برای سالار مغنیان. سرود بنی قورح برعلاموت خدا ملجا و قوت ماست، و مددکاری که در تنگیها فور یافت میشود. | ۱ 1 |
پس نخواهیم ترسید، اگرچه جهان مبدل گردد وکوهها در قعر دریا به لرزش آید. | ۲ 2 |
اگرچه آبهایش آشوب کنند و به جوش آیند و کوهها ازسرکشی آن متزلزل گردند، سلاه. | ۳ 3 |
نهری است که شعبه هایش شهر خدا را فرحناک میسازد ومسکن قدوس حضرت اعلی را. | ۴ 4 |
خدا در وسطاوست پس جنبش نخواهد خورد. خدا او رااعانت خواهد کرد در طلوع صبح. | ۵ 5 |
امتها نعره زدند و مملکتها متحرک گردیدند. او آواز خود راداد. پس جهان گداخته گردید. | ۶ 6 |
یهوه صبایوت باماست. و خدای یعقوب قلعه بلند ما، سلاه. | ۷ 7 |
بیایید کارهای خداوند را نظاره کنید، که چه خرابیها در جهان پیدا نمود. | ۸ 8 |
او جنگها را تااقصای جهان تسکین میدهد. کمان را میشکند ونیزه را قطع میکند و ارابهها را به آتش میسوزاند. | ۹ 9 |
بازایستید و بدانید که من خدا هستم. در میان امتها، متعال و در جهان، متعال خواهم شد. | ۱۰ 10 |
یهوه صبایوت با ماست و خدای یعقوب قلعه بلند ما، سلاه. | ۱۱ 11 |