< مزامیر 88 >
سرود و مزمور بنی قورح برای سالار مغنیان برمحلت لعنوت. قصیده هیمان ازراحی ای یهوه خدای نجات من، شب و روزنزد تو فریاد کردهام. | ۱ 1 |
A song of a Psalm for the sons of Core for the end, upon Maeleth for responsive [strains], of instruction for Aeman the Israelite. O Lord God of my salvation, I have cried by day and in the night before you.
دعای من به حضور تو برسد، به ناله من گوش خود را فراگیر. | ۲ 2 |
Let my prayer come in before you; incline your ear to my supplication, O Lord.
زیرا که جان من از بلایا پر شده است وزندگانیام به قبر نزدیک گردیده. (Sheol ) | ۳ 3 |
For my soul is filled with troubles, and my life has drawn near to Hades. (Sheol )
از فروروندگان به هاویه شمرده شدهام و مثل مرد بیقوت گشتهام. | ۴ 4 |
I have been reckoned with them that go down to the pit; I became as a man without help;
در میان مردگان منفرد شده، مثل کشتگان که در قبر خوابیدهاند، که ایشان را دیگربه یاد نخواهی آورد و از دست تو منقطع شدهاند. | ۵ 5 |
free among the dead, as the slain ones cast out, who sleep in the tomb; whom you remember no more; and they are rejected from your hand.
مرا در هاویه اسفل گذاشتهای، در ظلمت درژرفیها. | ۶ 6 |
They laid me in the lowest pit, in dark [places], and in the shadow of death.
خشم تو بر من سنگین شده است و به همه امواج خود مرا مبتلا ساختهای، سلاه. | ۷ 7 |
Your wrath has pressed heavily upon me, and you have brought upon me all your billows. (Pause)
آشنایانم را از من دور کرده، و مرا مکروه ایشان گردانیدهای محبوس شده، بیرون نمی توانم آمد. | ۸ 8 |
You have removed my acquaintance far from me; they have made me an abomination to themselves; I have been delivered up, and have not gone forth.
چشمانم از مذلت کاهیده شد. ای خداوند، نزدتو فریاد کردهام تمامی روز. دستهای خود را به تودراز کردهام. | ۹ 9 |
Mine eyes are dimmed from poverty; but I cried to you, O Lord, all the day; I spread forth my hands to you.
آیا برای مردگان کاری عجیب خواهی کرد؟ مگر مردگان برخاسته، تو را حمد خواهندگفت؟ سلاه. | ۱۰ 10 |
Will you work wonders for the dead? or shall physicians raise [them] up, that they shall praise you?
آیا رحمت تو در قبر مذکورخواهد شد؟ و امانت تو در هلاکت؟ | ۱۱ 11 |
Shall any one declare your mercy in the tomb? and your truth in destruction?
آیا کارعجیب تو در ظلمت اعلام میشود و عدالت تودر زمین فراموشی؟ | ۱۲ 12 |
Shall your wonders be known in darkness? and your righteousness in a forgotten land?
و اما من نزد توای خداوندفریاد برآوردهام و بامدادان دعای من درپیش تومی آید. | ۱۳ 13 |
But I cried to you, O Lord; and in the morning shall my prayer prevent you.
ای خداوند چرا جان مرا ترک کرده، وروی خود را از من پنهان نمودهای. | ۱۴ 14 |
Therefore, O Lord, do you reject my prayer, [and] turn your face away from me?
من مستمندو از طفولیت مشرف بر موت شدهام. ترسهای تورا متحمل شده، متحیر گردیدهام. | ۱۵ 15 |
I am poor and in troubles from my youth; and having been exalted, I was brought low and into despair.
حدت خشم تو بر من گذشته است و خوف های تو مراهلاک ساخته. | ۱۶ 16 |
Your wrath has passed over me; and your terrors have greatly disquieted me.
مثل آب دور مرا گرفته است تمامی روز و مرا از هر سو احاطه نموده. | ۱۷ 17 |
They compassed me like water; all the day they beset me together.
یاران و دوستان را از من دور کردهای و آشنایانم را در تاریکی. | ۱۸ 18 |
You have put far from me [every] friend, and mine acquaintances because of [my] wretchedness.