشان 32
And villages their [were] Etam and Ain Rimmon and Tochen and Ashan cities five.
و دهکده‌های اطراف آن تا حدود شهر بعلت. 33
And all villages their which [were] around the cities these to Baal this [was] dwelling places their and recording genealogies they [belonged] to them.
اسامی رؤسای طایفه‌های شمعون عبارت بودند از: مشوباب، یملیک، یوشه (پسر اَمَصیا)، یوئیل، ییهو (پسر یوشبیا، نوهٔ سرایا و نبیرهٔ عسی‌ئیل)، الیوعینای، یعکوبه، یشوحایا، عسایا، عدی‌ئیل، یسیمی‌ئیل، بنایا و زیزا (پسر شفعی، شفعی پسر الون، الون پسر یدایا، یدایا پسر شمری و شمری پسر شمعیا). این طایفه‌ها به تدریج بزرگ شدند و در جستجوی چراگاههای بزرگتر برای گله‌های خود به سمت شرقی درهٔ جدور رفتند. 34
And Meshobab and Jamlech and Joshah [the] son of Amaziah.
35
And Joel and Jehu [the] son of Joshibiah [the] son of Seraiah [the] son of Asiel.
36
And Elioenai and Jaakobah and Jeshohaiah and Asaiah and Adiel and Jesimiel and Benaiah.
37
And Ziza [the] son of Shipi [the] son of Allon [the] son of Jedaiah [the] son of Shimri [the] son of Shemaiah.
38
These who came by names [were] leaders in clans their and [the] house of ancestors their they spread out to abundance.
39
And they went to [the] entrance of Gedor to to [the] east of the valley to seek pasture for flock[s] their.
در آنجا آنها سرزمینی وسیع و آرام و ایمن با چراگاههای حاصلخیز پیدا کردند. این سرزمین قبلاً به نسل حام تعلق داشت. 40
And they found pasture fertile and good and the land [was] broad of both hands and at peace and at ease for [were] from Ham the inhabitants there before.
در دورهٔ سلطنت حِزِقیا، پادشاه یهودا، رؤسای طایفه‌های شمعون به سرزمین نسل حام هجوم بردند و خیمه‌ها و خانه‌های آنها را خراب کردند، ساکنان آنجا را کشتند و زمین را به تصرف خود درآوردند، زیرا در آنجا چراگاههای زیادی وجود داشت. 41
And they came these who were written by names in [the] days of - Hezekiah [the] king of Judah and they struck down tents their and (the Meunites *Q(K)*) who they were found there and they totally destroyed them until the day this and they dwelt in place of them for pasture for flock[s] their [was] there.
سپس پانصد نفر از این افراد مهاجم که از قبیلهٔ شمعون بودند به کوه سعیر رفتند. (رهبران آنها فلطیا، نعریا، رفایا و عزی‌ئیل و همه پسران یشیع بودند.) 42
And some of them - of [the] descendants of Simeon they went to [the] mountain of Seir men five hundred and Pelatiah and Neariah and Rephaiah and Uzziel [the] sons of Ishi [were] at head their.
در آنجا بازماندگان قبیلهٔ عمالیق را از بین بردند و از آن به بعد خودشان در آنجا ساکن شدند. 43
And they struck down [the] remnant of the escaped remnant of Amalek and they have dwelt there until the day this.

< اول تواریخ 4 >